فرهنگ جهادی از دیدگاه رییس دانشگاه علم‌وفرهنگ:

فرهنگ جهادی را باید به نسل‌های بعدی منتقل کنیم/ جهاددانشگاهی؛ نهاد بزرگ کارآفرینی در کشور

/۴۰ سال خودباوری با جهاددانشگاهی(۷۰)/
۱۳ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۹:۰۰ کد : ۲۱۲۴۹ عمومی تاپ خبر
رییس دانشگاه علم‌وفرهنگ با اشاره به ویژگی‌های فرهنگ جهادی گفت: در فرهنگ جهادی ابتدا نیازسنجی صورت می‌گیرد، ایده‌ی فرایند انجام کارها طراحی می‌شود و در مرحله‌ی بعد کارها برای رفع مشکلات انجام می‌شود. در این فرهنگ هم‌زمان به اصول و اساس مجموعه‌ی کشور قائل هستیم و بر مبنای آن گام برمی‌داریم.
فرهنگ جهادی را باید به نسل‌های بعدی منتقل کنیم/ جهاددانشگاهی؛ نهاد بزرگ کارآفرینی در کشور

به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی، واژه جهاد به معنای کوشش و استقامت است و وقتی با کلمه‌ی فرهنگ آمیخته می‌شود، مجموعه‌ای از اصول و چارچوب‌ها را در برمی‌گیرد که از 40 سال قبل به‌عنوان یک رویکرد قالب و ارزشمند مطرح‌شده و از پایه‌های اصلی جهاددانشگاهی به شمار می‌رود. جهاددانشگاهی با همین روحیه توانسته دستاوردهای مهمی در حوزه‌های مختلف پژوهشی، آموزشی، اقتصادی و ... به‌دقت آورد. 
دکتر سیدسعید هاشمی، رییس دانشگاه علم و فرهنگ به مناسبت چهلمین سالگرد تشکیل جهاددانشگاهی، پیرامون دلایل شکل‌گیری این نهاد انقلابی با رویکرد جهادی سخن گفت و به خصیصه‌های فرهنگ جهادی در سالیان گذشته که منجر به رفع خیلی از مشکلات شده است، پرداخت. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 

شاید بتوان گفت فرهنگ جهادی در تعریف عامه به معنای حل مشکلات با توان مضاعف و بدون در نظر گرفتن مسائل شخصی است. این مقوله در جهاددانشگاهی که از 40 سال قبل با گروهی از دانشجویان و اساتید دانشگاهی شکل‌گرفته، با چه مفهومی شناخته می‌شود؟

نخستین کسانی که ساختاری به نام جهاددانشگاهی را ایجاد کردند، عمدتاً دانشجویان پرانگیزه‌ای بودند که در حال حاضر هسته‌ی اولیه‌ی این نهاد را تشکیل می‌دهند و به‌عنوان نسل یک شناخته می‌شوند. درنتیجه، هسته‌ی اولیه‌ی این سازمان، دانشجویانی بودند که 90 درصد این نهاد را شکل می‌دادند. آن‌ها در فضایی قرارگرفته بودند که انقلاب را لمس کرده و جزو تأثیرگذارترین‌ها بودند.

این افراد که در حال حاضر نامی‌ترین افراد جهاددانشگاهی هستند علاوه بر روحیه‌ی انقلابی و انگیزه‌های خدمت به جامعه، به‌نوعی از روحیه‌ی کارآفرینی نیز برخوردار بودند. گزاف نیست اگر بگوییم جهاددانشگاهی نهادِ بزرگ کارآفرینی است و با اتکا به صداقت و خوش‌فکری نسل اول خود، بدون ادعا سالیانه بالغ‌بر صدها شغل ایجاد کرده که در مباحث مرتبط با این نهاد کمتر موردتوجه قرارگرفته است.

 

فرهنگ جهادی چگونه در این حلقه‌ی اولیه‌ی ورود کرد؟

تقریباً از سال 59 این حرکت آغاز شد و فرهنگ جهادی شکل گرفت. تفکر غالب این بود که باید دانش بر اساس مباحث اصولی، اعتقادی، همت و تلاش مضاعف موجب برخی تغییرات در بدنه‌ی فرهنگی جامعه شود. بر همین اساس، فرهنگ جهادی در جهاددانشگاهی و در موقعیت مناسبی شکل گرفت. همان‌طور که می‌دانیم ساختار جهاددانشگاهی با نگاه اداری جلو نمی‌رود و خِرَد جمعی در قالب اداره شورایی حاکم است.

