آیت‌الله فقیهی‌یزدی تأکید کرد؛

توجه جدی به جنبه علمی و فقهی درمان ناباروری برای جلوگیری از خطا در آینده

۱۴ دی ۱۴۰۲ | ۱۷:۱۲ کد : ۶۷۲۶۶ فرهنگی
رییس مؤسسه آموزش عالی اجتهاد در افتتاحیه همایش «بررسی اخلاقی، فقهی و حقوقی در ناباروری» گفت: اهمیت و عظمت رحم در مراکز درمان ناباروری جدی گرفته شود، چراکه نسل طاهر به «رحِم» برمی‌گردد؛ باید در این راستا بررسی علمی و فقهی صحیح انجام شود تا سالیان آینده شاهد خطای علمی نباشیم که نظام خلقت به هم بخورد.
توجه جدی به جنبه علمی و فقهی درمان ناباروری برای جلوگیری از خطا در آینده

به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی قم، آیت‌الله محمدحسین احمدی فقیهی‌یزدی، رییس مؤسسه آموزش عالی اجتهاد در افتتاحیه همایش «بررسی اخلاقی، فقهی و حقوقی در ناباروری» که ۱۳ دی‌ماه در تالار اندیشه دانشگاه قم برگزار شد، با اشاره به جایگاه عظیم و والای حضرت زهرا(س) اظهار کرد: امامان و تمامی بشریت از طریق حضرت زهرا(س) به پیامبر(ص) اتصال پیدا می‌کنند، این رابطه مهم معنوی از طریق حضرت زهرا(س) و رحم ایشان، این ارمغان مهم برای بشریت و نظام وجودی انسان‌ها حاصل شده است.

وی با اشاره به اینکه حضرت زهرا(س) واسطه ارتباط قوی انسان با خداوند است؛ خداوند خواست که واسطه فیض و ارتباط خداوند با انسان‌ها، حضرت زهرا(س) باشد، ادامه داد: شفاعت عام مختص به وجود مرضیه طاهره است که با حضرت خاتم این جنبه ارتباطی را به‌صورت صحیح و درست منتقل کردند؛ این مسئله مهمی است که در وجود نازنین دختر حضرت خاتم الانبیا(ص) که موهبت الهی است، شکل گرفته است.

 

روح بلند و عرفانی زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی

استاد حوزه علمیه درخصوص زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی گفت: سابقه آشنایی ما با سعید آشتیانی دیرینه است و به حضور در دانشگاه علوم پزشکی ایران برمی‌گردد؛ بدون مبالغه می‌توان گفت روح بلند و کم‌نظیر عرفانی و معنوی داشتند؛ به همین جهت بود که در دانشگاه ایران کلاس نهج‌البلاغه برگزار کردند و این اقدام را به‌عنوان وظیفه در صدر فعالیت‌های خویش قرار دادند تا در معرفی انسان و انسان‌شناسی از نهج‌البلاغه بهره بگیریم؛ زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی می‌گفت نهج‌البلاغه یک متن درسی قوی است و باید از طریق نهج‌البلاغه، قرآن را بشناسیم.

رئیس مؤسسه آموزش عالی اجتهاد با اشاره به اینکه درمان ناباروری و پژوهشکده رویان از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران است، اظهار کرد: آن زمان در بیان زنده‌یاد کاظمی‌آشتیانی، پژوهشکده رویان به اندازه امروز ملموس نبود، اما امروزه شاهد برکات و خیرات این پژوهشکده هستیم.

فقیهی‌یزدی اضافه کرد: کاظمی‌آشتیانی در تحقیقات علمی رویان از حوزه علمیه نیز بهره می‌گرفتند و در واقع اعتقاد به وحدت حوزه و دانشگاه داشتند و لذا با پیشرفت کار در پژوهشکده رویان، سؤالات علمی دقیق و فقهی پیش می‌آمد و سبب ارتباط و وحدت بیشتر میان حوزه و دانشگاه شد.

فقیهی‌یزدی با اشاره به اینکه کاظمی‌آشتیانی خبره و مبرز در مباحث درمان ناباروری بود، گفت: روحیه عظیم زنده یاد کاظمی‌آشتیانی در احترام و محبت به دیگران همانند سردار سلیمانی بود.

 

عظمت روح و نفس انسان در بیان ملاصدرا

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه قرآن و نهج‌البلاغه ما را به حقیقت انسان و انسانیت متوجه می‌کند، اظهار کرد: این همایش باید سرمایه‌گذاری جدی بر بررسی و توجه جدی روح و نفس انسان داشته باشد؛ خیلی‌ها توجه به روح کردند اما متوجه مسئله نفس نشدند؛ مرحوم ملاصدرا در جلد هفتم کتاب اسفار عظمت نفس انسان را مورد بررسی قرار داده و بیان کرده که «النَّفْسُ جِسْمانیَّةُ الْحُدوثِ رَوْحانیَّةُ الْبَقآءِ؛ جسمانیت حدوث ولی روحانیت بقا است»، انسان دارای نفس است.

