رییس پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی جهاددانشگاهی :
غفلت ۴۰ ساله از اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی/ سنگ بنای بیانیه گام دوم انقلاب بر پیشرفت فرهنگی است
به گزارش روابط عمومی پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی جهاددانشگاهی، دکتر محمد حسین ایمانی خوشخو، از جمله چهرههای شناخته شده عرصه فرهنگ ایران است، کسی که سالها معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و سابقه ریاست دانشگاه علم و فرهنگ ایران را در کارنامهاش دارد. او اکنون ریاست تنها پارک ملی علوم، فناوری نرم و صنایع فرهنگی کشور را بر عهده دارد و معتقد است راه پیشرفت ما در دهه آینده با استناد به بیانیه گام دوم انقلاب در گروی سرمایهگذاری و تمرکز بر صنایع خلاق و فرهنگی است. گفتگوی اختصاصی خبرگزاری سینا را با دکتر محمد حسین ایمانی خوشخو بخوانید:
چند سال از ابلاغ سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم گذشته است. به نظر شما تا چه حد به اهداف رسیدیم و ارزیابی شما از ابلاغ این سند چیست و چه فرصتهایی را در اختیار اقتصاد ایران و فعالان این عرصه قرار خواهد داد؟
بحث فناوریهای نرم از موضوعاتی است که سالها دست اندرکاران برنامهریزی کشور دنبال آن بودند، به ویژه در مواقعی که دشمن از این فناوریها علیه کشور ما استفاده میکرد، ذهنها بیشتر به این سمت متمرکز شد که ما نیز از این فناوریها استفاده کنیم و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی در حوزه فناورهای نرم باعث شد که شورای عالی انقلاب فرهنگی به فکر تنظیم این سند بیفتد و آن را را با مشورتهای مختلف تنظیم و ابلاغ کردند. حالا اینکه از زمان ابلاغ تا به حال اتفاقاتی که افتاده قابل بحث است و شاید بتوان گفت اولویتهای دیگری که غیر از مسائل فرهنگی که در کشور بود، مانع از آن شد که آن گونه که باید و شاید، این سند بتواند کارا باشد و در بخشهای مختلف مورد توجه قرار گیرد؛ از آنجایی که فرهنگ خودش یک حوزه فرابخشی است و سایر بخشها هم باید میآمدند وسط، نمیتوان ارزیابی مثبتی راجع به کارکردهای این سند داشت.
باید توجه کنیم که امروزه قدرت کشورها براساس قدرت نرم ارزیابی میشود و قدرت سخت در اختیار قدرت نرم هست. ما در کشورمان علیرغم ظرفیتهایی که در 40 سال گذشته داشتهایم، از این قدرت نرم غافل بودیم در عوض دشمنانمان از این امکان خوب استفاده کردند و جاهای هم توانستند لطماتی را وارد کنند تا اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به این نتیجه رسید که اگر ما بتوانیم استفاده از توانمندیهای قدرت نرم را بر اساس اصولی که ما در فرهنگ خودمان داریم، قانونمند کنیم، شاید بتوانیم کار عمدهای را انجام دهیم که برمبنای آن، سند تهیه و ابلاغ شد البته قرار است که با رصدی که دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی میکند، تاثیرات این سند را بیش از گذشته ارزیابی کند.