امروز شاهدیم که بحث استارتاپ‌ها چه‌قدر اهمیت پیداکرده، فرهنگ استارتاپ‌ها همان برگرفته از فرهنگ جهادی است چراکه به‌دوراز نگاه اداری و با همدلی و خرد جمعی کار را جلو می‌برند. شاید این نقد این‌جا به ما وارد باشد که نتوانستیم فرهنگ جهادی را آن‌چنان‌که حق آن است ترویج دهیم.

در فرهنگ جهادی ابتدا نیازسنجی صورت می‌گیرد، ایده‌ی فرایند انجام کارها طراحی می‌شود و در مرحله‌ی بعد کارها برای رفع مشکلات انجام می‌شود. در این فرهنگ هم‌زمان به اصول و اساس مجموعه‌ی کشور قائل هستیم و بر مبنای آن گام برمی‌داریم.

 

 با توجه به تعریفی که انجام شد، کارها و امور چگونه پیش می‌روند که فرهنگ جهادی نمود پیدا می‌کند؟

بر اساس مباحث دینی و اعتقادی که هر مسلمانی باید ایراد مسلمان دیگر را باهدف رفع ایراد بگوید  و با یاری‌رساندن به همدیگر بدون در نظر گرفتن وظیفه هرکسی، امور مختلف پیش می‌رود. همه‌چیز از این‌جا شروع می‌شود که اگر کاری روی زمین‌مانده باشد، تمام نفرات خود را در قبال انجام آن مسئول می‌دانند. یا به‌طور مثال به مسائل و معضلات می‌اندیشند و آسیب‌ها را در نظر می‌گیرند و به رفع آن می‌پردازند. درواقع افراد برخاسته از دل فرهنگ جهادی بدون اینکه کسی بگوید مأموریتی وجود دارد، دست‌به‌کار می-شوند. در جوامع بشری و کشورهای پیشرفته هم این رویکرد در دانشگاه‌ها وجود دارد و آن‌ها خودشان را در قبال مشکلات پیرامون خود مسئول می‌دانند.

 

 با این حساب فرهنگ جهادی به این معنی است که رویکردی در جامعه به‌خصوص در جامعه دانشگاهی ایجاد شد که آن‌ها بدون در نظر گرفتن مزد و مواجب، وارد عرصه‌ی خدمت به مردم می‌شوند؟

ما باید هر چه در توان و بضاعتمان داریم برای خدمت به مردم ارائه دهیم. اگر لازم شد، باید 15 ساعت کارکنیم. در فرهنگ جهادی وظایف افراد نوشته‌نشده و معیار بر این است که کمک کنیم تا کارها با سرعت بیشتری پیش برود. فرهنگ جهادی چارچوب اخلاقی خود را هم دارد و نظم و صداقت از الزامات اصلی آن به شمار می‌رود. یکی از بحث‌هایی که همیشه تأکید شده همت و تلاش مضاعف در کنار ایمان و راست‌گویی است.


جهاددانشگاهی در دهه‌ی هفتاد وارد حوزه‌های مختلفی ازجمله مسائل پژوهشی و آموزشی می‌شود. با توجه به فرهنگ جهادی غالب بر این نهاد، فعالیت در این عرصه‌ها چگونه پیش می‌رود؟

در دهه‌ی هفتاد رویکردها مقداری تغییر کرد. جهاددانشگاهی مشکلاتی را مشاهده کرد و بر اساس ویژگی اصلی خود یعنی مسئله‌محوری، به این نتیجه رسید که در حوزه‌ی کارهای پژوهشی باید جدی‌تر عمل شود. به همین دلیل ساختار پژوهشی خوبی شکل گرفت و پژوهش‌های کاربردی برای رفع مشکلات و معضلات مردم دنبال شد و درصد قابل‌توجهی از این موارد قابل‌مشاهده است.
 

