برگزاری دوره دانشافزایی فرهنگی ویژه اعضای هیئتعلمی جهاددانشگاهی / جهادگران میتوانند سردار سلیمانی عرصه توسعه علمی ایران اسلامی باشند
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی دوره دانشافزایی فرهنگی ویژه اعضای هیئتعلمی جهاددانشگاهی، با حضور دکتر علیرضا کلانترمهرجری معاون فرهنگی جهاددانشگاهی و اعضای هیئتعلمی این نهاد صبح امروز چهارشنبه ۱۲ دی ماه در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد.
افتتاحیه این دوره با سخنرانی دکتر مهدی باصولی رییس دانشگاه علم و فرهنگ آغاز و در ادامه با سخنرانی دکتر محمدحسین رجبی دوانی رییس بنیاد ایرانشناسی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام و ایران با موضوع «مواجهه ایران و جهان اسلام با غرب» و دکتر عباسعلی رهبر، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «مهارتهای فهم مسائل سیاسی و اجتماعی» برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، مهدی باصولی، رییس دانشگاه علم و فرهنگ طی سخنانی ضمن عرض خیرمقدم به اساتید و مهمانان حاضر در این جلسه، با اشاره به برنامههای ویژه دانشگاه علم و فرهنگ برای اساتید و دانشجویان در حوزه فرهنگی و اجتماعی، این حوزه را از مهمترین مباحث تربیتی دانشجویان عنوان کرد.
وی افزود: تقویت پایههای فرهنگی اساتید و دانشجویان از برنامههای دانشگاه علم و فرهنگ است که به صورت مشترک با معاونت فرهنگی جهادانشگاهی پیگیری شده و این برنامهها در آینده نیز ادامه خواهد داشت. امیدواریم مشارکت اعضای هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ و جهاددانشگاهی در این برنامه بیش از پیش باشد.
ضرورت برگزاری دوره دانشفزایی فرهنگی در جهاددانشگاهی
در ادامه این برنامه، علیرضا کلانترمهرجری، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی نیز در سخنانی با تأکید بر ضرورت برگزاری دوره دانشفزایی فرهنگی در دانشگاه علم و فرهنگ و جهاددانشگاهی، بیان کرد: اجرای این دوره همافزایی، مصوبه کمیسیون ماده یک فرهنگی اعضای هیئت علمی جهاددانشگاهی است که معاونت فرهنگی جهاد نیز برگزار کننده آن است. این دورهها در قالب ۹ کارگاه علمی برگزار میشود و امروز، ۱۲ دیماه اولین کارگاه با حضور محمدحسین رجبی دوانی، رییس بنیاد ایرانشناسی با موضوع «مواجهه ایران و جهان اسلام با غرب» و کارگاه دوم نیز با حضور عباسعلی رهبر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «مهارتهای فهم مسائل سیاسی و اجتماعی» برگزار شد.
دکتر کلانترمهرجردی تصریح کرد: برای تقویت پایههای فرهنگی و تربیتی دانشجویان، ضرورت دارد که اساتید به صورت نوبهای در این کارگاهها شرکت کرده و بر دانش و بینش فرهنگی و اجتماعی خود بیفزایند. همچنین، در کارگاههای اول و دوم دوره دانشافزایی فرهنگی تعداد ۸۳ نفر از اعضای هیئت علمی به صورت حضوری و تعداد ۹۰ نفر نیز به صورت آنلاین از سراسر کشور حضور داشتند.
به گزارش ایکنا، دکتر محمدحسین رجبیدوانی، طی سخنانی در این دوره ، با اشاره به پیشینهای از تاریخ اسلام، به جنگ جسر بین مسلمانان و ایرانیان در زمان خلیفه دوم اشاره و بیان کرد: این جنگ تنها پیروزی ساسانیان بر قوای عرب بود. آنچنان این شکست برای عمر سنگین بود که تا یک سال نام حمله دوباره به ایران را به زبان نمیآورد. در نهایت خلیفه که قصد داشت دوباره به سمت ایران برود، مردم را در مدینه گردهم آورد و از آنان خواست تا به سمت ایران حرکت کنند که ایشان ابتدا از این حرکت ترس داشتند اما عمر به ایشان وعدههای مادی و غنایم فراوان ایران را داد و همین مسئله باعث شد تا سپاهی از مسلمانان تشکیل شده و عازم ایران شود.