از آنجا که سال آینده قرار هست قانون برنامه هفتم توسعه اجرا بشود به نظر شما آیا این فرصت در اختیار ما هست که برگردیم و به صورت جدیتر این سند و به ویژه ظرفیتهای اقتصاد خلاق را پیگیری کنیم؟
آنگونه که من شنیدهام در تنظیم برنامه هفتم مسئولین دنبال آن هستند که حوزه فرهنگ را خیلی کاراتر ببیند و نسبت به برنامههای گذشته بخش صنایع خلاق را مورد توجه قرار دهند اما اینکه تا تصویب نهایی چه مراحلی را قرار است این فرآیند طی بکند، الان خیلی پیشبینی دقیقی نمیتوانم داشته باشم. ولی همانگونه که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند ما نگاهمان به فرهنگ باید تغییر کند و فرهنگ باید به عنوان بخش مولد در پیشرفت کشور وارد شود، نه به عنوان یک بخش کمک بگیر. ببنید ما در 40 سال گذشته پول میدادیم تا حوزه فرهنگ کار کند، در صورتی که در کشورهای دیگر درآمد حاصل از این بخش به بخشهای دیگر کمک میکرد با این ظرفیتهایی که ما در بخش فرهنگ داریم و مزیت ما در دنیا هم تلقی میشود، شاید اگر بتوانیم نگاهها را عوض کنیم، آن وقت در بخش فرهنگ، صنایع فرهنگی، صنایع خلاق به گونهای دیگر میتوانیم در عرصه پیشرفت کشور میانداری کنیم.
فکر می کنید رویکرد ما در این سند نسبت به 40 سال گذشته به فرهنگ، اقتصاد فرهنگ و ظرفیت فرهنگی تغییر خواهد کرد؟
نگاه کنید اگر این سند به اجرا در بیاید و مفاد آن در بخشهای مختلف کشور مورد توجه قرار گیرد، این اتفاق رخ خواهد داد چرا که ما از ثروت عظیمی که داخل کشور داریم، غافل بودیم و آن هم فرهنگ است؛ همه دنیا ایران فرهنگی را دارای مزیتی میداند که در بسیاری از موارد، این یک مزیت مطلق است و نه نسبی. ولی ما در 40 ساله گذشته از آن غافل بودهایم به نظر میرسد اگر ما نگاه عمیقتری نسبت به ظرفیتهای فرهنگیمان داشته باشیم و بدانیم که این ظرفیتها میتواند قدرت نرم ما را در دنیا بیشتر کند، قطعا به نتایج بهتری میرسیم.
در چهار دهه گذشته ما هرگاه میخواستیم از فرهنگ صحبت کنیم میگفتیم ما یارانه دادیم و کمک مستقیم دولتی هم کردهایم؛ آیا این رویکرد کمک می کند که ظرفیتهای فرهنگیمان را شناسایی کنیم یا باید تغییر نگرش بدهیم، آیا نگاهمان به فرهگ باید کالایی باشد یا ثروتسازی؟
اصطلاحی که در سیستم بودجه کشور در مورد به کار میرود، این است که میگویند فرهنگ در همین چهل سال گذشته کمک بگیر بوده، یعنی پول میدهیم تا کار فرهنگی کنیم. این نگاه به نطر من یعنی پول بدهیم تا از فرهنگ کالا در بیاید، نگاه درست نیست و ما باید نگاه ثروتسازی به فرهنگ داشته باشیم؛ شما اگر فرهنگ را یک ثروت ببینید حتما از درون آن، درآمد هم به دست میآید اما اگر خواستید از فرهنگ کالا تولید کنید، این کار شدنی نیست. به طور مثال شما بگویید به ما پول بدهید تا فراوردههای نفتی تولید کنیم یا پول بدید نفت را استخراج کنیم.. حوزه فرهنگ شق دوم است که ما این نگاه را نداشتیم پول دادیم، فیلم تولید شود. پول دادیم، تتاتر روی صحنه برود یا پول دادیم هنرمند تجسمی نقاشی کشد. این همان نگاه کالایی به فرهنگ است که به نظر من حتما باید در چهل سال دوم تغییر کند.
