معاون پشتیبانی و مدیریت منابع جهاددانشگاهی:
کشور نیازمند مدل مدیریتی زندهیاد کاظمیآشتیانی است
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی، خبرگزاری ایکنا به مناسبت هجدهمین سالگرد درگذشت زنده یاد دکتر سعید کاظمیآشتیانی به گفت و گو با دکتر سیدرضی آقاسیدی معاون پشتیبانی و مدیریت منابع جهاددانشگاهی پرداخت که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
از چه زمانی با زندهیاد کاظمیآشتیانی آشنا شدید؟
آشنایی مستقیمی با کاظمیآشتیانی نداشتم اما با سیره و آثار ایشان رابطه معنیدار عاطفی داشته و دارم و امیدوارم که بتوانیم بخشی از آرمانهای ایشان را در حیطه مأموریتی خود به کرسی بنشانم و محقق کنم.
تأثیر دکتر کاظمیآشتیانی بر جهاددانشگاهی و جریان علمی کشور چه بوده است؟
در تعبیری که مقام معظم رهبری در هفته بسیج در دیدار با بسیجیان داشتند اشاره فرمودند که زندهیاد کاظمیآشتیانی قلههای علم را در کشور و دنیا جابهجا کرد. جهاددانشگاهی به عنوان زیستبوم فناورانه فرهنگپایه انقلاب اسلامی، مزیت دیگری به غیر از وجود قلههایی مثل دکتر سعید کاظمیآشتیانی، دکتر حسین بهاروند و امثال این افراد نداشته و ندارد و اگر امروز ما خادم مردم هستیم به دلیل وجود همین قلهها است.
وقتی میخواهیم انتخاب کنیم که در یک سازمان و نهاد خدمت کنیم اسطورهها، قلهها، جهتگیریها و ارزشهای بنیادین آن حتماً در کمیت و کیفیت انتخاب ما تأثیرگذار است. همین امروز که با هم صحبت میکنیم هم جهاددانشگاهی و هم رویان به عنوان فرزند خلف و صالح جهاددانشگاهی مرهون شخصیتها و بلند اندیشیهای کاظمیآشتیانی است.
زندهیاد کاظمیآشتیانی و امثال ایشان از استعدادهایی بود که در ساختار نهادی مبارک به نام جهاددانشگاهی به هم رسیدند و کارهای بزرگ اتفاق افتاد؛ امروز به عنوان میراثداران و امانتداران موظف هستیم که عرصه ورود کاظمیآشتیانیها و افراد بلند اندیش را تسهیل کنیم و پس از اینکه این افراد وارد جهاددانشگاهی شدند که به فضل خدا امروز اندک هم نیستند، موظفیم تا پشتیبانی، زیرساختها و منابع مورد نیاز را فراهم کنیم تا دانشمندان و اندیشمندان در راستای تحقق اهداف بلند انقلاب اسلامی بتوانند بدرخشند.
جنبههای مدیریتی زندهیاد کاظمیآشتیانی چگونه بود که شاهد چنین موفقیتهایی هستیم؟
هیچ موفقیتی اتفاقی و شانسی نیست؛ وقتی میبینید که کاظمیآشتیانی دستاوردهای در قله را در گستره بشریت و نه فقط مرزهای جمهوری اسلامی ایران ارتقا میدهد، باید این کارها را تبدیل به مدل و الگو کنیم. جهاددانشگاهی کارهای خوب و اثرگذار در هر حوزهای بسیار انجام داده است به عبارتی کار خوب زیاد کردیم اما خوب کار نکردیم؛ یعنی مانند برخی از کشورهای توسعه یافته کارهای خوبی که توسط انسانهای بزرگ انجام گرفته را تبدیل به مدل و الگو نکردیم.
در همین راستا مقام معظم رهبری نیز انتقاد کردند که فرزندان ما ابعاد مختلف زندگی شخصیتهای فوتبالی را میشناسند ولی از کاظمیآشتیانی اطلاع چندانی ندارند؛ ریشه این موضوع در فقدان مفاهمه صحیح صدور انقلاب اسلامی است.
فرمانی که مقام معظم رهبری در جامعهپردازی و تمدنسازی در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی دارند؛ تمدنسازی در همین تعریف ایجاد مدل و الگوی شخصیتهایی مانند کاظمیآشتیانی است. بنابراین اگر ما نیز به عنوان خادمین و اعضای جهاددانشگاهی میخواهیم مسیر درخشان این عزیزان را طی کنیم حتماً باید یکی از گامهای مؤثر و مفیدمان این باشد که این بزرگان را بشناسیم.
امروز که با هم صحبت میکنیم همچنان مدل تفکر و اندیشه و عملکرد کاظمیآشتیانی میتواند اسطوره و الگوی بسیاری از موفقیتها در گستره بینالمللی به ویژه در جهاددانشگاهی باشد. کاظمیآشتیانی مصداق بارز دانشمند مؤمن و مسلمان بود چراکه کوتهنظر و متحجر نبود و اندیشه بلندی داشت. سیره شخصی ایشان همراه با خودسازی بوده و در قیدوبند دنیا نبود و در عینحال توجه به نظامسازی هم داشت.
عملکرد کاظمیآشتیانی برای کل بشریت ارزشمند بود و اثر ثانوی این عملکرد سبب اقتدار انقلاب اسلامی در حوزه سلولهای بنیادی در دنیا شد. در واقع اصل خروجی کار ایشان این بوده که یک گستره دانشی را برای بشریت گشودند که این شجرهطیبه همچنان توسط همکاران و دوستان دکتر کاظمیآشتیانی در حال تبلور است.
