نگاهی بر آنچه در ویژه برنامه «نامیرا» گذشت

۱۰ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۵:۱۲ کد : ۷۵۱۵۱ فرهنگی
ویژه برنامه «نامیرا»رویداد پاس‌داشت بی‌مثل‌ترین حماسه که به مناسبت دهه پایانی ماه صفر به همت سازمان دانشجویان و فرهنگسرای جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شده بود پس از ۳ شب برنامه متوالی به کار خود پایان داد.
نگاهی بر آنچه در ویژه برنامه «نامیرا» گذشت

به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی خراسان رضوی، در اولین شب اجرای این رویداد، مهدی ناظران پور، فعال فرهنگی مشهدی به تشریح وضعیت آیین‌ها و رسوم عزاداری مشهد قدیم مانند علم‌کشی، تکیه‌ها، نذری‌ها، شِبه، سینه‌زنی و دستگاه‌های موسیقی پرداخت.

در ادامه پادکست نیوفولدر که درباره امام حسین(ع) و وقایع مرتبط با نهضت حسینی بود توسط یاسین حجازی نویسنده و پادکستر، نی‌نوازی توسط علی کیانی‌نژاد و همچنین نقاشی با موضوع اسامی و القاب امام رضا(ع) توسط علیرضا بهدانی در شب اول این رویداد به اجرا درآمد.

در شب دوم این برنامه نیز ابتدا یاسین حجازی نویسنده و پادکستر، به خوانش ۹پاره از تاریخ طبری درباره امام حسین(ع) و وقایع مرتبط با نهضت حسینی پرداخت و بعد از آن محسن حسام‌مظاهری،  نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع به بیان دو گونه دین‌داری تحت عنوان دین پازلی و موزائیکی پرداخت.

وی با بیان اینکه به نظر می‌رسد عمده گونه‌های دین‌داری در جامعه امروز ذیل دو الگوی کلان از دین قرار دارند، اظهار کرد: دین پازلی قابل داوری و ارزیابی است. ارزیابی این دین بر اساس این‌که در بیرون نقشه‌ای وجود دارد انجام می‌گیرد. بنابراین یکی از دغدغه‌های مهم برای دین‌داران، اصل انطباق و مطابقت است؛ اینکه چقدر توانسته‌اند با آن الگوی بیرونی و حقیقی انطباق داشته باشند.

مظاهری تصریح کرد: این دغدغه، یکی از چالش‌های اصلی دین‌داری معاصر است که به اصالت و خلوص باورها مربوط می‌شود. آیا باورهای من خالص و اصیل هستند؟ این پرسش‌ها و ابهامات، فرد دیندار را به چالش می‌کشد تا به منابع اصلی مراجعه کند و سنجش کند که آیا اصالت دارد؟ برخی از جریان‌های جدید مانند روشنفکری دینی و نواندیشی نیز به چالش کشیدن دین سنتی را دنبال می‌کنند.

این نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع با برشمردن ویژگی‌های دین موزاییکی، خاطرنشان کرد: برخلاف پازل، در موزاییک تعداد قطعات متجانس و هم‌اندازه وجود ندارد. در موزاییک، قطعات کنار هم قرار می‌گیرند، اما مشخص نیست که به شکل تصادفی شکل گرفته‌اند. تقارن وجود ندارد و تنها یک ملات آن‌ها را در یک چهارچوب قرار می‌دهد. بنابراین، سنگ‌ها پراکنده هستند و رابطه همبستگی بین آن‌ها وجود ندار و تنها یک رابطه هم‌نشینی میان آن‌ها وجود دارد. در دین موزاییکی انتظار نداریم که کل منسجم ساخته شود.

مظاهری گفت: به نظر می‌رسد ما هر داوری که درباره موزاییکی شدن دین داشته باشیم، این روند و تغییر یک واقعیت در حال رخ دادن است و مختص جامعه ما نیست. در تحولات جهانی نیز ظهور معنویت‌گرایی‌های جدید، فرقه‌ها و گروه‌های معنوی جدید را می‌بینیم. پدیده‌های رسانه‌ای و پلتفرم‌های مختلف نیز در ایجاد و شکل‌گیری این موزاییک‌های متنوع و متکثر که به تعداد افراد دین‌دار وجود دارد، نقش دارند و حتی در سطحی بالاتر باید گفت این تکثر تجربه معنوی را از انحصار دینی هم بیرون برده و دقیق‌تر این است که ما از امر دینی سخن بگوییم نه از دین. در هر حال این واقعیت وضعیت دین ورزی و معنوی‌گرایی در دنیای امروز است.