زمانی که بحث از فرهنگ میشود ما آن را به سه ویژگی میشناسیم فرهنگ ایرانی، فرهنگ اسلامی، فرهنگ انقلابی؛ آیا حاکم شدن ایدئولوژی خاص روی صنایع فرهنگی آسیب نخواهد زد یا باید هر 3 ویژگی را باهم ببینیم؟
بالاخره کشور ما هم به لحاظ قانونی هم به لحاظ تاریخی کشوری است که اصولاش بر مبنای بنیادهای دینی است و ویژگی کشور ما نسبت به کشورهای دیگر این است که فرهنگ و دین با هم ممزوج شده و یک ویژگی جدید است، ما وقتی می گوییم ایران اسلامی یعنی ظرفیتهای بزرگ ایران قبل از اسلام و ایران بعد از اسلام باهم ممزوج شده و ایران اسلامی را میسازد که در آن دین و دنیا کنار هم قرار میگیرند و الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت را میسازد؛ دراین الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، ما اگر بخواهیم حرف جدیدی بزنیم ولو با رویکرد انقلابی به این معناست که از زمان حداکثر استفاده را کنیم. این کار به صورت بطئی است و به قول رهبر معظم انقلاب در جای دیگر دنیا بیکار ننشستهاند و آنها هم رو به جلو حرکت میکند و اگر ما حرکت کند داشته باشیم، ته صف میمانیم؛ ولی با یک رویکرد انقلابی و استفاده از ظرفیتها به دور از ویژگیهای زمان و مکان ما میتوانیم آن عقب ماندگی که از گذشته را داریم، را جبران کنیم .
آیا غلبه نگرشهای سیاسی بر این عرصه فرهنگ آسیب نخواهد زد و مانع رسیدن به اهداف نخواهد شد؟
نگاه سیاسی را من میگویم سلیقههای سیاسی. این سلیقه سیاسی یک مقدار لطمه خواهد زد ، زیرا ما اگر همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نباید با سلیقه دولت مردان و تغییر دولتها عوض شود. بلکه دیگران باید خودشان را با آن تطبیق دهند نه اینکه الگو با شرایط سیاسی- زمانی دولتها و سلایق ما تغییر کند. چرا از این ناحیه لطماتی رو دیدیم و انشاءالله با این الگو اگر همه از آن تبعیت کنند این مشکل حل میشود.
پنج سال آینده قرار است که شاهد اجرای برنامه هفتم توسعه باشیم؛ در این حوزه ما تا چه اندازه به فرهنگ و به طول خاص به فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی توجه شده است و به عنوان یک صاحبنظر دغدغه شما چیست ؟
نگاه کنید پیشرفت ما اگر بر همین محور باشد پایدارتر خواهد بود. مخصوصا ما که به عنوان کشور در حال توسعه قلمداد میشویم، باید ببینیم مزیتهایمان چیست. ما در حوزه تکنولوژی پیشرفتهای داشتیم ولی دنیا با سرعت بیشتری جلو میرود یا در حوزه علم شاخههای مختلف علم که واقعا بیانصافی است که بگوییم پیشرفتی را نداشتیم، حتی در بعضی از شاخهها جزو ده کشور برتر دنیا هستیم ولی آن چیزی که پیشرفت ما را پایدارتر میکند تکیه بر فرهنگ است. چرا که فرهنگ برای ما مزیت است و در علم اقتصاد مزیتها خیلی مهم هستند مثلا میگویند فلان کشور در کشاورزی مزیت دارد، الان میگویند هند در تکنولوژی مزیت دارد و وقتی که ما ثابت کنیم در حوزه فرهنگ، در حوزههای فناوریهای نرم که ساحت ارائه ایده و نظر و فکر و اندیشه هست، مزیت داریم یقینا پیشرفت ما پایدارتر میشود ما حتما باید در چهل ساله دوم این مقوله را بیشتر مورد توجه قرار دهیم، میبینیم بعضا برخی سعی میکنند از مزیتهای ما به نام خودشان استفاده کنند و این ناشی از غفلت ماست؛ اگر به داشتههای فرهنگی خودمان بیشتر توجه کنیم یقینا در چهل سال دوم می توانیم گامها را خیلی محکمتر و استوارتر برداریم و در رقابت با دیگران جلوتر پیش ببریم.
