مرور دستاوردهای مهم دفاعی جهاددانشگاهی؛
تحقق «ما میتوانیم» علمی و فناورانه در دوران دفاع مقدس/ اولینهای پروژههای نظامی در کشور
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی، مهندس حسن کیارسلان مدیرکل سابق دفتر همکاریهای علمی و ارتباطات بینالملل جهاددانشگاهی میگوید: همانطور که حضرت امام خمینی(ره) شعار «ما میتوانیم» را در کشور مطرح کردند، جهاددانشگاهی به تبعیت از ایشان «ما میتوانیم» را در حوزهی علمی و فناوری پایهگذاری کرد و امروز نتیجهی آن پیشرفتهای بسیار مهم در این بخشها در کشور است.
او میافزاید: جهاددانشگاهی در صدها پروژه و طرح نظامی به جبهه و جنگ کمک کرد و اولینهای بسیاری بود که این نهاد در ایجاد آن نقش عمدهای ایفا کرد تا ایران بهعنوان یکی از چند دارندهی معدود آن فناوریها در جهان مطرح باشد. یکی از آنها هدایت خودکار پهپاد بود (که حتی اسم مخفف آنکه از عبارت «پرندهی هدایتپذیر از دور» گرفتهشده را بچههای جهاددانشگاهی مطرح کردند) و در آن سالها و حتی امروز ایران در زمینهی پهپاد جزو برترینهای دنیا محسوب میشود.
این مدیر جهادی همچنین معتقد است که اساس تشکیل جهاددانشگاهی بر پایهی تکمیل چرخهی نوآوری از ایده تا محصول بود و همین عامل سبب شد تا کارهای بزرگی مانند طراحی و ساخت شبکهی راداری کشور در سالهای پایانی جنگ انجام شود و این اتفاق در حالی رخ داده بود که آن زمان، تنها چند کشور به این فناوری دسترسی داشتند.
مشروح گفتوگوی پنجم و آخر ما با مهندس کیارسلان را در ادامهی پروندهی دفاع دانشبنیان جهاددانشگاهی بهمناسبت هفتهی دفاع مقدس در زیر میخوانید:
جهاددانشگاهی در دوران دفاع مقدس چه اقداماتی انجام داد و چه سهمی در تامین امنیت دفاعی کشور داشت؟
اگر فعالیتهای جهاددانشگاهی را دستهبندی کنیم در چند بخش قابل ارزیابی است. این نهاد در اعزام نیروهای دانشگاهی و جهادی به جبههها نقش مهمی داشت و دوم اینکه اعضای جهاددانشگاهی خودشان در عملیاتهای مختلف شرکت میکردند و پس از اتمام عملیات به این نهاد برمیگشتند تا بتوانند کاری در حوزهی فنی و تخصصی خود انجام دهند. براساس اطلاعاتی که دارم جهاددانشگاهی در عملیاتهای مختلف 103 نفر شهید به انقلاب اسلامی تقدیم کرده است که با توجه به تعداد اعضای این نهاد در آن زمان، آمار بالایی محسوب میشود. بعضی از اعضا هم در حین کار در حوزههای تخصصی شهید شدند؛ بهعنوان مثال میتوان به فعالیت اعضای جهاددانشگاهی تبریز در حوزهی ساخت خمپاره اشاره کرد که بر اثر بمباران دانشگاه تعدادی از آنها شهید شدند.
اما شاخصترین فعالیت جهاددانشگاهی در دوران دفاع مقدس، انجام پروژههای تحقیقاتی، طراحی و ساخت ملزومات پیشرفتهی نظامی بود که ما نام آن را دفاع دانشبنیان میگذاریم. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، تجهیزات و تسلیحات نظامی ایران به خارج از کشور و واردات وابسته بود، اما کشور در زمان جنگ و تحریمها در این زمینه به مشکل برخورد و جهاددانشگاهی در این بازهی زمانی، نقش مهمی در حوزهی دفاعی ایفا کرد.