  از دیدگاه شما در این سال‌ها فرهنگ جهادی در چه عرصه‌هایی تأثیرگذار واقع‌شده است؟

تقریباً در دهه‌ی شصت و هفتاد شمسی اکثریت قریب به‌اتفاق مسئولان جهاددانشگاهی کار فرهنگی می‌کردند. کسانی که جذب این بخش می‌شدند، جهاددانشگاهی را فضایی می‌دیدند که می‌توانند تمرین کنند، کار یاد بگیرند و وارد عرصه‌ی مدیریت شوند. همه‌ی کسانی که در این مجموعه کار می‌کردند، دارای هویت فرهنگی بودند و رفته‌رفته از اواسط دهه‌ی هفتاد، وارد بخش پژوهش و آموزش شدیم و جهادگران در آن بخش هم توانستند کارهای بسیار ارزشمندی انجام دهند. با توجه به نگاه مسئله‌محورِ جهاددانشگاهی، موفقیت‌ها و تأثیرگذاری این سازمان در بخش‌های مختلف چشم‌گیر بوده است. ما دنبال این هستیم اگر کاری روی زمین بود، تمام توان و انرژی خودمان را بگذاریم و کار تیمی را نشان دهیم. ما توانستیم به‌درستی از امکانات خودمان و سایرین استفاده کنیم. اگر اقدامات ما ریشه‌ی جهادی نداشت و مسئله را نمی‌فهمیدیم، اثرگذاری خاصی حاصل نمی‌شد.

در حوزه‌ی پزشکی و درزمینه‌ی سلول‌های بنیادی یا درمان سرطان در عرصه‌های بین‌المللی درخشیدیم. در بخش فنی و مهندسی در دنیا حرف داریم. به اعتقاد من تنها ضعف جهاددانشگاهی در مقوله‌ی هنر است. از طرفی در حوزه‌ی پژوهش خیلی مؤثر واقع شدیم. ما به سمت‌وسویی رفتیم که با کاربردی کردن پژوهش‌ها بتوانیم درآمدزایی هم داشته باشیم. پارک‌های علم و فناوری با نگاه تولید فناوری و پژوهش‌هایی که کاربردی هستند، ایجاد شد و مردم هم از آن استفاده می‌کنند.

 

به‌این‌ترتیب خوداتکایی را می‌توان از ویژگی‌های یک مجموعه‌ی بافرهنگ جهادی به شمار آورد؟

جهاددانشگاهی به‌عنوان نهاد عمومی غیردولتی هیچ‌گونه وابستگی مالی صددرصدی به دولت ندارد. روزی که کاملاً به بودجه‌ی دولتی وابسته شویم، ماهیت خودمان را از دست می‌دهیم. تمام خلاقیت و نوآوری ما به این است که توانستیم روی پای خودمان بایستیم. توانستیم از طریق پژوهش، آموزش و رفع مشکلات مردم و اشتغال جوانان، درآمدزایی کنیم.

 

در سال‌های گذشته این نهاد بیش از همه روی کارهای فنی و به‌ویژه پزشکی تمرکز کرده اما همچنان بحث فرهنگ جهادی از سوی این نهاد دنبال می‌شود. چه الزامی وجود دارد بعد از 40 سال بر این گفتمان تأکید شود؟

اتفاقاً معتقدیم امروز به‌صورت شدیدتری نیاز فرهنگ جهادی داریم. ما شاهد پس‌رفت فرهنگی در جامعه هستیم. شاید به من خرده بگیرند اما کم‌کاری، کم‌فروشی، دررفتن از زیر کار، کاهش بهره‌وری و اثربخشی از عواملی است که ما را مجدداً به سمت فرهنگ جهادی سوق می‌دهد. اقتضائات زمان و مکان حکم می-کند که جهادی فکر و کارکنیم. نمی‌توان گفت که باید کمتر پول بگیریم چون تورم به حدی است که محقق و عضو ما در جامعه برای امرارمعاش نیازمند درآمدزایی معقول است. بلکه باید از تجملات زندگی اشرافی دوری‌کنیم. باید ساده‌زیستی را به فرهنگ جهادی اضافه کنیم. من تابه‌حال نمونه‌های بسیار اندکی از زندگی اشرافی را در میان اعضای جهاددانشگاهی دیده‌ام و نباید هم دیده شود.