وی افزود: لذا اعراب با رهبری سعد بن ابیوقاص به سمت ایران حرکت کرده و در محل قادسیه با سپاه ایران به رهبری رستم فرخزاد مواجه شد. در این جنگ ابتدا غلبه با ایرانیان بود اما وزش شدید باد مخالف سپاه ایران باعث به هم خوردن نظم ایرانیان شد و آنها که انگیزه چندانی هم برای مقاومت نداشتند، در برابر اعراب شکست خورده و فتح بزرگ قادسیه نصیب اعراب شد.
رجبیدوانی با بیان اینکه پس از این جنگ زمینه برای فتح ایران و پایتخت ساسانیان فراهم شد، گفت: با ورود اعراب به پایتخت ایران، یزدگرد پادشاه ایرانیان از تیسفون فرار کرد و به خراسان و مرو رفت تا بتواند از پادشاه چین کمک بگیرد اما شبی در مرو به دست آسیابانی به قتل رسید و حکومت ساسانی در ایران سقوط کرد.
سقوط ساسانیان در ایران
وی با بیان اینکه با مرگ یزدگرد کسی مدعی دولت و حکومت در ایران نشد، گفت: تا زمان زنده بودن عمر، نیمه غربی ایران به دست مسلمانان افتاد. البته شهرهای فراوانی بودند که بدون مقاومت تسلیم اعراب میشدند و برخی از شهرها نیز مقاومتهای اندکی کردند که آنها نیز شکست خوردند. الباقی سرزمین ایران یعنی نیمه شرقی آن در زمان عثمان فتح شد. جنگها بین اعراب و رومیان نیز ادامه داشت و مسلمانان در این دوران حتی در شمال آفریقا تا اقیانوس اطلس رسیدند.
رجبیدوانی ادامه داد: در زمان حضرت امیر(ع)، ایشان قائل به اینگونه گسترش قلمروی اسلامی نبودند و یکی از دلایل مخالفت اشراف عرب با ایشان همین مسئله بود. برخی اینگونه میاندیشند که حضرت امیر(ع) به دلیل جنگهای داخلی دست به گسترش قلمروی اسلامی نزد که این مسئله صحیح نیست و حضرت امیر(ع) با گسترش قلمرو به این صورت مخالف بودند.
وی ادامه داد: امام علی(ع) در دوران حکومت خود تمامی فرمانداران عثمان را عزل کرد، اما معاویه خودسری کرد و رأی امیرالمؤمنین(ع) را نپذیرفت. در این دوران معاویه به دلیل جنگ با امام علی(ع) به فکر توسعه قلمروی اسلامی در روم نبود. پس از صلح امام حسن(ع) با معاویه، درگیریهای دوباره مسلمانان با رومیان آغاز شد و شهرهای فراوانی در روم از سوی مسلمانان فتح شد.
رجبیدوانی بیان کرد: معاویه پس از فتح شهرهای روم متوجه شد که باید برای اداره این شهرها از عالمان بومی منطقه استفاده کند که یکی از این افراد، سرجون بن منصور، مشاور معاویه بود و کمک فراوانی به او در اداره شهرهای فتح شده در روم کرد. فرزند سرجون نیز که منصور نام داشت بعدها و پس از معاویه در دستگاه اموی بود و کمکهای فراوانی به خلفای اموی کرد.
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: تقابل تاریخی غرب با شرق که شامل تقابل دشمنان غربی با ایران و اسلام بوده است، تا به امروز نیز ادامه دارد. غربیها تا زمانی که از لحاظ نظامی، سیاسی و فرهنگی به ما غلبه نکنند، به این تقابل ادامه خواهند داد. لذا کنار آمدن با آنها همان تسلیم است و نباید به این مسئله تن داد.
وی افزود: بسیاری مورخان در کتابهای خود آوردهاند که ایران تنها تمدنی است که مردم آن هیچگاه بتپرست نبودند. تمامی تمدنهای موجود در خاورمیانه از جمله مصر، هند، چین، بینالنهرین و ... نشانههایی از بتپرستی در خود داشتند اما این سنت هیچگاه در ایران وجود نداشت. به همین صورت هیچگاه سنت بردهداری نیز در ایران وجود نداشت. یکی دیگر از فضیلتهای بزرگ فرهنگ ایرانی، وقار و پوشیدگی مرد و زن ایرانی بوده است که در کتب تاریخی بدان اشاره شده است.