در آن سالها برای بهرهبرداری از تجهیزات نظامی که قبل از جنگ و انقلاب راهاندازی شده بود و تعمیر تجهیزات نظامی با مشکل مواجه بودیم. بسیاری از صنایع نظامی موجود در کشور که امروز هم در آن زمینهها حرفی برای گفتن در سطح دنیا داریم، جهاددانشگاهی در بهوجود آوردن یا پایهگذاری آن، نقش مهمی داشت؛ ازجمله پروژههایی که جهاددانشگاهی در آن نقش داشت میتوان به کنترل از راه دور ماشینآلات و تجهیزاتی مانند بولدوزر، قایق و غیره، طراحی و ساخت سیستمهای اتوپایلوت پهپاد، پروژههای بسیار مهم و استراتژیک در حوزهی موشکی، سیستمها و شبکههای راداری، فولادهای آلیاژی مورد نیاز برای تسلیحات نظامی، مهمات، رمزنگاری و کشف رمز و... اشاره کرد که اینها بخشی از طرحهای جهاددانشگاهی در سالهای جنگ محسوب میشود. این نهاد در بسیاری از این موارد برای شکلگیری و پا گرفتن صنایع مختلف در کشور نقش موثری ایفا کرد.
از مهمترین پروژههای جهاددانشگاهی در آن سالها که خودتان نیز در آنها نقشی ایفا کردید، بگویید.
طراحی و ساخت دستگاه رمزکننده و رمزگشایی دستگاه رمزکنندهی «راکال» که مختص بیسیمهای عراقیها بود، ازجمله پروژههای بزرگی بود که جهاددانشگاهی آن را انجام داد؛ درواقع این کار اعضای جهاددانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف سبب شد که مکالمات رمز بیسیمهای عراقیها کشف و برملا شود و اطلاعات مهمی که آنها پشت بیسیم به یکدیگر میدادند، برای ما برملا شود. البته شخصا در این زمینه نقشی نداشتم.
به پهپاد بهعنوان یکی از پروژههایی که جهاددانشگاهی در دوران دفاع مقدس انجام داد اشاره کردید، دربارهی آن بیشتر توضیح میدهید؟
جهاددانشگاهی پروژهها و طرحهایی برای جنگ انجام داد که آثار آن در کل کشور قابل مشاهده و اثرگذار بود و ایران را به رتبههای برتر جهان در این زمینهها رساند؛ بهعنوان مثال طراحی و ساخت اتوپایلوت یا هدایت خودکار پهپاد یکی از مهمترین پروژههایی بود که جهاددانشگاهی در آن سالها پایهگذاری کرد. در یکی از فیلمهایی که برای دفاع مقدس ساخته شده بود، نشان میداد که رزمندگان برای انجام تجسسهای عملیاتی نیاز داشتند تا هواپیمای بدون سرنشین را به مواضع دشمن بفرستند و برای این کار باید خودشان به آن مناطق نزدیک میشدند تا هواپیما در معرض دیدشان باشد که بعضا مخاطرات بسیاری برای رزمندگان داشت، اما جهاددانشگاهی پروژهی اتوپایلوت پهپاد را برای اولینبار در کشور اجرا کرد.