شما سالها و پیش از این، هم معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاید و هم ریاست دانشگاه علم و فرهنگ را برعهده داشتید و الان هم یک مسئولیتی در یکی از پارکهای تخصصی حوزه صنایع فرهنگی و فناوری نرم دارید. به عنوان صاحب نظر و یک چهره شناخته شده، تا چه اندازه سیاستگذاری فرهنگی ما در مسیر اقتصاد و صنایع خلاق قرار دارد؟
این توفیق را داشتم که از 19 سالگی وارد حوزه فرهنگ شدم و تا امروز که در خدمت شما هستیم یک نگاه حتی سطحی نشان میدهد از ظرفیتهای این حوزه و از داشتههای خودمان بیخبر بودیم و از آنها غفلت کردهایم و علیرغم توصیه مقامات عالی رتبه نظام، در حوزههای اجرایی کمتر شاهد توجه عمیق به حوزه فرهنگ بودهایم و سالهاست این نگاه کم کم رو به تغییر است ما خودمان سال 96 در راستای احقاق حق فرهنگ فعالیتهای جدی انجام دادیم و با همین هدف پیشنهاد تاسیس پارک ملی علوم و فناوری نرم و صنایع فرهنگی را دادیم و آن را به تصویب وزارت علوم و تحقیقات و فناوری رساندیم. از آن موقع شما اگر در صحبتهای مسولان یک جستجو کنید، لفظ صنایع خلاق، فرهنگ نرم و صنایع فرهنگی بیشتر تکرار شده است که نشان میدهد این فضای ناشناخته را کم کم همه میشناسند و این جای شکر دارد؛ ولی سرعت باید بیش از این باشد. مثلا من شنیدهام در وزارت صمت، اداره کل صنایع فرهنگی را تاسیس کردهاند. در وزارت ارشاد و جاهای دیگر هم همینطور. ما باید توجه کنیم عقب افتادگی چهل ساله در این حوزه داریم و باید سریع حرکت کنیم به نظر من توجه بیشتر مسولان امر، مخصوصا در برنامهریزی و توجه دولت، به موفقیت بیشتر کمک خواهد کرد.
در بخشی از صحبتهایتان به بیانیه گام دوم انقلاب اشاره کردید. شاید این تلقی ایجاد شود که ما در بخشی از صنایع فرهنگی یا حوزه اقتصاد خلاق نتوانیم به دلیل محدودیتهای فرهنگی فعالیت داشته باشیم. به عنوان یک صاحب نظر ما در چه حوزههایی از صنایع فرهنگی و فناوری نرم حداقل در منطقه میتوانیم سرآمد باشیم که باید روی آن سرمایهگذاری کنیم و متمرکز شویم؟
در بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری، اصول آن را ترسیم فرمودند و باید سرلوحه برنامهریزی کشور و اهداف تمام برنامهریزان قرار گیرد. اگر دقت کنیم در بطن این بیانیه رویکرد، فرهنگی است که ما باید پیشرفت فرهنگمحور داشته باشیم که به درستی ایشان این قضیه را بیان کردند. زیرا مزیت ما در پیشرفت نسبت به دیگر کشورها مزیت فرهنگی است حالا اینکه ما چقدر از این ابعاد فرهنگی می توانیم در پیشرفت کشور استفاده کنیم، به نظر من در بسیاری از موارد میتوانیم ورود داشته باشیم و از فرصتها استفاده کنیم؛ اگر فرهنگ را در قالب یک صنعت و آنهم صنعتی ثروتساز ببنیم محدودیتی به آن صورت وجود ندارد و هاضمه فرهنگ ایرانی اسلامی به قدری قوی است که یک رویکرد خاص بیرونی که ظاهرا با مبانی ما تناسبی ندارد، در درون هاضمه فرهنگی کشور، هضم خواهد شد و اینکه بگوییم بخشهایی از فرهنگ به دلیل محدودیت نمیتواند در عرصه اقتصاد فرهنگی در کشور ما تجلی پیدا کند، به نظر من درست نیست.