 

وی افزود: ملاصدرا بیان کرده که حتی بهشت نفسانی که قرآن در آیه ۵۴ سوره الرحمن بیان کرده «مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ»، همه مسائل بهشت نفسانی است و قسمت نفسانی انسان و حوائج نفسانی انسان را بیان کرده و عظمت بالاتر روح است؛ در واقع روح انسان و مسئله روحانی انسان مسئله شریف و باعظمتی است که خداوند به خودش نسبت داده و می‌فرماید: «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» و اینجاست که به «عند ربهم یرزقون» و مقام پرعظمت بهشت جاودانه می‌رسیم.

 

توجه مراکز درمان ناباروری بر صالح بودن نفس و روح

وی با اشاره به عظمت روح و صالح بودن نفس اظهار کرد: اهمیت نسل پاک و نطفه پاک و درست بار سنگینی بر دوش افرادی است که از جریان حقیقی صاحب فرزند می‌شود و یا از طرق علمی از راه درمان ناباروری صاحب فرزند می‌شوند که مراکز درمان ناباروری به نفس پاک و صالح توجه کنند.

فقیهی‌یزدی با اشاره به این که علمای بزرگ بیان کردند که در مباحث مختلف یک مبحث تکلیفی(باید و نباید) داریم و جایگاه دوم اثر وضعی است که به خلقت و آفرینش و پاکی نفس و روح برمی‌گردد، بیان کرد: روح انسان و نفس انسان جایگاه خاصی دارد که به همان نطفه پاک و رحم پاک برمی‌گردد؛ در روایات مسئله شیرخوارگی و صفات دایه و کسی که به فرزند شیر می‌دهد، مورد توجه است، همان‌گونه که نطفه پاک مهم است شیرخوارگی نیز اهمیت دارد، چراکه آثار زیادی از دایه به فرزند منتقل می‌شود.

وی اظهار کرد: در بیان امام رضا(ع) در ذیل حدیث «کُل ما یَحرم من الرضاع ما یَحرم من النَسب» هر چه از رضاع می‌بینید با نسب تطبیق می‌شود و بالعکس هم صادق است؛ این روایت از حضرت رضا(ع) بیان علمی و سنگینی است که طیق آیه قرآن «نسبا و سحرا» استدلال می‌کنند که حتی در بحث نسب، سحر را هم وارد می‌کنند؛ استدلال فقهی در باب رضاع، این است که برنامه پژوهشکده رویان بحث ولادت است که از آیات قرآن و روایات باید این مهم و بحث نسب، مورد بررسی قرار بگیرد؛ روایاتی که در باب رضاع است می‌فرماید که ۱۰ روز شیردادن و یا ۱۵ روز شیردادن، دلیل محرمیت است چون «گوشت او به واسطه شیر رویش پیدا کرده و عزم(استخوان) او با این شیر محکم شده است.»

 

کل نظام آفرینش به «رحم» برمی‌گردد

وی تصریح کرد: در آیه اول سوره نساء می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ؛ تقوا در برابر خدا داشته باشید خدایی که شما را خلق کرده است از نفس واحد»؛ به نظر بنده نفس واحده مشترک همه انسان‌ها تا روز قیامت است که خداوند آفریده است؛ در روایات هم بیان شده خشتی که «ماءمهین» است در جسم حضرت آدم قرار دادند، حضرت حوا هم از همان گل مشترک حضرت آدم خلق شد، پس اصل انسانیت به یک جا متصل می‌شود. قرآن در ادامه همان آیه بالا می‌فرماید: «وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً؛ و از آن دو مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد.»

استاد حوزه علمیه با اشاره به این که در ادامه آیه اول سوره نساء می‌فرماید: «وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِ وَٱلأَرۡحَام» در واقع کل نظام آفرینش به رحم برمی‌گرددو به دلیل اهمیتش در این آیه در مورد ارحام سخن می‌گوید، بیان کرد: «رحِم» از رحمت آمده و از اسماء الله است که همیشه بعد از ذکر الله به رحمانیت خداوند توجه داده می‌شود؛ در حدیث قدسی آمده: «ان الله عزوجل یقول أَنَا اَلرَّحْمَنُ خَلقتُ الرَحِم شَقَقْتُ اَلرَّحِمَ مِنِ اِسْمِی فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَ مَنْ قَطَعَهَا قَطَعْتُهُ.»

فقیهی‌یزدی با اشاره به این که جریان رویان جریانی است که باید در مورد ارحام مراقبت کنند، گفت: اهمیت و عظمت رحم در این مراکز جدی گرفته شود، چراکه نسل طاهر به رحم برمی‌گردد؛ بررسی علمی و فقهی صحیح انجام شود تا سالیان آینده شاهد خطای علمی نباشیم که نظام خلقت به هم بخورد.

وی یادآور شد: شیخ انصاری می‌فرماید:  «تمام احکام ریشه‌اش تکوین است و اصل تکوین و خلقت را درست تشخیص ندادیم، احکام تشریع نیز درست اجرا و بیان نمی‌شود.»