از طرفی ما تلاش مضاعف را نمی‌بینیم. درگذشته هر عضو از بخش فعال جامعه به‌اندازه‌ی چند نفر کار می‌کرد، اما الان در بهترین شرایط آن فرد وظایف خود را انجام دهد. نیروی متخصص ما مانند گذشته نیست و مقدار زیادی به سمت زندگی کارمندی سوق داده‌شده‌ایم. باید نگاه تخصصی داشته باشیم و به سمتی برویم که جامعه هم‌چنان جهادی فکر و عمل کند.

 

چه اقداماتی رخ داد که فرهنگ جهادی تبدیل به گفتمان شناخته‌شده در میان اقشار مختلف کشور شد تا آن‌جا که حتی رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود بر این واژه تأکید کردند؟

علت این‌همه تأکید این است که کار مفید در کشور ما کم است. برای مثال کار مفید در طول هفته در کره جنوبی بیش از 50 ساعت است اما مطابق تحقیق پژوهشکده‌ی اقتصاد دانشگاه تهران در سال 92، در ایران حدود 6 تا 7 ساعت است. کشوری که می‌خواهد پیشرفت کند، باید ابزار توسعه و شاخصه‌های مشخص داشته باشد. در ادبیات ما این نوع کار کردن در قالب فرهنگ جهادی گنجانده می‌شود که افراد با تمام انرژی، تلاش و هم‌چنین خوش‌فکری به سمت پیشرفت پیش می‌روند. خیلی مواقع ما کار را به‌درستی تعریف نمی‌کنیم. در فرهنگ جهادی کار به‌درستی موردتحقیق و پژوهش قرار می‌گیرد. درنتیجه وقتی کاری را درست تعریف کنیم، به‌درستی هم انجام می‌شود.

اگر مقام معظم رهبری هم بر مسئله فرهنگ جهادی تأکیددارند، به علت مشکلاتی است که در این زمینه گریبان‌گیر ماست. ما به سمتی رفتیم که بهره‌وری کاهش‌یافته و اگر به همین منوال ادامه دهیم در حوزه‌های مختلف که در حال حاضر توانستیم به موفقیت‌های بین‌المللی برسیم، ناکام خواهیم ماند. ما تداوم جهاددانشگاهی در این چهل سال را مدیون خلاقیت‌ها و نوآوری‌ها برآمده از دل فرهنگ جهادی هستیم.

 

 چه اقداماتی با نشأت گرفتن از روحیه‌ی فرهنگ جهادی در جهاددانشگاهی  طراحی و اجراشده است؟

در اساسنامه‌ی جهاددانشگاهی برای آموزش‌های علمی-کاربردی این‌گونه مطرح‌شده بود که ما با نگاه آموزش کاربردی اقدام به جذب دانشجویان کردیم و مهارت و تخصص‌محوری، ترویج پیدا کرد. در آموزش عالی هم همین رویکرد را داشتیم. البته در بخش‌هایی در سیستم آموزش عالی کشور ذوب شدیم اما مدل آموزش در جهاددانشگاهی به‌نحوی است که افراد می‌توانند در بازار کار نیز موفق شوند. این طرح در دانشگاه علم و فرهنگ اجرا شد که در مشارکت با پژوهشکده‌های جهاددانشگاهی در حوزه‌ی علوم پایه و زیست‌فناوری موفقیت چشم‌گیری داشتیم.

 

 به اعتقاد شما آیا فرهنگ جهادی توانسته از حدود این سازمان خارج شود و به سایر بخش‌های کشور تسری پیدا کند؟ آیا این موضوع به‌صورت عینی در کشور دیده می‌شود؟