باید نوع مدیریت مفهومی، ایرانی-اسلامی کاظمیآشتیانی تبدیل به مدل و الگو شود تا بتوان امثال ایشان را تکثیر کرد. دکترکاظمیآشتیانی یک جمله معروف داشتند مبنی بر اینکه امروز مؤثر و فردا اثر هستیم؛ ایشان در رابطه با مؤثر بودن خود سنگتمام گذاشتند.
زنده یاد کاظمیآشتیانی یک مدیر مؤمن انقلابی اصیل بود که امروز نمونههای تقلبی این نوع مدیریت را زیاد میبینیم که با ظاهرسازیها، محتاط بودنها و تملقگوییها همراه است و تصویر عمومی از مدیر مؤمن انقلابی اینگونه است که هیچ ریسکی نکند و همهچیز را براساس پروتکلهای ابلاغی انجام دهد ولی ایشان در عین این که صادقانه مؤمن بود، اقدامات و تصمیماتی را اتخاذ میکرد که ساختار رسمی کاملاً در برابر آن مخالفت میکرد و میگفت که این کار نمیشود و نباید انجام شود اما چون رابطه او با خداوند متعال و اهلبیت(ع) تنظیم بود، هنگام ایجاد گرهها به خداوند و معصومین(ع) متوسل میشدند و در گشایشها نیز شکرگزار و قدردان عنایات الهی بودند. بنابراین وقتی فردی این تنظیمگری را داشته باشد موفق می شود.
دکتر کاظمیآشتیانی متبلورکننده نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر بود که در عین مهربانی با زیردستان و توجه به نیازهای زندگی شخصی افراد با نظاماتی که مانع پیشرفت و تحقق آرمانها است برخورد میکرد. بنابراین با توجه به این موضوعات باید مدل مدیریتی کاظمیآشتیانی تعریف و ارائه شود.
مدیر مؤمن انقلابی صرفاً بله قربانگوی بالادست خود نیست و در مقام رعایت ادب کاملاً مبادی آداب است ولی در مقام تصمیم کاملاً متهورانه و تحولخواهانه عمل میکند که میتوانیم در تمام تصمیمات و شئون مدیریتی کاظمیآشتیانی این موضوع را مشاهده کنیم.
آیا راه زندهیاد کاظمیآشتیانی ادامه یافت؟
بنیان پژوهشگاه رویان براساس تقوا بوده است و به همین دلیل تاکنون یک خط کاملاً صعودی را طی کرده است. دکتر حسین بهاروند یکی از خلفهای صالح دکتر کاظمیآشتیانی است که امروز به صورت کامل میتوان سیره و منش کاظمیآشتیانی را در عرصههای مختلف اندیشهای و عملی در ایشان مشاهده کنید.
اکنون کشور در حوزه مدیریت نخبگان دچار کلافگی و سردرگمی است، اما سیره و مدل مدیریت نخبگانی کاظمیآشتیانی باید گزینه روی میز همه مجموعهها از جمله جهاددانشگاهی باشد. سیره مدیریتی کاظمیآشتیانی در رابطه با نخبگان اینگونه بوده است که نخبه کسی است که بتواند مساله حل کند، ملزومات و تسهیلات مورد نیاز تحقق اهداف بخش عمومی را دنبال کند نه اینکه صرفاً منفعت شخصی برای نخبه تعریف کنیم برای اینکه این فرد بماند تا برخی آمارها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین امروز جهاددانشگاهی و کشور نیازمند مدل کار مکتب کاظمیآشتیانی در حوزه مدیریت است.
شیوه مطلوب الگوسازی از دکتر کاظمیآشتیانی برای تکثیر اندیشه و منش ایشان چیست؟
نگاه سیستمی و فرابخشی میتواند بسیاری از مشکلات ما را به صورت هماهنگ و یکپارچه حل کند؛ یکی از مشکلاتی که در کشور داریم این است که نگاهها به صورت بخشی است. اگر بخواهیم مدلسازی و الگوگیری درستی انجام دهیم نباید اقدامات و آثار افراد الگو را جدا کنیم بلکه باید کارهای درست و خطا را با هم ببینیم و در اسطورهسازی این افراد را به مقام عصمت نرسانیم یعنی فقط به موفقیتها نپردازیم. اگر صرفاً به بیان موفقیتها بپردازیم افراد دستنیافتنی خواهند شد. میتوان اینگونه بیان کرد که زنده یاد کاظمیآشتیانی یک فرد معمولی و یکی از بندگان خدا اما دانشمند هم بود مانند سایر دانشمندان در کنار موفقیتهای خود خطاهایی هم احتمالاً داشته است اما برآیند عملکرد کاظمیآشتیانی افتخارآفرین است.
ما در مواجهه با الگوسازی یک تصویر کاملاً پاک و پاکیزه و بری از هرگونه مزاح، شوخی و خطا تصویر میکنیم که منجر به شکلگیری عارضه الگوی دستنیافتنی میشود. بسیاری از همدورهایهای دکتر کاظمیآشتیانی ویژگیهای ایشان را داشتند اما عوامل دیگر مانند محیط زیست و حضور در جهاددانشگاهی منعطف نیز در درخشش و ماندگاری کاظمیآشتیانی تأثیرگذار بوده است. بنابراین باید به تکتک عناصر و عوامل محیطی موجود در مسیر موفقیت توجه کرد.
میراث زندهیاد کاظمیآشتیانی چیست؟
تحقق و تبلور شعار ما میتوانیم، خودباوری و صرف فعل توانستن میراث ملموس دکتر کاظمیآشتیانی است. قطعاً اگر ایشان همچنان زنده بود، مسیر رو به رشدی داشت.
نظر شما :