 

درمان ناباروری ناقض کرامت انسانی نباشد

سیدمحمد حسینی سورکی، استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی نیز با اشاره به این که ابعاد مختلف مسائل اخلاقی درمان ناباروی برای کاهش معضلات این حوزه باید مورد بررسی قرار بگیرد، گفت: از فناوری‌های نوین در درمان ناباروری باید با رعایت شرایط و شروطی که ناقض حقوق انسانی و کرامت انسانی نباشد، استفاده کنیم و در واقع این درمان‌ها راهی برای کاستن آلام بشری باشد.

سیدمحمد حسینی سورکی با اشاره به چالش‌ها و معضلات حوزه درمان ناباروری اظهار کرد: به رغم برکات این فناوری‌ها بسیاری از زوجین نعمت فرزند داشتن را تجربه کردند، اما برخی نگرانی‌ها باعث شد که برخی افراد در حوزه درمان ناباروری معتقد شوند که به تعبیر اخلاق ژنتیکی خدایی نکنیم، باید قلمرو تصرف بشری در حوزه طبیعت محدود و شیوه‌های نوین درمانی با بهره‌گیری از دستکاری‌های ژنتیکی محدود و ممنوع شود و این دیدگاهی است که از سوی برخی هواداران اخلاق دینی و متدینین حمایت می‌شود. صرف‌نظر از ترس‌ها و تشکیک‌ها، استفاده از فناوری‌های نوین برای درمان ناباروری، حداقل با اهداف درمان‌گرایانه و تقیلل آلام زوجین می‌تواند مجاز، موجه، مستحب و مرجح باشد.

وی ادامه داد: از این فناروی‌ها باید با رعایت شرایط و شروطی که ناقض حقوق انسانی و کرامت انسانی نباشد، استفاده کنیم و درواقع راهی برای کاستن آلام بشری باشد؛ بیشترین دغدغه‌ها ناظر به این است که این شیوه‌های درمانی، پیامدها و لوازمی داشته باشد و سبب شود که آینده و افق پیش رو مبهم و کشف نشده باشد.

استادیار و عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی افزود: روش‌های درمان ناباروری به دو قسم دخالت شخص ثالث با شیوه باروری آزمایشگاهی و بیرون از رحم (آی وی اف) و در روش دوم با همکاری و مصاحبت شخص ثالث مانند اهدای تخمک رحم جایگزین اهدای جنین انجام می‌شود، که هر یک چالش‌های خاص خودشان دارند و این شیوه دوم مشکلات بیشتری دارد.

 

نوپا بودن اخلاق پزشکی در زمینه درمان ناباروری و معضلات این حوزه

حسینی‌ سورکی با اشاره به اینکه اخلاق پزشکی در زمینه درمان ناباروری نوپا و نوپدید است و در ابتدای راه است و تهدیدات اخلاقی در زمینه تحلیل و استنباط در حوزه حقوق، فقه و اخلاق کمک می‌کند تا کامل بررسی شود، بیان کرد: یکی از مباحث اخلاقی، شأن اخلاقی جنین است که آیا به اندازه انسان حقوقی دارد و باید منافع او در نظر گرفته شود؟ این مهم در حوزه سقط جنین نیز مورد بحث است و در فرایند درمان و اهدای جنین نیز جای تأمل و بررسی دارد که با جنین‌های مازاد چه کنیم آیا از نظر اخلاقی اجازه اهدا و امحا داریم؟

وی اضافه کرد: بانک ژن و بانک تخمک و بانک جنین سویه‌های جدیدی پیدا کرده و از منظر اخلاقی بحث دامنه‌داری است؛ حتی در فرایند باروری امکان چندقلو زایی باشد و صحبت از امحا جنین‌ها، را این امر برجسته‌تر می‌کند.

استاد دانشگاه قم اظهار کرد: در پزشکی افرادی که برای درمان مراجعه می‌کنند باید رضایت آن‌ها تسهیل شود و با اطلاع کافی از خطرات و شیوهای جایگزینی تن به درمان می‌دهند؛ داوطلبانه بودن و از سر اختیار تن به درمان دادن باید تسهیل شود و تأکید می‌شود از قیم مآبی پزشکی در زمینه اخلاق پزشکی و درمان پرهیز شود؛ باید به خودمختاری و حق انتخاب بیمار احترام بگذاریم که خودش شیوه درمانی‌اش را انتخاب کند با فرض اینکه خودمختاری او مفروض باشد، باید کرامت او حفظ شود و این مباحث سویه‌های اخلاقی بحث را بیشتر برجسته می‌کند.