این پروژه سبب میشد تا هدایت هواپیما از طریق کامپیوتر نصبشده در آن و براساس مسیر برنامهریزیشده صورت گیرد؛ لذا بدون آنکه نیازی به در دیدرسبودن هواپیما داشته باشیم، بتوانیم آن را برای انجام ماموریتهای مختلف ازجمله عکسبرداری و تصویربرداری به مناطق مختلف اعزام کنیم و آن پرنده، کاری که از او میخواستیم را انجام داده و پس از اتمام ماموریت به مقر تعیینشده بازمیگشت. این پروژه ازجمله طرحهای مهم و خوبی بود که جهاددانشگاهی در آن زمان اجرا کرد که ایستگاه زمینی آن، کنترل از راه دور و بعضی ابزارهای دقیقهای مورد نیاز آن توسط جهاددانشگاهی طراحی و ساخته شد؛ البته آن زمان ایران در این زمینه مشکل داشت و اساسا بهدستآوردن مدل پروازی برای این پرندهها بسیار سخت بود و حتی دو مدل شبیه یکدیگر درنمیآمدند، اما هماکنون ایران پیشرفت بسیار خوبی در این زمینه داشته و به نظر من از نظر توان فناوری در کنار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد؛ در آن زمان اینگونه نبود و اولین اتوپایلوتها در جهاددانشگاهی طراحی و ساخته شد که بعدها در بخشهای دیگر نیز این طرح توسعه پیدا کرد.
کمی هم دربارهی سیستمهای راداری و شبکهی راداری توضیح میدهید؟
بعضی از رادارهایی که در آن زمان نیروی هوایی داشت، بسیار قدیمی و بزرگ بود. این رادارها در جهاددانشگاهی بهروزرسانی شد و درواقع این نهاد توانست ضمن بهروزرسانی سیستم راداری نیروی هوایی ارتش، برای نخستینبار شبکهی راداریای ایجاد کند که هماکنون بسیار توسعه یافته و در حال استفاده و بهرهبرداری است. در آن زمان چند کشور معدود شبکهی راداری داشتند و جهاددانشگاهی البته در سالهای پایانی جنگ، توانست این پروژه را انجام دهد. شبکهی راداری به این معنی بود که یک رادار مرکزی اطلاعاتی را جمع کند و آن را به رادارهای فرعی بدهد تا از طریق پدافندها بتوان با اهداف مختلف درگیر شد؛ البته شاید این حرفها در حال حاضر خیلی ابتدایی به نظر بیاید، اما در آن زمان تکنولوژی پیشرفتهای بهحساب میآمد؛ بهعنوان مثال 35 سال پیش کامپیوترهایی وجود داشت که با امروز تفاوتهای بسیاری داشتند و میکروپروسسورهایی که در دنیا بهعنوان اولینها ساخته شده بود، در جهاددانشگاهی از آنها برای کنترل هواپیما استفاده میشد.
پروژههایی مانند پهپاد در سالهای جنگ چگونه و با چه ساختاری انجام میشد؟
برای پاسخ به این سوال باید قدری به عقب برگردیم و به انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی و صحبتهای امام(ره) توجه بیشتری کنیم. در آن زمان روحیهی جوانان بهگونهای بود که احساس میکردند دانشگاه در خدمت کشور نیست. اینگونه استدلال میکردیم؛ کسی که به دانشگاه میرود و از آن فارغالتحصیل میشود، مدرکی دریافت کرده است، ولی در دانشگاه تولید علم و فناوری نداریم و فقط آموزش انجام میشود؛ درواقع دانشگاه اسلامی مدنظر امام خمینی(ره) را دانشگاهی میدانستیم که پاسخگوی نیازها باشد. چنین دانشگاهی از نظر ما باید ابتدا نیازها را میشناخت تا نیروهایی تربیت کند که بتوانند برای حل آن نیازها راهحل بیندیشند که امروز این روند به چرخهی نوآوری معروف است. درواقع این مساله راز جهاددانشگاهی و رمز پیشرفتاش در آن سالها بود.