معتقدم در درون جهاددانشگاهی هم نتوانستیم مدل مشخصی را باقوت پیش ببریم و در مجموعه‌ی خودمان نهادینه کنیم. البته این موضوع در میان نسل‌های مختلف متفاوت است. در حال حاضر چهار نسل مختلف وارد جهاددانشگاهی شده‌اند که من نسل‌های اول و دوم و هم‌چنین نسل‌های سوم و چهارم را باهم می‌سنجم. نسل اول و دوم رفتار نزدیکی به یکدیگر دارند، اما نسبت به نسل سوم و چهارم جهاددانشگاهی متفاوت هستند. این تفاوت به‌علت عدم انتقال فرهنگ جهادی به نسل‌های بعدی است و ما شاهد تفاوت‌ها و تناقض‌هایی در این چهار نسل هستیم. البته معتقدم نسل سوم و چهارم در خلاقیت و نوآوری خیلی خوب هستند. به همین دلیل معتقدم ما به قالبی مشخص نرسیدیم تا نسل سوم و چهارم را با رویکرد جهادی خودمان همراه کنیم. ما به‌ناچار قوانین جاری در وزارتخانه‌های بهداشت، علوم و ... را پذیرفتیم. باید خودمان این قواعد را برای جهاددانشگاهی در نظر می‌گرفتیم. ما از فرهنگ خودمان هم فاصله می‌گیریم.

 

 منظورتان از تفاوت دیدگاه در جهاددانشگاهی با قوانین وزارتخانه‌های بهداشت و علوم چیست؟

فعالیت‌هایمان را برای رفع مشکلات و مسائل جامعه انجام می‌دهیم. کار پژوهشی باید ماهیت کاربردی داشته باشد و بتواند در عمل به اجرا برسد. شاید در نهادهای مختلف مقاله‌های ارزشمندی نوشته شود اما بعضاً اجرایی نیستند. در جهاددانشگاهی به‌دنبال خروجی‌های ارزشمندی هستیم که مسئله‌ای را حل کند. در حال حاضر نیاز داریم بافرهنگ جهادی پیش برویم و آن را ترویج دهیم.

اخیراً در دیداری که با یکی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس داشتم، می‌گفت کار دانشجویان دانشگاه علم و فرهنگ با توجه به داشته‌های محدودشان خیلی بهتر از سایر دانشگاه‌هاست. این نشان‌دهنده‌ی آن است که علم و فرهنگ توانسته کار خود را درست انجام دهد. اگر من در دانشگاه دیگری بودم نمی‌توانستم کارایی خوبی در جهاددانشگاهی داشته باشم. اگر اعضای جهاددانشگاهی ازجمله‌ی آقایان بهاروند، حبیبی و منتظری در فضای جهاددانشگاهی کارایی خود رادارند، به این دلیل است که اکوسیستم فرهنگ جهادی آن‌ها را همراه می‌کند. پژوهشگران جهاددانشگاهی در فرهنگ جهادی است که نمود پیدا می‌کنند و شاید در دانشگاه دیگری این کارایی را نداشته باشند.

فرهنگ جهاد برمدار اخلاق‌مداری است و خیلی خوشحالم که همه‌ی ما همکار هستیم و مانند رییس و مرئوس با همدیگر کار نمی‌کنیم.

 

در این سال‌ها به نظر می‌رسد جهاددانشگاهی تلاش‌هایی هم برای ترویج فرهنگ مدنظر خود در سطح جامعه داشته است. به‌عنوان‌مثال چند سالی است مسابقاتی به نام مناظره دانشجویی در همین دانشگاه علم و فرهنگ برگزار می‌شود.

گفت‌وگوی آزاد یکی از کارهایی است که قویاً به آن نیاز داریم. ما شاهد بی‌حالی عجیبی در عرصه‌ی سیاسی و عدم جنب‌وجوش دانشجویان هستیم. دانشجو ذاتاً منتقد و مطالبه‌گر است. کرسی آزاداندیشی هم به همین منظور دایر شده که دانشجو خود را محک بزند و در این مکان بتواند به ایدئولوژی درستی برسد. نمی‌توانیم بدون مباحثه و مناظره، دانشجویان را به ایدئولوژی مشخصی هدایت کنیم. این موضوع یکی از بحث‌هایی است که اکثریت قریب به‌اتفاق از آن غافل شدیم و بعضاً می‌ترسیم دانشجویان از خط قرمزها عبور کنند و درنتیجه به آن ورود نمی‌کنیم. بدون هیچ تعارفی باید بگویم که دانشجویان از حرف زدن و دخالت حراست دانشگاه هراس دارند. ما باید این ترس را کنار بگذاریم. باید شکایات گفته شود که به‌یقین برسیم. انسان ذاتاً پرسشگر است و باید کنجکاوی خود را با سؤالات کردن و شنیدن پاسخ حل کند. ما باید در مسیر اغنایی پیش برویم. تصور می‌کنم ما از این فضا دور شده‌ایم و دانشجویان مطالبه‌گری گذشته را ندارند. البته مقدار زیادی خودمان مقصر هستیم. تناقض‌هایی در عملکرد مسئولان وجود داشته است اما این موضوع دلیل نمی‌شود که دانشجو سؤال نکند.