در حال حاضر سرمایهگذاری کشورهای مختلف از جمله منطقه در حوزه اقتصاد خلاق زیاد شده است. آیا نگران این نیستید که شکاف ما با جهان و دیگر کشورها بیشتر شود؛ به ویژه اینکه شاهد این هستیم که بسیاری ازظرفیتهای فرهنگی ما مورد سرقت و دستبرد کشورهای دیگر قرار بگیرد ؟
به هر حال ما اگر کار نکنیم دیگران که بیکار ننشستهاند! همون طور که گفتید تکیه اصلی کشورهای همسایه در جنوب و شمال، شرق و غرب تا پیش از این تمرکز بر بخش سختافزاری بوده ولی در 10 سال اخیر آنها روی حوزه فرهنگ متمرکز شدهاند. اینکه ما شاهد آن هستیم که کشوری دارد، میراث کشورها را ماکت سازی میکند و نمایش میدهد یا در بحث ادبیات، شعر و هنرهای تجسمی دارند کار میکنند، نشاندهنده آن است که آنها زودتر به این فکر افتادهاند و اگر ما به این فکر نیفتیم که عقب میافتیم، شکافها بیشتر میشود. من همیشه میگویم توجه به بخش صنایع خلاق متکی به فرهنگ خودمان هرچه زودتر باید به حال اجرا درآید تا شکاف را جبران و فاصله خود را با دیگران بیشتر کنیم.
آیا در پارک علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی که شما ریاستاش را برعهده دارید، توانستید موانع را از سر راه فعالان این صنعت بردارید و گرهگشای کنید تا استعدادها و ایدهها به منصه ظهور برسند؟
البته الان برای ارزیابی کارنامه پارک بعد از چهار سال زود است و حداقل یک دهه باید بگذرد تا نتایجاش را ببینیم. اما چیزی که مسلم است اینکه یکی از دستاوردهای مهم این پارک این بود که ذهن همه را به مقولهای به نام صنایع فرهنگی معطوف کرد. این را با قاطعیت میگویم که این از دستاوردهای پارک بوده و اینکه این پارک محل رجوع بسیاری از دستگاهها و سازمانهاست که از اینجا ایده بگیرند هم دستاورد دیگری است و مراجعه برای استفاده از تجارت عملی و نظری به پارک ملی علوم، فناوری نرم و صنایع فرهنگی بسیار زیاد است و خیلی از پارکهای موجود علم و فناوری در تلاش هستند تا صنایع خلاق را در مجموعه خودشان فعال یا تقویت کنند. به این ترتیب با این جهت گیری پس از یک دهه دستاوردهای پارک ملموستر خواهد شد.
دستاوردی که شما به آن اشاره کردید جزو اهداف اولیه پارک بود، یا ما الان به آن رسیدیم؟
چون بار اول هست که شما باید کاری انجام دهید تا توجهها به حوزه فناوری نرم و صنایع فرهنگی جلب شود/ چون بخش فرهنگ، بخشی نیست که در آن یک نفر یا یک دستگاه بتواند به تنهایی پیش برود و باید دستگاههای دیگر را با خودش مرتبط کند تا کار را پیش بررد. ما از اول میدانستیم که باید ثابت کنیم که فرهنگ میتواند از بخش کمکبگیر به یک بخش مولد تبدیل شود و این زمان میبرد. الان دستگاههای مسئول به این نتیجه رسیدند شاید این سندی که اشاره شد راجع به صنایع خلاق، بعد از تاسیس پارک ما تدوین و ابلاغ شد و شاید یکی از دلایل آن وجود این پارک و تبلیغات گستردهای بود که داشتیم؛ بله اینها جزو اهداف بود که الحمدالله محقق شده است.