بنابراین وقتی جنگ شروع شد، بسیاری از جهادیها این سوال برایشان پیش آمده بود که در مقابل عراقیها که تا بن دندان مسلح بودند، خیلی ضعف و مشکل داریم و باید این مسایل به دست ما حل میشد و هر کسی در هر حوزهای که تخصص داشت، ورود پیدا میکرد و بهدنبال مشکل و راهحل برای آن بود؛ حتی بچههای جهاددانشگاهی در حوزهی علوم انسانی روی خانوادهی شهدا، رفتارهای رزمندگان و غیره مطالعه و تحقیق میکردند. درواقع هرکس در رشتهی تخصصیاش، وظیفهی خود میدانست که نیازهای موجود را بشناسد و پس از حل، آن را به دست رزمندگان برساند. اساسا ایدهی تشکیل جهاددانشگاهی براساس همین چرخهی نوآوری بود و درواقع جهاددانشگاهی به معنای چرخهی از ایده تا محصول شکل گرفت.
یکی دیگر از اهداف مهم این بود که ضمن حل نیازها به این فکر باشیم نیرویی تربیت کنیم که این چرخه را بهصورت کامل یاد بگیرد. یکی از کارهای جهاددانشگاهی این بود که فرهنگ کار تیمی را در کشور ایجاد و تقویت کرد و در برخی از این پروژهها مانند پروژهی طراحی و ساخت رادارهای مورد نیاز نیروی هوایی، بالای 60 نفر از اعضای جهاددانشگاهی در آن درگیر بودند؛ هرکدام از آنها نخبگانی بودند که برای خودشان حرفی برای گفتن داشتند، اما همگی برادرانه زیر یک سقف بهصورت شبانهروزی و بدون تعطیلات کار میکردند که حتی تعطیلات نوروز و محرمی هم در کار نبود؛ چراکه تصورمان اینگونه بود که حتی اگر یک روز هم زودتر این طرحها را آماده کنیم و ارایه دهیم، جان چند رزمنده ممکن است نجات پیدا کند. هنوز هم این چرخهی نوآوری و کار تیمی در جهاددانشگاهی با وجود تغییرات فرهنگیای که در کشور نسبت به آن زمان رخ داده، وجود دارد و اگر ساختارهای تشکیل جهاددانشگاهی و واحدهای مختلف آن را ببینید، بر همین اساس تشکیل شده است.
ساختارسازی و جذب نیرو در آن زمان چگونه انجام میشد و اگر بهعنوان مثال پروژهای را تعریف میکردید و نیروی متخصص مورد نظر آن را در برخی از بخشهای پروژه نداشتید، چگونه آنها را شناسایی و جذب میکردید؟
قبل از اینکه اسم جهاددانشگاهی مطرح شود و این نهاد شکل بگیرد، در دانشگاهها دانشجویان در رشتههای تخصصی مختلف دور هم جمع میشدند و گروههای تخصصی را تشکیل میدادند و هدفشان این بود که مشکلی از کشور را در حوزههای تخصصی خود در شرایط آن دوران حل کنند. میتوان به تشکیل نهادهای مختلف مانند سپاه پاسداران و غیره اشاره کرد که دانشجویان در آن نقش مهمی داشتند. همچنین به روستاها برای محرومیتزدایی نیرو اعزام میکردند که امام خمینی(ره) اسم آن را جهاد سازندگی گذاشت. جهاد سازندگی از اولین نهادهایی بود که از دانشگاه شکل گرفت. در سال 59 برخی تشکلها و گروههای تخصصی در دانشگاهها بودند که هدفشان تغییر و تحول در دانشگاهها بود؛ بهگونهای که بتوانند گرهای از مشکلات کشور باز کنند و درواقع جهاددانشگاهی با نام دیگری قبل از تشکیل در دانشگاههای مختلف وجود داشت؛ بهعنوان مثال گروههای تخصصی مختلف در دانشگاه صنعتی شریف برای رفع نیازهای کشور دور هم جمع شده بودند و تلاش میکردند و نهایتا وقتی که جهاددانشگاهی رسما در 16 مردادماه سال 1359 تشکیل شد، از همان تشکیلات و گروههای تخصصی که از قبل وجود داشت، استفاده کرد و بهمرور زمان ساختارها تکمیل شد.
