گزارش روز اول مرحله کشوری هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران/ بیداری اسلامی در منطقه متأثر از انقلاب اسلامی ایران است

۱۸ آذر ۱۳۹۷ | ۱۷:۴۱ کد : ۳۸۰۴ فرهنگی تاپ خبر
اولین مناظره هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران صبح امروز یک شنبه ۱۸ آذر ماه بین دو تیم ساتراپ به عنوان تیم مخالف گزاره «بیداری اسلامی در منطقه متأثر از انقلاب اسلامی ایران است» و تیم سروش رازی از استان کرمانشاه به عنوان تیم موافق برگزار شد.
گزارش روز اول مرحله کشوری هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران/ بیداری اسلامی در منطقه متأثر از انقلاب اسلامی ایران است

به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی، صبح امروز یک شنبه ۱۸ آذر ماه اولین مناظره هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران بین دو تیم ساتراپ به عنوان تیم مخالف گزاره «بیداری اسلامی در منطقه متأثر از انقلاب اسلامی ایران است» و تیم سروش رازی از استان کرمانشاه به عنوان تیم موافق برگزار شد.

اعضای تیم موافق (سروش رازی) شامل حمید شرافت وزیری، میلاد اختراعی، صبا هدایتی فر و سپهر ضرغامی در موافقت با گزاره مطرح به تشریح واژه بیداری اسلامی پرداخته و دلیل موافقت خود با این گزاره را شواهد تاریخی در ارتباط انقلاب ایران و انقلاب های منطقه عنوان و با اشاره به کتاب «کالبد شکافی چهار انقلاب» و تشریح اثر دومینو در انقلاب ها، گفتند: انقلاب تونس و انقلاب مصر تشابه های زیادی به انقلاب ایران دارد از جمله وجود رهبر معنوی در هر سه انقلاب و تأثیرپذیری رهبر انقلاب تونس از شخصیت امام راحل.

تیم ساتراپ که مخالف گزاره «بیداری اسلامی در منطقه متأثر از انقلاب اسلامی ایران است» بود و اعضای آن را علی قدیری، مهدیه یاوری، فرناز محمدیان و هومن مرادی تشکیل می داد نیز در دفاع از دیدگاه خود مطرح کردند: بیداری اسلامی مجموعه خیزش های مردمی است که از سال ۲۰۱۰ از کشور تونس آغاز شد و سایر کشورها از این انقلاب تأثیر پذیرفتند نه از انقلاب ایران.

گروه ساتراپ ادامه داد: شکل اعتراضات، سازماندهی انقلاب و رهبران انقلاب های منطقه با انقلاب ایران متفاوت بود. انقلاب ایران در ذیل گفتمان انتقادی و با هدف تشکیل حکومت اسلامی و ولایت فقیه و در تضاد با شرق و غرب ایجاد شد در حالی که ذیل گفتمان های انقلاب های عربی گفتمان مدنی، دموکراسی و تساهل بود.

آنها ادامه دادند: در انقلاب های منطقه گروه های اسلامی در حاشیه قرار داشتند و حتی خود را متعهد می دانستند که در مبارزات مردمی شرکت و دخالت نکنند. رهبران انقلاب های مصر و تونس بر عدم ارتباط با ایران تأکید داشتند و حتی در مواجهه با بیانیه هایی رهبران ایران سخنرانی و مطرح کردند که ما مسئول بیانیه های رهبران ایران نیستیم. محمد مرسی نیز در دیداری پر حاشیه از ایران با مقام معظم رهبری دیدار نکرد. در تونس هم عنوان شد که راه ترکیه را در پیش خواهند گرفت نه راه ایران را.

ساتراپ عنوان کرد: اگر مدعی تأثیرپذیری هستیم باید چگونگی و میزان آن را بررسی و ارائه کنیم شعار تحولات منطقه نان، آزادی و کرامت انسانی بود در حالی که شعار انقلاب ایران تحقق حکومت اسلامی بوده است.