وی در ادامه سخنان خود بیان کرد: ایرانیان به شدت از دروغ متنفر بودند و به همین دلیل وارد تجارت و بازار نمیشدند؛ چراکه لازمه تجارت را دروغ میدانستند و به همین دلیل بازار ایران در دست یهودیان بود. باید بدانیم که بینالنهرین در ابتدا جزء ایران باستان نبود و بعدها به ایران پیوست. آریاییها که وارد ایران شدند، با تمدنهای پیشین ایران تلفیق شدند. تمدنهایی مانند سومر، بابل، آشور و ... جزء بینالنهرین بودند و در هنگام ورود آریاییها جزء ایران نبودند. از زمان کوروش بود که بینالنهرین به ایران پیوست.
ورود ترکان به دستگاه خلافت
وی افزود: تمدنهایی که در بینالنهرین وجود داشت، در نهایت به تمدن بابل رسیدند و با ورود کوروش به این منطقه و شکست بابلیها، مردم این تمدن نیز با ایرانیان تلفیق شدند. ترکان در آسیای میانه حضور داشتند و در زمان ساسانیان قصد حمله به ایران داشتند که در برابر ساسانیان شکست خوردند. ترکها که نتوانستند وارد ایران شوند، به اروپا رفته و امپراتوری روم غربی را ساقط کردند. در دوره اسلامی جنگهای متعددی بین مسلمانان با ترکان رخ داد و ترکان و دیلمیان دشمنان اصلی اعراب مسلمان بودند. در نهایت ترکان نیز که از قرن سوم هجری اندک اندک مسلمان شده بودند، وارد دستگاه خلافت اسلامی شدند.
رجبیدوانی با بیان اینکه ترکان از دوره بنیعباس قدرتمند شده و وارد دستگاه خلافت شدند، اظهار کرد: غزنویان، سلاجقه و ... همگی از ترکانی بودند که وارد قلمروی اسلامی شدند. یکی از اقوام اصلی ایران، آذربایجانیها بودند که در ادامه زبان ایشان در اثر نزدیکی با ترکها، تغییر کرد و لذا ایشان ایرانیانی هستند که زبان آنها ترکی شد. باید بدانیم که ترکان اصلی همین ترکان کشور ترکیه هستند که امروز در منطقه آناتولی حضور دارند. لذا آذریهای ایران از نظر زبان و نژاد با ترکان دیگر تفاوت دارند.
وی ادامه داد: برخی در زمان رضاخان به دنبال زنده کردن زبان ایران باستان بودند که راه به جایی نبردند؛ چراکه کار بسیار دشواری بود. خود ترکانی که وارد ایران شدند، به دلیل فرهنگ و تمدن غنی ایران باستان همواره تلاش میکردند تا ریشههای خود را به پادشاهان ایران باستان برسانند تا خود را ایرانی بنامند. حتی زبان رسمی دربار ترکان عثمانی فارسی بوده است که این نشان از فرهنگ غنی ایرانی دارد.
رجبی دوانی بیان کرد: اینگونه نبوده است که سرزمین ایران برای سامیها بوده باشد. اعراب مسلمان به هرکجا که رفتند، در آن سرزمین اثر گذاشته و زبان و فرهنگ خود را به آنجا تحمیل کردند، اما تنها سرزمینی که فرهنگ خود را به ایشان منتقل کرد، ایران بود و حتی زبان و فرهنگ اعرابی که وارد ایران شدند، فارسی شد؛ لذا تمامی اقوامی که به ایران هجوم آوردند، در فرهنگ ایرانی حل شدند.
وی تصریح کرد: معمولاً وقتی جنگی رخ میدهد، باعث ناامنی و بیثباتی در اقتصاد میشود. اقتصاد ایران در اثر جنگهای ۲۴ ساله با رومیها در زمان خسروپرویر آسیب شدیدی دیده بود، اما تمدنی که از غنا برخوردار باشد، میتواند در دوران آرامش اقتصاد شکوفایی داشته باشد. یکی از عرصههای تمدنی تمدنهای مختلف، اقتصاد قوی است. زمانی که معاملات اقتصادی در جامعهای از حالت پایاپای خارج شده و وارد عرصه پولی میشود، جامعه وارد عرصه تمدنی شده است.