پس از این سخنرانی، علی کیانی‌نژاد برای مخاطبان نی‌نوازی کرد و به‌طور هم‌زمان نقاشی زنده با موضوع اسامی و القاب امام رضا(ع) توسط علیرضا بهدانی به اجرا درآمد.

اما در سومین و آخرین روز اجرای ویژه برنامه نامیرا، میلاد دخانچی نویسنده و منتقد سینما با موضوع پدیدارشناسی ابلیس در واقعه عاشورا به ایراد سخنرانی پرداخت. او با بیان اینکه معمولاً ما تصوری عامیانه از ابلیس داریم، افزود: تصور ما این است که او کسی است که ما را وسوسه می‌کند، چه در تصمیم‌های سخت و چه در لحظات تنبلی. این تصور عامیانه از ابلیس، ما را به سمت یک پرسش عمیق‌تر که آیا می‌توانیم درکی عمیق‌تر و جهان‌شمول‌تری از ابلیس ارائه دهیم و نسبت او را با ماجرای کربلا بررسی کنیم؟ هدایت می‌کند.

دخانچی با اشاره به اینکه هنگامی که از ابلیس صحبت می‌کنیم، او را به مثابه کارگردان تصور می‌کنیم که در صحنه‌های مختلف ماجرای کربلا حضور دارد و کارگردانی می‌کند، عنوان کرد: کارگردان چگونه یک فیلم را کارگردانی می‌کند؟ او در محل اجرا حضور دارد و فرمان می‌دهد. اما ابلیس همچنین می‌تواند به مثابه تهیه‌کننده باشد که در محل اجرا حاضر نیست اما برنامه‌ریزی‌هایی انجام می‌دهد. عمر ابن سعد نیز می‌تواند به عنوان یکی از کارگزاران این پروژه دیده شود. ما باید به ابلیس به مثابه یک سیاست‌گذار نگاه کنیم. سیاست‌گذار روند تغییرات را تعیین می‌کند و مسیر حرکت را شکل می‌دهد. بنابراین، ابلیس نه تنها کارگردان و تهیه‌کننده است، بلکه به عنوان یک نیروی انرژی نیز قابل تصور است.

این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه در تاریخ، همواره ما با دو نیرو روبرو هستیم که دیالکتیک‌های مختلف تاریخی را رقم می‌زنند، افزود: یکی از این نیروها، ابلیس است که بر هستی چیزها می‌گردد و مسئله ایجاد یکپارچگی را دنبال می‌کند. در مقابل، حسین بن علی(ع) به عنوان امام اختیار، از سیاق انسانی به ماجرا نگاه می‌کند و انتخاب‌های خود را بر اساس اصول انسانی انجام می‌دهد.

وی ادامه داد: حسین(ع) نه تنها از قدرت خود بهره می‌برد، بلکه به دنبال ایجاد یکپارچگی انسانی است. او در شب عاشورا به یاران خود اختیار می‌دهد تا انتخاب کنند که آیا می‌خواهند در کنار او بمانند یا خیر. این عمل نشان‌دهنده اهمیت اراده و اختیار در مسیر تاریخ است. در نهایت، ابلیس به عنوان نماد وسوسه، در طول تاریخ منتظر لحظه‌ای است که بتواند بساط خود را در عالم پهن کند. ظهور پیامبر اسلام، بزرگ‌ترین ضربه به پروژه ابلیس بوده است، زیرا پیامبر عقل و قوه شناخت را برای بشریت به ارمغان آورده و بت‌ها را به چالش کشیده است. بنابراین، داستان ابلیس و آدم نه تنها یک روایت دینی بلکه یک تحلیل عمیق از اراده و اختیار انسانی و تأثیر آن بر تاریخ بشریت است.


نظر شما :