حسینی سورکی با اشاره به اینکه رازداری، حریم خصوصی و حفظ اسرار بیمار اخلاق حرفه‌ای پزشکان است و درمان ناباروری به شیوه ایمن و در شرایط محرمانه باید انجام شود، تصریح کرد: باید ناشناس بودن دو سویه یا یک سویه و افشای هویت فردی باید بررسی شود؛ برخی معتقدند که ناشناس بودن بر استرس‌ها می افزاید و ما را با مشکل فامیلی تصادفی مواجه می‌کند، سردرگمی شجره نامه‌ای ایجاد کرده و به وسواس و کنجکاوی فرزند متولد شده می‌افزاید.

 

دستکاری ژنتیکی و درگیری‌های اخلاقی در این حوزه

استاد دانشگاه قم اضافه کرد: ممکن است برخی زوجین در فرایند درمان، تمایل به انتخاب‌های خاص و اصلاح نژادی تمایل داشته باشد و انتخاب جنسیت را دنبال کنند؛ باید این مهم مورد بررسی قرار بگیرد چرا که این مسائل ممکن است تعادل جنسیتی را به هم بزند و به جنسیتی شدن این حوزه دامن بزند.

وی با اشاره به این که دستکاری ژنتیکی به لحاظ اخلاقی ما را درگیر مسائل عجیبی کرده و مباحث پیشین دستخوش تشکیک شده است، برای مثال در آمریکا زوجی به یک مرکز درمان ناباروری مراجعه کرده و به دلیل کرد و لال بودن خودشان، درخواست دادند که فرزند آنان نیز کرولال باشد؛ دادگاه آمریکا نیز به والدین حق و حکم می‌دهد؛ باید بررسی شود که آیا چنین والدینی حق دارند تا این حد در جنین تصرف کنند؟ از آن طرف طرفداران کر و لال‌ها معتقدند کرو لالی نقص نیست، بلکه نوعی بودن است و ما می‌توانیم انتخاب می‌کنیم و بحث‌های چیستی کمال و نقص پیش می‌آید.

 

مراقب تجاری‌سازی در حوزه اهدا و فروش تخمک باشیم

حسینی سورکی درخصوص استفاده از جنین‌ها و تخمک‌های فریز شده و فروش آن‌ها گفت: تجاری‌سازی این مبحث ما را نگران کرده، بحث کالاشدگی و کالا بودن در باب تولید مثل انسانی را بغرنج کرده است.

استاد دانشگاه قم با اشاره به اینکه باید بررسی شود که اهدا و خرید و فروش تخمک، رحم جایگزین، قراردادن بستن و پول گرفتن در منظر اخلاقی ناقض کرامت انسانی است؟ افزود: ممکن است فعالیت‌های سودمحور در این حوزه رشد و رونق پیدا کند و کاسب‌کاری در این حوزه ایجاد شود و این ناقض حقوق بیماران و سایر اهداکنندگان است. برخی از فمنیست‌ها هم معتقدند که فروش تخمک نوعی استثمار و بازتولید کارگری جنسی است.

حسینی‌ سورکی با اشاره به این که عقد قرارداد و پول گرفتن در زمینه فروش تخمک در نگاه برخی افراد ناقض کرامت انسانی است و باید بررسی شود، گفت: برخی دغدغه‌ها ناظر به اخلاق حرفه‌ای پزشکان در درمان و برخی ناظر به سیاست‌گذاری‌ها است؛ دسترسی عادلانه زوج‌های نابارور به خدمات درمانی باید مورد توجه باشد و این به نهادهای سیاست‌گذار و حکمران برای توزیع عدالت در درمان ناباروری مربوط می‌شود.

 

مراکز درمان ناباروری در مباحث فقهی دچار سردرگمی هستند

همچنین لیلا ناصرپور معاون پژوهشی جهاددانشگاهی قم با بیان این که اهدای تخمک، رحم اجاره‌ای و اهدای جنین در درمان‌ ناباروری با چالش‌های فقهی روبرو هستند، گفت: بحث‌های فقهی و حقوقی در این مسائل باعث شده در مراکز درمانی دچار سردرگمی شویم.

وی اظهار کرد: مبحث امروز ما این است که ابتدا باید موضوعات و پروتکل‌هایی که در مباحث درمان به‌صورت روتین انجام می‌شود مطرح و چالش‌هایی که در موضوع درمان ناباروری در مباحث فقهی وجود دارد، بررسی شود.

لیلا ناصرپور با اشاره به اینکه این همایش در سه محور اهدای تخمک، اهدای جنین و رحم اجاره‌ای است که از نظر فقهی بررسی خواهد شد، ادامه داد: طبق آمار جهانی میزان شیوع ناباروری ۱۲ تا ۱۵ درصد گزارش شده است، نابارور به زوجی می‌گویند که یک سال برای بارداری اقدام کرده‌، اما به نتیجه نرسیده‌اند.

معاون پژوهشی جهاددانشگاهی قم افزود: وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۸، یک پیمایش ملی درخصوص شیوع ناباروری در کشور انجام داد که طی آن متوجه شدند شیوع ناباروری در زوج‌های ایرانی حدود ۲۰ درصد است.