گروههای تخصصی ابتدا روی پروژههایی در حوزهی خودشان کار میکردند، اما پس از مدتی که پروژههای چندرشتهای به میان آمد، گروههای محصولمحور تشکیل شد و درواقع ساختار جهاددانشگاهی در واحدهای مختلف سراسر کشور اینگونه و در فرآیندی طبیعی شکل گرفت. همین مساله سبب شد که ساختار واحدهای جهاددانشگاهی بسیار انعطافپذیر باشد و براساس موضوعات و مسایل خاص، گروههای جدید تشکیل شود؛ بهعنوان مثال در ابتدا یک گروه الکترونیک و یک گروه مکانیک در جهاددانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف وجود داشت، اما بعد از مدتی به دلیل میانرشتهایشدن پروژهها، گروهی بهنام مکاترونیک نیز راهاندازی شد.
در آن زمان وقتی پروژهها تعریف میشد، انگیزههای شما و دیگر اعضای جهاددانشگاهی برای انجام آن چه بود؟
بچههای جهاددانشگاهی خودشان را بدهکار کشور و انقلاب میدیدند و به همین دلیل میگفتند باید کارهای بسیاری برای ساختهشدن این کشور انجام دهیم. در سالهای اول در چنین نهادها و سازمانهایی حقوق و دستمزد مطرح نبود و اگر پولی میرسید به پولهای صندوقی و کیسهای معروف بود و هر کسی لازم داشت، از آن برمیداشت و هر کسی پولی هم داشت در آن میریخت تا بقیه از آن بهره ببرند و درواقع این صندوقها دو طرفه بود؛ هم واریز داشت و هم برداشت.
بعد از مدتی جهادیها متاهل میشدند و برای گذران زندگی نیاز به دستمزد داشتند؛ چنین مسایلی سبب شد تا حقوق در جهاددانشگاهی برقرار شود، اما تا سال 1368 چیزی به نام اضافهکار وجود نداشت و هرچقدر حقوق معین شده بود، بچهها دریافت میکردند. ساعت کاری مشخصی هم وجود نداشت و بهتدریج مسالهی بیمه و بازنشستگی از سوی برخی مطرح شد و البته در این میان برای بسیاری از جهادی این مسایل شوخی به نظر میآمد و به چنین مباحثی اعتنا نمیکردند.
پس از جنگ این مباحث بهتازگی مطرح شد که اگر کسی ساعت بیشتری بماند و کار کند، باید دریافتی بیشتری از جهادیای که کمتر حضور دارد، داشته باشد. در آن سالها بیمهی بازنشستگی هم برای جهاددانشگاهی تعریف شد.
خاطرهی جالبی از آن ایام به یاد دارم و آن اینکه یکی از گروههای جهاددانشگاهی دانشگاه صنعتی شریف کتابی تالیف کردند و اسم گروهشان را روی کتاب نوشتند و همین مساله سبب شد تا تحت فشار زیادی قرار بگیرند که چرا اسم گروهتان را در آن قید کردید و نباید چنین کاری انجام میدادید؛ این در حالی بود که هیچ اسمی از خودشان در کتاب قید نشده بود و اگر این اتفاق میافتاد، مشخص نبود چه بلایی سرشان میآمد! البته با وجود اینکه تغییرات بسیاری در کشور در این زمینه ایجاد شده، اما جهاددانشگاهی باز هم خودش را تا حدود زیادی حفظ کرده است.
جهاددانشگاهی کارهای بسیاری در سالهای جنگ تحمیلی انجام داد که جز اولینها محسوب میشد، چیزی از این پروژهها در خاطر دارید؟
زیربناییترین اولینهایی که توسط جهاددانشگاهی در کشور انجام شد، تحقق شعار «ما میتوانیم» در حوزهی علمی و فناوری بود؛ چراکه در حوزهی نظامی، رزمندگان و در حوزهی سازندگی، نیروهای جهاد سازندگی این عبارت را معنا کردند؛ اما «ما میتوانیم علمی و فنی» باعث شد تا بهاصطلاح پشتیبانی مناسبی از جنگ صورت گیرد.