تاثیر فعالیت و دستاوردهای پارک را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید! به هرحال قبل از تاسیس پارک کسانی بود که در حوزه فرهنگ فعالیت داشتند ولی یا اینها گمنام بودند، یا در یک گوشهای که کسی خیلی متوجه نبود، فعالیت میکردند ما وقتی که این پارک را تاسیس کردیم، این عزیزانی که ما از آنها نام بردیم حس کردند که یک مرجعی در کشور درست شده و اینها آمدند و به پارک مراجعه کردند و خیلی از آنان عضو پارک شدند و یک فضایی به وجود آمد تا از ظرفیتهای قانونی پارکها در توسعه کارشان استفاده کنند. دستاورد دیگر این بود صنوف مختلفی که در صنایع فرهنگی کار میکردند، یک مرتبه متوجه شدند جایی هست که فراتر از موارد صنفی و اجرایی میتواند از لحاظ فکری آنها را تغذیه کنند، مثلا صنف مد و لباس، طلا و جواهر، صنایع دستی و از این دست مثالها. ما اینها را هم در قالب تعریف جشنواره یا رویداد متصل کردیم.
پنج سال گذشته، ما در آستانه ششمین سال فعالیت پارک هستیم؛ افق و چشم انداز 5 سال آینده چگونه ترسیم شده است؟
ما در پنج ساله دوم میخواهیم فرامرزی حرکت کنیم و آن هم بحث حضور در بازارهای بینالملی و صادرات صنایع فرهنگی، این یک کار مهمی است که درحال برنامهریزی آن هستیم، برنامه مهم دیگر تجمیع فعالیتها و فعالان صنایع فرهنگی و فناوریهای نرم است چرا که آنها پراکنده هستند. به همین علت به دنبال تاسیس دهکده صنایع فرهنگی و خلاق هستیم که سابقهاش در کشورهای دیگر وجود دارد و ما الان مشکل سختافزاری داریم و در حال مذاکره و صحبت هستیم تا بتوانیم این دهکده را در ایران و به طور مشخص تهران دایر کنیم و توجه زیادی را از داخل و خارج به سمت پارک جذب کنیم که این یک برنامه پنج سال دوم پارک جهت صادرات محصولات فرهنگی است.
دهکده صنایع فرهنگی و اقتصاد چه کاری قرار است انجام دهد که در ساختار کنونی پارک ملی فناوری نرم و صنایع فرهنگی نمیتوان آن را انجام داد؟
ما در پنج سالهی دوم سه تا هدف مهم را در دستور کارمان قرار دادهایم: یکی بحث صادرات محصولات فرهنگی به شکل شناسایی بازار و هدفمند وارد شدن به این قضیه است. دوم دنبال حضور در مجامع بینالملی هستیم و سومین برنامه هم ایجاد دهکده است. ما در مجموعه هم در عرصه تولید، توزیع و صادرات میخواهیم فعالتر ظاهر شویم و بازاریابی در سطح ملی و بینالمللی اهمیت دارد. بنابراین باید نمونهای را معرفی کنیم تا کسانی که میخواهند همه چیز را جلوی چشم ببینند، بیشتر با ظرفیتها و دستاوردهای پارک و صنایع فرهنگی آشنا شوند دیگر کشورها هم به این سمت رفتهاند و در ایران هم برنامهریزی آن انجام شده، جزییاتاش روی کاغذ آمده حتی ما یک نقشه راه را طراحی کردهایم که یک بخش عمدهای از بازدیدکنندگان دهکده صنایع فرهنگی و اقتصاد خلاق گردشگران هستند، ما وقتی میگوییم صنایع فرهنگی ایران باید گردشگران دیگر کشورها بیایند آنجا ببینند، هم مراحل تولید آن به نمایش گذاشته خواهد شد و هم ظرفیت را خواهند دید و حتی ممکن است خرید هم داشته باشند یا کسانی که در حوزه صادرات فعالیت دارند، بیایند آنجا بازاریابی کنند. در واقع مارکت یا بازار بزرگی است از توانمندی صنایع فرهنگی ایران. متاسفانه الان مشکلات سختافزاری داریم و انشاءالله با کمک مسئولان، مخصوصا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در چند سال آینده شاهد راهاندازی این دهکده خواهیم بود.