ناصرپور تصریح کرد: از میان ۱۶ میلیون خانم با سن ۱۵ تا ۴۹ ساله، حدود سه میلیون زوج، ناباروری اولیه و یا ثانویه را تجربه کردند، این آمار مختص سال ۱۳۹۸ است که بنابر علل مختلفی همچون بالاتر رفتن سن ازدواج و به تأخیر انداختن باروری این میزان هم‌اکنون تغییر کرده است.

معاون پژوهشی جهاددانشگاهی واحد استان قم بیان کرد: استان قم طبق این آمار جزء استان‌هایی بود که با میزان متوسط رو به بالای شیوع ناباروری مواجه بود، در روش‌های کمک باروری آن چیزی که در مراکز درمان انجام می‌شود، این است که بتوان از سلول‌های جنسی خود زوج استفاده شود، اما در برخی شرایط این امکان وجود ندارد و لذا باید یک اهداکننده سلول جنسی وجود داشته باشد.

وی گفت: افراد با یائسگی زودرس، شیمی درمانی، بیماری‌های ژنتیکی، عدم پاسخ به درمان ناباروری، بانوانی که دچار سقط‌های مکرر هستند، کاندیدای استفاده از تخمک اهدایی می‌شوند.

ناصرپور بیان کرد: روش‌های اهدای تخمک که در مراکز انجام می‌شود، می‌تواند یک عمل انسان‌دوستانه و بدون دریافت هزینه و یا به‌صورت دریافت هزینه صورت گیرد، بحث‌های فقهی و حقوقی در این مسائل باعث شده تا در مراکز درمان با نوعی سردرگمی مواجه باشیم، شناخته یا نشناخته شدن فرد اهداکننده تخمک نیز مسئله دیگری است که در مراکز درمان مطرح است.

وی ادامه داد: از نظر علمی اهداکننده تخمک باید بین ۲۱ تا ۳۵ سال باشد چرا که میزان ذخیره تخمک در بالای این سن کاهش می‌یابد، این فرد باید بیوه یا مطلقه باشد، اما برخی موارد افرادی که همسر دارند نیز در مراکز درمانی، اهداکننده تخمک می‌شوند که این امر نیاز به بررسی فقهی دارد.

معاون پژوهشی جهاددانشگاهی واحد استان قم گفت: این فرد باید دارای ژن سالم و همچنین حداقل یک فرزند سالم باشد، آزمایش‌های ایدز، هپاتیت، عدم اعتیاد، انجام مشاوره روانشناسی و روانکاوی از دیگر اقداماتی است که اهداکننده تخمک باید انجام دهد.

ناصر پور اضافه کرد: فردی که دهنده تخمک است باید یکسری دارو‌های هورمونی تحریک‌کننده تخمک دریافت کند که این امر ممکن است برای بدن آن فرد آسیب‌زا باشد، همچنین بی‌هوشی حین عمل دریافت تخمک نیز از دیگر اقداماتی است که در این سیکل انجام می‌شود.

وی گفت: چالش‌های فقهی در این مسائل مرتبط وجود دارد، برای مثال دریافت هزینه برای اهدا تخمک مجاز است یا خیر؟ آیا هویت فردی که تخمک اهدا می‌کند باید برای زوج نابارور فاش شود یا خیر؟ البته که هم‌اکنون این هویت فاش نمی‌شود، اما این امر چالش‌هایی را در آینده به همراه دارد.

معاون پژوهشی جهاد‌دانشگاهی واحد استان قم تصریح کرد: باتوجه به اینکه در کشور ما هویت هر شخص براساس نسب هر فرد است نه شناسنامه، این امر ما را با چالش‌هایی مواجه می‌کند، از جمله ولایت، محرمیت، نفقه، ارث، بیوه و بدون همسر بودن اهداکننده تخمک، محرمیت فرزند با گیرنده تخمک نیز از جمله مسائل پیشروی ما در این نوع درمان است.

 

درمان ناباروری با اهدای جنین به عنوان درمان بیماری جایز است

در این نشست استاد فقه و حقوق دانشگاه قم گفت: راه حل مسئله اهدای جنین این است که نیازی به گنجاندن انتقال جنین ذیل یکی از عناوین فقهی نیست با این توضیح که شارع مقدس درمان بیماری‌ها را مباح و گاهی واجب دانسته است. ناباروری هم نوعی بیماری تلقی می‌شود که درمان آن جایز و شاید واجب باشد.

فاطمه انصاری استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم درخصوص «اقوال و ادله فقهاء در روش درمان ناباروری اهدای جنین» با بیان اینکه ابتدا باید بدانیم ماهیت انتقال جنین چیست و تحت چه عنوان فقهی و حقوقی، صورت می‌گیرد، گفت: آیا جنین قابل خرید و فروش است؟ اگر جنین قابل خرید و فروش نیست، انتقال جنین با چه عناوین دیگری قابل تطبیق است؟ صلح؟ هبه؟ وکالت؟ اذن؟ اعراض؟

وی گفت: مسلم است که خرید و فروش جنین با خرید و فروش اسپرم و تخمک متفاوت است؛ زیرا اسپرم و تخمک، جزئی از اجزا انسان بوده و فراورده‌های انسان است و از آنجایی که در عرف سودمند است پس منفعت عقلایی دارد و مال محسوب می‌شود؛ لذا فقها قائل به جواز خرید و فروش اجزا و فرآورده‌های انسان هستند. به خصوص اجزایی مانند اسپرم و تخمک که انفصالشان از بدن، ضرر ندارد یا ضرر آن قابل جبران است یا ضرر آن قابل اعتنا نیست.