برای مثال، در ابتدا برای اینکه در نیروی هوایی ورود پیدا کنیم، بعد چندسال با اصرار و حمایت نخستوزیر و شهید ستاری، توانستیم به این مجموعه وارد شویم و همه تصورشان بر این بود وقتی تجهیزات نظامی را آمریکاییها آن هم با آن سطح علمی و فنی بالا طراحی کرده و ساختهاند، هیچ کاری از دست یکمشت جوان جهادی برنمیآید؛ بنابراین در ابتدا در حوزهی تعمیرات تخصصی ورود پیدا کردیم.
وقتی سیستم ناوبری هواپیماهای نظامی ایران با مشکل مواجه شد، ما میگفتیم باید آن را از نو بسازیم، اما برای برخی در نیروی هوایی خندهدار بود؛ بنابراین ابتدا در حوزهی تعمیرات تخصصی ورود پیدا کردیم و همچنان نگاهمان این بود که تجهیزات مورد نیاز را حتی بهتر از گذشته و بهتر از خارجیها باید بسازیم و در بسیاری از موارد با مسوولیت شخص شهید ستاری توانستیم پروژهها را یکی پس از دیگری تحویل بگیریم و جلو ببریم؛ اما نکتهی جالب این بود که پس از موفقیت در چند پروژهی نسبتا کوچک، نگاهها به ما هم تغییر پیدا کرد و دیگر طرحها نیز برای حل مشکل به ما ارجاع داده میشد.
اولین پروژههای تحقیقاتی، طراحی و ساختِ بسیاری از زمینههای علمی و فنی را جهاددانشگاهی در آن سالها در کشور پایهگذاری کرد و وقتی این طرحها و پروژهها انجام میشد، در صنایع دفاعی و نیروهای نظامی توسعه پیدا میکرد. این مساله باعث شد تا کشور وضعیت خوبی در زمینهی نیروهای نظامی خود داشته باشد.
یکی دیگر از پروژههایی که در آن زمان انجام شد، شبیهساز موشک ضدتانک «مالیوتکا» بود. این موشکها بسیار گران بود و اگر کسی برای بار نخست میخواست با آن به سمت هدف شلیک کند، کار سختی را در پیش داشت؛ چراکه در شرایطی بود که تانکهای دشمن هرلحظه به سمتش نزدیک میشدند و او باید با خونسردی کامل، بهگونهای شلیک میکرد که دقیقا به هدف مورد نظر اصابت کند و اگر در زمان شلیک از این موشک گرانقیمت لحظهای غفلت میشد، از دست میرفت و به هدف نمیخورد. این مسایل در زمانی بود که در جبهه و جنگ حتی برای گلوله و سیم خاردار هم با مشکل مواجه بودیم. جهاددانشگاهی در این حوزه ورود پیدا کرد و نهایتا سیمولاتور این موشک را در همان سالها که وضعیت تکنولوژی در حوزهی کامپیوتر و الکترونیک بسیار با امروز فرق میکرد، ساخت. حاصل این پروژه این بود که رزمندگان با آن هزاران بار بدون هزینه و مصرفشدن موشک، شلیک میکردند و آموزش میدیدند و سبب میشد تا در شرایط جنگی با شلیک نخست، موشکشان به هدف اصابت کند.
این روحیهی «ما میتوانیم» را ابتدا امام خمینی(ره) در کشور باب کرد و بر همین اساس ما هم مطمئن بودیم میتوانیم پروژهها و طرحهایی را که به ما واگذار شده بود، انجام دهیم؛ البته در این میان لطف و کمک خداوند به دفعات شامل حال ما میشد و با چشمان خود میدیدیم که چگونه راه را برای اعضای جهاددانشگاهی باز میکند.
نظر شما :