رجبیدوانی بیان کرد: مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام(ص) با غرب مواجه شده و در برابر آنها پیروز شدند. در زمان خلافت ولید بن عبدالملک اموی فرمانروای افریقیه، پیرمردی به نام موسی بن نصیر بود که به خواست مردم اسپانیا، سردار خود به نام طارق بن زیاد را به سمت اسپانیا روانه کرده و او از تنگه جبلالطارق وارد اسپانیا شد و این منطقه را فتح کرد.
وی افزود: مسلمانان طی چهار سال تمامی اسپانیا و پرتغال را فتح کردند. متأسفانه سیاستهای اشتباه دولت مسلمانان در اسپانیا در ادامه باعث شد تا دشمنان پس از هشت قرن مسلمانان را شکست داده و آنها را از اسپانیا خارج کنند. در زمان معاویه نیروی دریایی مسلمانان قدرتمند شد و با تکیه بر آن توانستند بسیاری از مناطق مختلف دریایی را فتح کنند. معاویه چند نوبت از راه دریا و زمین به سراغ قسطنطنیه رفت اما موفق به فتح آن نشد.
رجبیدوانی ادامه داد: موسی بن نصیر قصد داشت از راه اروپا به سراغ قسطنطنیه برود تا امپراتوری روم را ساقط کند اما خلیفه جاهل اموی (سلیمان بن عبدالملک) نه تنها با او همراهی نکرد، بلکه او را از مقام خود عزل کرد. با شکست اسپانیا از اسلام، چندین میلیون نفر از مسیحیان این منطقه مسلمان شدند. پاپ و اربابان کلیسا از این مسئله به شدت وحشت کردند. در زمان هشام بن عبدالملک اموی حداکثر پیشروی در اروپا به دست آمد و فرمانروای مسلمان اسپانیا تا جنوب پاریس پیش رفت. در جنگی که بین مسلمانان و اروپاییها در جنوب فرانسه رخ داد، با اینکه ابتدا پیروزی با مسلمانان بود، اما در نهایت مسلمانان شکست خورده و به سمت اسپانیا عقبنشینی کردند.
سقوط بنیامیه
وی افزود: در سال ۱۳۲ هجری دولت بنیامیه سقوط کرد و بنیعباس به قدرت رسید. بنیعباس شاخهای از بنیهاشم بودند که با سوءاستفاده از وقایعی همچون واقعه کربلا و ... توانستند مردم را به سمت خود جلب کرده و به قدرت برسند. با سقوط بنیامیه، اولین خلیفه بنیعباس مشهور به سفاح برای اینکه خاندان بنیامیه را نابود کند، همگی را با حیله جمع کرده و یکجا به قتل رساند. یکی از افراد خاندان بنیامیه به نام عبدالرحمن توانست از شام گریخته و به اسپانیه رفته و حکومت خاندان اموی اسپانیا را پایهگذاری کرد.
رجبی دوانی اظهار کرد: در زمان منصور، دومین خلیفه عباسی، لشکری از مسلمانان به سمت اسپانیا روانه شد که آنها نیز شکست خوردند. لذا بنیامیه در اسپانیا قدرت گرفتند. اندکی بعد در عالم اسلام در اثر شکلگیری قدرتهای جدید، وحدت دستگاه خلافت به هم ریخت. حکومت بنیعباس پس از مرگ واثق، رو به ضعف رفت و به سمت انحطاط کشیده شد و حکومتهای نیمه مستقل زیادی در چارچوب دستگاه خلافت ایجاد شد. یکی از دولتهای جدیدی که در دستگاه خلافت عباسی ایجاد شد، دولت اغلبیان بود که فتوحات زیادی در دریای مدیترانه به دست آورد.
وی افزود: طولونیان نیز از دیگر حکومتهای نیمه مستقل در آن دوران بود که از سوی فاطمیان از بین رفت و دستگاه خلافت فاطمی در مصر تشکیل شد. شهر قاهره و دانشگاه الازهر از آثار خلفای فاطمی است. لذا از این زمان به بعد در آن واحد سه خلیفه در عالم اسلامی یعنی خلیفه عباسی، خلیفه فاطمی و خلیفه اموی آندلس حکومت میکردند. این دوره اوج تمدن و شکوه عالم اسلام در جهان است. اروپاییها براساس تفکرات خود، تاریخ جهان را تقسیمبندی کردهاند. در قرون وسطای اروپا، عالم اسلام در اوج تمدن بشری بود.