انصاری افزود: اما در مورد خرید و فروش جنین، باید گفت جنین موجودی مستقل و انسانی در مراحل آغازین حیات است. شخصیتی مستقل دارد و واجد حق می‌باشد. بیع آن در تضاد با کرامت انسانی است؛ بنابراین انتقال جنین - بر خلاف اسپرم و تخمک- بر عقد بیع منطبق نیست.

عضو هیئت علمی دانشگاه در خصوص راه‌حل این مسئله بیان کرد: اگر بخواهیم ذیل دیگر عناوین فقهی حقوقی بیاوریم هم محذوراتی دارد در بعضی‌ها امکان رجوع از صاحبان جنین سلب نمی‌شود، یا باید مجانا و تبرعی باشد یا شناسایی دو طرف لازم است. بنظر می‌رسد راه حل این مسئله این است که نیازی به گنجاندن انتقال جنین ذیل یکی از عناوین فقهی نیست با این توضیح که شارع مقدس درمان بیماری‌ها را مباح و گاهی واجب دانسته است. ناباروری هم نوعی بیماری تلقی می‌شود که درمان آن جایز و شاید واجب باشد.

وی تصریح کرد: اهدای جنین هم یکی از راه‌های مداوای ناباروی است. پس اهدای اسپرم و تخمک و جنین بخشی از سیر درمان است در واقع دارو‌های مورد نیاز، مقدمات و لوازم درمان این بیماری هستند و چون اهداکنندگان در بخشی از فرآیند درمان مشارکت داشته‌اند استحقاق پاداش و دریافت عوض دارند؛ لذا همین می‌تواند تحت عنوان قرارداد خصوصی ذیل ماده ۱۰ قانون مدنی که اصل حاکمیت اراده و آزادی قرارداد‌ها را بیان می‌کند قرار بگیرد.

انصاری گفت: پس مراکز درمان ناباروری طرف قرارداد تلقی شده و یک قرارداد غیرمالی که تابع قواعد عمومی قرارداد‌ها بین اهداکنندگان و مراکز یاد شده منعقد گردد. در این حال مجانی و تبرعی بودن عمل، مانع نمی‌شود که پاداشی به اهداکنندگان داده شود.

 

دلایل عدم جواز اهدای جنین

عضو هیئت علمی دانشگاه اظهار کرد: در مورد جواز یا عدم جواز اهدای جنین، فقها به سه دسته تقسیم می‌شوند: اهدای جنین مطلقاً جایز نیست؛ اعم از آن‌که بین صاحب تخمک و اسپرم رابطه زوجیت باشد یا نباشد. اهدای جنین مطلقاً جایز است. گروه آخر کسانی هستند که قائل به تفکیک شده و معتقدند اگر بین صاحب تخمک و صاحب اسپرم، رابطه زوجیت باشد، این عمل مجاز و در غیر این صورت جایز نیست که در ذیل دلایل قابل استناد هر یک از دیدگاه‌های فوق مورد بررسی قرار می‌گیرد.

وی با بیان اینکه دلایل فقهی و حقوقی فراوانی بر عدم جواز اهدای جنین ذکر گردیده که برخی از آن‌ها ذیلاً بیان و بررسی می‌شود، گفت: آیات فراوانی دلالت بر زاد و ولد طبیعی دارد (انسان، ۲) بنابراین آن‌چه خداوند متعال به آن امر کرده، شیوه عادی استیلاد است و استیلاد به طریق اهدای جنین مطابق دستور خداوند نیست.

انصاری ابراز کرد: در نقد این نظر می‌توان اظهار کرد، هر امر غیرطبیعی را نمی‌توان به صرف غیرطبیعی بودن ناروا و حرام دانست؛ زیرا آن‌چه امروز طبیعی می‌نماید، زمانی کشف شده و قبل از کشف غیرطبیعی می‌نمود. کشف قوانین طبیعت از سوی بشر نه تنها با فطرت و طبیعت مخالفتی ندارد و آیه «نسائکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم» ناظر بر جواز هر نوع استمتاع از همسر است.

 

حفظ و احتیاط در فرج

وی گفت: مخالفین اهدای جنین به آیات و روایاتی استناد می‌کنند که بر حفظ و احتیاط در فرج تأکید دارد. آیاتی مانند: «الحافظین فروجهم و الحافظات». استدلال چنین است که باید از هر چه متناسب فرج است، پرهیز شود، خواه استمتاع، خواه استیلاد ۱ (قرار دادن نطفه در رحم) باشد. شاید بنابراین در اهدای جنین گو اینکه استمتاعی صورت نمی‌گیرد، اما از آن‌جا که نوعی استیلاد است، باید احتیاط نمود. زیرا تحفظ فرج در برابر استیلاد نیز واجب است و گرچه جنین به رحم منتقل می‌شود، ولی باید از آن نیز اجتناب نمود.

عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: این دلیل از چند وجه قابل نقد است، آیات و روایات مزبور صرفاً ناظر به استمتاع بوده و استیلاد را شامل نمی‌شود. زیرا در تفاسیر آمده است که منظور از حفظ فرج یکی حفظ فرج از تمامی فواحش؛ اعم از زنا، لواط، نظر، لمس و مانند آن و دیگری حفظ فرج از نگاه. پس آیه منصرف و ناظر به استمتاع است نه استیلاد.

وی گفت: از نظر اندام‌شناسی، فرج مستقل از رحم و کاربرد این دو متمایز از یکدیگر می‌باشد. در قرآن نیز متناسب با این استقلال و تمایز، تعابیر مختلفی بیان شده است. مثلاً آیات «و الحافظین فروجهم و الحافظات»، «و یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن» و... متناسب با فرج است. اما آیاتی همچون «هوالذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء» (آل عمران، ۶)، متناسب با رحم می‌باشد. از این آیات تنها حفظ فرج از حرام استنباط می‌شود؛ لذا استناد به آیات مذکور برای حرمت اهدای جنین مصادره به مطلوب است.

 

نفی کرامت انسان

انصاری اظهار کرد: انسان در تمام مراحل زندگی اعم از نطفه، جنین، طفل و... واجد کرامت است؛ قرآن نیز بر کرامت بنی آدم تأکید دارد (اسراء، ۷۰). در حالی که اهدای جنین به دلایلی با کرامت انسان در تضاد است. زیرا مرگ و میر انسان در این روش‌ها زیادتر خواهد بود.

وی بیان کرد: در پاسخ می‌توان گفت اولاً احتمال مرگ و میر بیشتر در این روش نمی‌تواند دلیلی بر حرمت اهدای جنین باشد. زیرا همان‌گونه که برخی گفته‌اند اگر چنین باشد، نزدیکی با همسر باردار که نزدیک وضع حمل است؛ اگر در معرض سقط جنین باشد، نباید جایز می‌بود، در حالی که جایز است؛ ثانیاً اکثر مرگ و میر‌های مزبور در مرحله ماقبل جنینی است و در واقع پس از انتقال جنین به رحم متقاضی، احتمال مرگ آن با جنین حاصل از لقاح طبیعی یکسان است. ثالثاً آن‌که نابودکردن جنین و ایجاد نقص در آن وقتی حرام است که از روی عمد باشد و اساساً بر امر غیرتعمدی حرمتی مترتب نیست.

 

 تغییر خلق خدا و اختلاط انساب

عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: خداوند متعال می‌فرماید: «ولامرنّهم فلیغیرن خلق الله» (نساء، ۱۱۹) از این آیه حرام بودن تغییر در آفرینش خدا استفاده می‌شود؛ از آنجا که تولیدمثل از طریق اهدای جنین مطابق فطرت نبوده و تغییر در آفرینش است، حرام می‌باشد که در پاسخ باید گفت با دقت در آیات و روایات مزبور و تفاسیر گوناگون معلوم می‌شود، منظور از تغییر در خلق خدا آن چیزی نیست که ذکر شد، بلکه مراد این است که انسان باید از خورشید، ماه، سنگ، آتش و... به جای اینکه بهره‌مند گردد، اما اگر به دستور شیطان آن‌ها را بپرستد، این تغییر در خلق خداست. در تفاسیر متعددی «خلق» به معنای «دین» می‌باشد. «بعید نیست که مراد از تغییر خلقت خدا تغییر دین باشد.

وی گفت: یکی از مهم‌ترین دلایل عدم جواز اهدای جنین، دخالت فرد ثالث است که در امر تولیدمثل، منجر به اختلاط در نسب می‌شود. به عنوان مثال مشخص نیست ما‌در و پدر طفلی که از طریق اهدای جنین متولد می‌شود، کیست؟ به نظر می‌رسد اختلاط انساب، حکمت حکم بوده و علت آن نیست. بین علت و حکمت تفاوت می‌باشد؛ حکمت مصلحتی است که زیربنای یک قانون معین است. اما علت یک قانون آن است که بود و نبود قانون، بستگی به بود و نبود علت دارد.

انصاری ادامه داد: به علاوه بسیاری از فقها مشکل اختلاط انساب را در این موارد حل کرده‌اند. برخی گفتند مادر آن طفل؛ زن صاحب رحم است. برخی معتقدند مادر، زن صاحب تخمک اسـت برخی معتقدند طفل مزبور دو مادر دارد: زن صاحب رحم و زن صاحب تخمک. درباره پدر نیز اکثر قریب به اتفاق فقها، طفل را منتسب به صاحب اسپرم می‌دانند.