در حال حاضر جهاددانشگاهی مناظره را شکل داده که بسیار خوب بود اما باید پررنگ‌تر شود. باید این مباحث را چالشی‌تر دنبال کنیم و دانشجویان هم جسارت و شهامت بیشتری به خرج دهند. باید یاد بگیریم که بحث و مناظره فقط 90 دقیقه است و بعدازآن بحثی باهم نداریم و دعوایی در کار نیست. باید هنرمان این باشد که با ادبیات علمی یکدیگر را قانع کنیم. علت این مشکل به‌علت نبود چنین رویکردی در میان مسئولان است که به سطوح پایین‌تر هم رسیده است.

کرسی‌های آزادندیشی خوب بودند اما نتوانست شتاب و توسعه داشته باشد. محدودیت‌هایی وجود داشت که موجب ترس و احساس عدم امنیت در میان دانشجویان شد. البته دانشجویان هم عافیت‌طلب شده‌اند. آن‌ها باید بدانند که بالاخره هر نقدی هزینه‌ای دارد. کسی که نقد می‌کند باید هزینه‌ها را قبول کند. با این حال معتقدم که مسئولان نباید برخورد تندی با این مسائل داشته باشند.

 

در شرایط کنونی جامعه، چه اقداماتی می‌توان انجام داد که فرهنگ جهادی بیش‌ازپیش در جامعه گسترش پیدا کند و نسل جوان آن را به‌خوبی درک کند و بپذیرد؟

گفتمان بین نسلی یکی از بحث‌هایی است که قویاً به آن نیاز داریم. همان‌طور که پیش‌تر گفتم نسل سه و چهار از فضای غالب در نسل یک و دوم فاصله گرفته‌اند که این موضوع به علت نبود گفتمان کافی میان این چهار نسل است. راه‌حل نخست این است که گفت‌وگوی بیشتری میان این نسل‌ها وجودداشته باشد. باید بستری مناسب ایجاد شود و خودمان را به‌نقد بگذاریم. اولین کار هم این است که از خودمان شروع کنیم. فرهنگ جهادی در این قبیل بخش‌ها خوب است.

دومین اقدام این است که اعمال افراد را در نظر بگیریم. فرهنگ جهادی در بحث تئوری قابل‌قبول است اما در عمل خوب کار نکردیم. برخی از ما در اخلاق‌مداری هم خوب نبودیم. این مسائل را نباید به‌پای فرهنگ جهادی بگذاریم. ما در برخی مسائل باهم اختلاف‌نظر و بحث‌هایی داریم و اگر باهم حرف بزنیم، به نقاط مشترک می‌رسیم. ما به لحاظ سیر فکری مشکلی نداریم اما به دلیل آن‌که باهم حرف نزدیم این تفاوت‌ها ایجادشده است. از مسئولان جهاددانشگاهی هم باید درخواست کرد که با نسل‌های سه و چهار بیشتر صحبت کنیم و با این قبیل بحث‌ها و تبادل‌نظر می‌توانیم به‌اتفاق نظر برسیم.

باید فرهنگ جهادی را از نسل کنونی به نسل‌های بعدی منتقل کنیم. خواه یا ناخواه مدیران کنونی تا چند سال آینده بازنشسته می‌شوند و باید فضا را برای حضور نسل بعدی فراهم کنند. اگر بتوانیم فرهنگ جهادی را منتقل کنیم، آن‌ها در عملکرد خود بهتر از ما خواهند بود. باید انتقال نسلی به نسل سه و چهار انجام شود.
 

کلیدواژه‌ها: چهلمین سالگرد تشکیل جهاددانشگاهی جهاددانشگاهی جهادگران دانشگاه علم و فرهنگ فرهنگ جهادی


نظر شما :