رجبیدوانی گفت: در سال ۳۲۷ هجری دولت شیعی ایرانی به نام آل بویه در ایران ایجاد شد. قدرت آل بویه به سرعت در ایران توسعه پیدا کرد و آنها توانستند بغداد، مرکز خلافت را فتح کنند. آل بویه نقش بسیار بزرگی در تمدن بشری ایفا کردند. ابن سینا، ابوریحان، ابن مسکویه و ... همگی از دانشمندان این عصر بودند. دلیل این تفوق شیعیان، عقلگرایی آنها بوده است. لذا تمدن مسلمانان در این دوران بسیار خیرهکننده بود و آل بویه خدمات بزرگی به عالم اسلام کردند. عزاداری امام حسین(ع)، جشن میلاد امام علی(ع) و ... همگی از یادگارهای آل بویه بود.
وی اظهار کرد: احمد معزالدوله دیلمی در سال ۳۵۱ در بغداد اعلام کرد که بزرگترین مصیبت، مصیبت امام حسین(ع) است و مردم را به عزاداری امام حسین(ع) فراخواند. لذا در آن دوران تمدن خیرهکنندهای پدید آمد. البته اهل تسنن به ویژه اهل حدیث (اشعریون) ایشان روشنگری شیعه را ندارند و بیشتر به جبر اعتقاد دارند و همین باعث عدم رشد ایشان شد. به همین دلیل امویان اندلس که سنی مذهب بودند، برای رشد علمی خود کتابهای شیعیان و دانشمندان شیعی را ترجمه کرده و به توسعه علمی پرداختند که اروپاییها نیز به شدت تحت تأثیر آنها قرار گرفتند.
رجبیدوانی ادامه داد: در مصر نیز فاطمیان تمدنسازی کردند و اوج تمدن مصر بعد از دوران باستان، زمان حکومت فاطمیان بود. متأسفانه تمدن بزرگ و دولت ارزشمند آل بویه از سوی دو گروه عنود یعنی غزنویان و سلجوقیان ساقط شد. فاطمیان نیز از سوی صلاحالدین ایوبی از بین رفتند. صلاحالدین سنی مذهب دولت فاطمیان را برانداخت و به کشتار شیعیان پرداخت که همین مسئله باعث از بین رفتن شیعیان در شمال آفریقا شد.
وی افزود: در ادامه غربیها در آندلس با تمدن عظیم مسلمانان آشنا شدند و تحت تأثیر آنان قرار گرفتند. دولت سلجوقی در زمان ملکشاه توانست تا مرزهای خود را به حدود دوران هخامنشیان برساند. وقتی ملکشاه از دنیا رفت، قلمروی بزرگ سلجوقیان نیز از بین رفته و به چند تکه تقسیم شد. در همین دوران جنگهای صلیبی آغاز شد و دولت مقتدر مسلمانی در برابر ایشان وجود نداشت. حاکم سلجوقی در بیتالمقدس محدودیتهایی به مسیحیان وارد کرد که همین مسئله بهانهای برای آغاز جنگهای صلیبی شد.
جنگهای صلیبی
رجبیدوانی تصریح کرد: سلاجقه روم در برابر اروپاییها شکست خوردند و سواحل جنوبی دریای مدیترانه به دست اروپاییها افتاد و آنها سپس، وارد شامات و سوریه و فلسطین شدند. آنها در ادامه با خونریزیهای فراوان بیتالمقدس را فتح کرده و بر آن تسلط پیدا کردند. در ادامه صلاحالدین ایوبی در نبرد بزرگی صلیبیها را تار و مار کرد اما آنها به طور کلی از بین نرفته و دوباره به این منطقه هجوم آوردند که صلاحالدین در نبرد پایانی خود نتوانست فاتح نهایی شده و به پیروزی کامل دست پیدا کند.