 

اهدای جنین با اقدامات نامشروع

وی گفت: تلقیح مصنوعی معمولاً با اقدامات نامشروعی همراه است. مثلاً اهدای تخمک مستلزم نگاه به عورت زن و کشف عورت و اهدای اسپرم در برخی موارد مستلزم استمنا می‌باشد. در تحلیل و نقد دلیل فوق می‌توان مدعی شد اولاً موارد مذکور به نفس اهدای جنین ارتباطی ندارد، به عبارتی عارض بر اهدای جنین است و جزو ذات آن نیست؛ بنابراین اگر بتوان تخمک را بدون نظر به عورت و اسپرم را از طریق مشروع اخذ نمود و جنین را نیز بدون نگاه به عورت، در رحم زن کاشت، این عمل متصف به حرمت نخواهد بود و در صورت ضرورت بر درمان ناباروری به‌عنوان بیماری هم طبق قاعده «الضرورات تبیح المحذورات» می‌توان درحد ضرورت این اقدامات را مباح دانست.

 

تضییع حقوق کودک

انصاری تصریح کرد: کودک متولد از لقاح طبیعی، والدین خود را می‌شناسد، اما کودک متولد از اهدای جنین، والدین بیولوژیک خود را نمی‌شناسد، در نتیجه از بسیاری حقوق مانند: نفقه، ارث، انس با والدین حقیقی و... محروم خواهد شد. در نقد و بررسی دلیل فوق به چند نکته اشاره می‌شود. اولاً انس با والدین صرفاً با والدین ژنتیکی تأمین نمی‌شود، بلکه والدین قانونی یا اعتباری هم می‌توانند، تأمین کننده نیاز محبت طفل باشند. ثانیاً مواردی از قبیل نفقه و ارث را می‌توان از طریق وضع قوانین یا شرط ضمن عقد به هنگام انعقاد قرارداد‌های مربوط به اهدای جنین چاره‌جویی نمود. به عنوان مثال نفقه جنین را بر عهده زوجین درخواست‌کننده یا یکی از آن‌ها گذاشت و به منظور جبران ارث نیز از طریق وصیت در ثلث اموال عمل کرد.

 

دلایل جواز اهدای جنین

وی گفت: دلایلی برای جواز اهدای جنین قابل ارائه است: وقتی حکمی به الزام و تکلیف مکلف وجود نداشته باشد مسئولیتی هم بر عهده او نبوده است. پس اگر بعد از مراجعه ادله در تکلیف شرعی تردید حاصل شود اصل برائت می‌گوید تکلیف منتفی است؛ که در اهدای جنین هم اصل بر برائت است.

عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: هرگاه دلیلی بر حرمت شی یا فعلی در دست نباشد استعمال آن شی یا ارتکاب آن فعل برای مکلف مباح یا جایز است. برخی این اصل را اصاله الحلیه گرفته‌اند، یعنی کل شی حلال حتی تعلم انه حرام بعینه. در مسئله اهدای جنین شک می‌کنیم آیا جایز است یا حرام، که به مقاتضای اصاله الحلیه یا اصاله الاباحه حلال است، کسانی که می‌گویند حرام است، چون مخالف اصل صحبت می‌کنند باید دلیل بیاورند.

 

ضرورت‌ فردی و اجتماعی

وی گفت: بین فقها اتفاق نظر وجود دارد که ناباروری بیماری است درمان بیماری مباح گاهی ضروری است، زیرا درمان ناباروری مطابق غرایز انسانی است که باید به آن توجه شود والا سبب اضطراب و افسردگی می‌گردد یا باعث عسر و حرج زوجین می‌شود تاجایی که ممکن است بنیان خانواده، این نهاد مهم و کلیدی از هم بپاشد. از طرفی زاد و ولد از غایات ازدواج است از مصالح ضروری حفظ نسل است پس می‌توان گفت تزاحم امور پیش آمده طبق قاعده اهم و مهم آنچه مصلحت بیشتری دارد را جایز بدانیم یا طبق قاعده اضطرار و ضرورت و عسر و حرج -حتی اگر قائل به حرمت باشیم- موقتا به جهت عروض عناوین ثانویه حکم به اباحه و جواز بدهیم.

انصاری در پایان اظهار کرد: ضمن اینکه مسائل دیگر هم همانطور که بعضاً ذکر شد قابل حل است، از جمله مسئله محرمیت که اگر فرزند پسر باشد با صاحب رحم با قیاس اولویت نسبت به مادر رضایی محرم می‌شود و اگر دختر باشد می‌توان او را ذیل آیه «و ربائبکم اللاتی فی حجورکم» محرم شوهر صاحب رحم دانست. البته این مطالب صرفا بازبینی و بررسی اقوال و ادله بوده، اما در این مورد فقها و صاحب نظران باید نظرات اجتهادی بدهند تا بتوان به رأی واحدی رسید و قانونی مدون وضع کرد.

 


نظر شما :