درحال حاضر یکی از زمینههای کاری پارک حمایت از شرکتها ، استارتاپها و ایدهایی است که در حوزه فناوریها و صنایع نرم خلاق فعالیت میکنند یا علاقهمند به فعالیت هستند. مسیر همکاری آنها با پارک ملی علوم، فناوری نرم و صنایع فرهنگی چگونه است؟
ما وقتی از صنایع فرهنگی صحبت میکنیم به گستره فرهنگ میتواند موضوع طراحی کرد، هرچند ما در چهارسال اخیر موضوعاتی که به اقتصاد نزدیکترند را بیشتر مودتوجه قرار دادیم مانند مد و لباس، پویانمایی(انیمیشن)، بازی(گیم)، گردشگری و اینها که سابقه بازار داشتهاند مود نظر بوده اما اگر ایدههای جدیدی در حوزه فرهنگ باشد، ما از آن استقبال میکنیم. در هر دوره فراخوان، تعداد زیادی از علاقمندان را که صاحب ایده هستند را میبینیم که مراجعه میکنند به ما و متاسفانه محدودیت مکانی داریم و نمیتوانیم خیلی پاسخگوی درخواستها باشیم، البته به دنبال مکانهای دیگری هستیم. عرصه فرهنگ یک ویژگی دارد که شاید دیگر بخشها نداشته باشد، یک آدم صاحب ایده فرهنگی نیاز به مکان بزرگ ندارد و ما الان خیلی از ایدهپردازان که حتی شرکت دارند، عضو ما هستند ولی در پارک مستقر نیستند. ممکن است در منزلشان باشند و کارکند که تعداد قابل توجهی هستند. مساله دیگر اینکه در کشور ما هنوز کار در قالب شرکت فرهنگی جا نیفتاده و در قانون تجارت هم این مشکل وجود دارد که فعالان عرصه صنایع فرهنگی به عنوان شخص، نمی توانند شرکت تاسیس کنند. درحالی که ما میگوییم هر فرد صاحب ایده، یک شرکت است و لازم نیست به واسطه چند نفر شرکت ایجاد کنند و این باید نهادینه شود تا به این افراد و ایدهها تسهیلات داده شود. به نظرما یک هنرمندی که نقاشی میکشد، یک تولید کننده است و باید بتواند اثر خود را به بازار عرضه کند و لازم نیست به واسطه چند نفر شرکت بزند. این ایده خودش باعث میشود تعداد زیادی از این صاحبان فکر و اندیشه در حوزه فرهنگ بتوانند از نتایج حضور در پارک استفاده کنند. تعداد زیادی از این دوستان بدون اینکه وارد مقرارات دست پا گیر اداری تاسیس شرکت شوند، به پارک مرتبط میشوند.
با توجه به ظرفیتی که در استانهای دیگر وجود دارد؛ آیا خلاء حضور پارک را در استانهای دیگر احساس نمیکنید؟
یکی از ویژگی که پارک ما دارد، این است که ملی است. اگر چه در تهران مسقر است ولی فقط مرکزیتاش در تهران است ولی ما دنبال تاسیس پردیسهایی در شهرهای دیگر هستیم و چند پردیس هم تاسیس شده و درخواستهایی زیادی را برای تاسیس پردیس جدید داریم و همانطور که اشاره کردید همه ظرفیتهای فرهنگی در تهران نیست و حتی در روستاهای دورافتاده ما ظرفیت فرهنگی وجود دارد و میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
نظر شما :