وی افزود: اگرچه غرب در جنگهای صلیبی توانست وارد قلمروی اسلامی شود، اما دهان آنها در برابر فرهنگ غنی اسلامی باز ماند. لذا غربیها که از نظر سیاسی، نظامی فاتح بودند، اما مقهور فرهنگ مسلمانان شدند. آن چیزی که باعث شد تا غربیها به دنبال انتقام از مسلمان بیفتند، احساس حقارت آنها در برابر مسلمانان بود.
رجبیدوانی اظهار کرد: در اسپانیا توطئه فراوانی برای از بین بردن اسلام شد. لذا دشمنان راههای زیادی را برای توطئه در اسپانیا طی کردند تا بتوانند بر اسلام در این منطقه چیره شوند. البته در نهایت دشمنان توانستند امویان اسپانیا را از بین برده و در نهایت مسیحیان توانستند اسپانیا را فتح کنند. با تصرف اسپانیا گنجینه عظیم علمی مسلمانان به دست اروپاییها افتاد و همین مسئله زمینه رشد و توسعه علمی غربیها را فراهم کرد.
وی با بیان اینکه غربیها فلسفه یونان را از طریق مسلمانان بازخوانی کردند، ادامه داد: وقتی رنسانس در اروپا رخ داد و انقلاب صنعتی شکل گرفت، غربیها با سلاحهای آتشین به استعمار دنیا پرداختند. با تشکیل حکومت عثمانی، در زمان سلطان محمد فاتح، قسطنطنیه از سوی مسلمانان فتح شد. حکومت عثمانی در ادامه موفق شد تا به اعماق اروپا نفوذ کرده و تا دروازههای وین نیز پیش بروند. درگیریهای ممتد برای چند قرن بین عثمانیها و اروپاییها وجود داشت اما عقبماندگی عثمانیها از غرب باعث شد تا در نهایت نتواند در برابر آنها مقاومت کنند. در ایران نیز حکومت شیعی صفوی شکل گرفت که عثمانیها به آنها نیز تاختند اما راه به جایی نبردند.
رجبیدوانی ادامه داد: لازمه شکلگیری تمدن، آرامش و رفاه اجتماعی است. غربیها برای اینکه بتوانند نقاط قوت مسلمانان را شناخته و از توسعه آنها جلوگیری کنند، به مطالعات اسلامی پرداختند و این مطالعات برای ضربه زدن به اسلام در غرب آغاز شد. متأسفانه بیشتر منابع تحقیقی ما امروز متعلق به غربیهاست. غربیها تمدن اسلامی را بهتر از مسلمانان میشناسند و تحقیقات فراوانی در این زمینه انجام دادهاند.
وی اظهار کرد: در اواخر دوره قاجار دانشجویانی از ایران برای رشد علمی جامعه به غرب فرستاده شدند که همگی آنها غرب زده شدند. در دوره پهلوی نیز تمامی هم و غم پادشاهان ایران غربی شدن بود. اگر انقلاب اسلامی پدید نیامده بود، هیچ چیزی از فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی باقی نمیماند. انقلاب اسلامی دین را به عرصه سیاست و اجتماع بازگرداند و نهیب بزرگی به تفکر جدایی دین از سیاست در غرب زد. خداوند متعال امروز به ما رهبری حکیم، دانشمند و هوشمند عطا کرده است که به شدت از توسعه علمی حمایت میکنند.
رجبیدوانی بیان کرد: تمام تحریمها و فشارهایی که به ما وارد میکنند، همگی به دلیل عدم احیای تمدن و شکوه فرهنگی ایران اسلامی است. کره شمالی با حمایت شوروی توانسته بود تا یک هواپیمای جاسوسی آمریکا را سرنگون کند که این واقعه در دنیا غوغا پیدا کرد؛ اما فرزندان ایران اسلامی توانستند پهباد پیشرفته آمریکایی را از مدار خارج کرده و سالم به زمین نشاندند و در ادامه با مهندسی معکوس مشابه آن را تولید کنند. عنوان جهادی که بر روی نام جهاددانشگاهی وجود دارد، بسیار مهم است و جهادگران این نهاد به دنبال جهاد علمی هستند. به دنبال ایجاد تمدن اسلامی با محوریت و مرکزیت ایران اسلامی در جغرافیای سیاسی همین مرز و بوم هستیم. جهادگران جهاددانشگاهی هر کدام میتوانند سردار سلیمانی عرصه توسعه علمی ایران اسلامی باشند.
نظر شما :