تیم سروش رازی (موافق) در ادامه گفت: شما از تفاوت ها گفتید ما از تشابه ها می گوییم. نظام های کشورها قبل از انقلاب دیکتاتوری بوده، شما چگونه تأثیرگروه اسلامی اخوان المسلمین و جبهه النصره را در انقلاب های مصر و تونس رد می کنید؟

تیم مخالفت نیز پاسخ داد:حزب النصره از دولت مدنی سخن می گفت اخوان المسلمین نیزحکومت دینی را رد می کند. اگر از اثر دومینو سخن می گویید چرا این اثر پس از ۴۰ سال رخ داده است؟ در تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در کشورهای عرب منطقه نیز مشخص شده بیشتر مردم منطقه علل انقلاب را اقتصادی می دانند و دین را مسئله ای شخصی تلقی می کرده اند.

گروه موافق نیز اظهار کرد: قبل از انقلاب در کشورهای مصر و تونس و حتی ایران شرایط اقتصادی و درآمد سرانه کشورها بالا بود. اثر دومینو نیز در مورد کشورهای منطقه بر روی هم نه، در مورد انقلاب ایران بر انقلاب های منطقه مطرح شد. البته باید بین انقلاب ایران و حکومت ایران تفاوت قائل شد. انقلاب های منطقه تحت تأثیر انقلاب ایران بودند اگر چه به دلیل جنگ ایران و عراق و مسئله عربیت با حکومت ایران اختلاف پیدا کردند.

گروه مختلف استدلال کرد: شعله انقلاب از خودسوزی یک دست فروش که معترض مسائل اقتصادی در تونس بود آغاز شد. از سوی دیگر در کشورهای عربی مسئله نفی غرب و استقلال خواهی مطرح نبود. اخوان المسلمین کنونی نیز با اخوان ۴۰ سال قبل تفاوت های زیادی دارد در طول انقلاب ها در کشورهای عربی نیز گروه های اسلامی در انقلاب ها حضور و دخالت نداشتند و به دنبال حاکمیت اسلامی نبودند.

در بخش پایانی این مناظره و پس از اینکه دو گروه جمع بندی مطالب خود را ارائه کردند گروه ساتراپ (گروه مخالف گزاره) به عنوان برنده انتخاب شد.

دومین مناظره هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران بین دو تیم سردار جنگل (گروه مخالف) از استان گیلان شامل پویا قلی پور، محمد طاها محمودی، ابوالقاسم نادم و کیارش اخوان و تیم کاپا (گروه موافق) از استان فارس شامل محمد رضا اکبری، حمید اسکندری، امیرحسین جابرزاده و سید رضا عبدی پور بر سر گزاره «در شرایط فعلی و با امکانات موجود، اولویت اول برای مدیریت بحران آب محدود کردن کشاورزی است» برگزار شد.

در ابتدا گروه موافق محدود کردن را تعریف کرد و گفت: محدود کردن به معنای مرزگذاشتن و چارچوب بندی است.

این گروه در ادامه آمارهای مربوط به میزان بارش، میزان مصرف آب در کشاورزی و استانداردهای جهانی در این خصوص را ارائه و اعلام کرد: بر اساس اعلام سازمان ملل اگر مصرف آب بیش از ۴۰ درصد میزان تجدید پذیری آب باشد کشور با بحران آب مواجه است. مصرف آب در کشور ما ۸۰ درصد میزان جایگزینی آب است. در کشاورزی نیز ۹۲ درصد مصرف آب را داریم در حالی که این آمار در جهان ۷۰ درصد است.

گروه کاپا(گروه موافق) ادامه داد: راه کار جهانی برای حل معضل آب را تغییر مصرف آب، کشاورزی سازگار با اقلیم، استفاده از آب شیرین کن ها، استفاده از بذر اصلاح شده و … اعلام واظهار کرد: در جهان ۱۵ راهکار برای مقابله با بحران آب اعلام شده که اولین آن تغیرالگوی کشت و کشاورزی است.

گروه مخالف(سردار جنگل) اما استدلال کرد: در این گزاره باید منظور از شرایط فعلی و امکانات موجود را مورد توجه قرار دهیم. در مسئله بروز بحران آب مسائل مختلفی از جمله ازدیاد جمعیت، ضعف مدیریت و… مطرح است. سازمان برنامه و بودجه ۲۲ راه کار مقابله با بحران آب را اعلام کرده که بیشتر آنها مباحث مدیریتی است و فقط چند مورد مربوط به کشاورزی است و هیچ کدام از راه کارهای مسئله محدود کردن کشاورزی را مطرح نکره اند بلکه مدیریت کشاورزی را مطرح کرده اند.

این گروه سوال کردند: آیا هر کمبود آبی منجر به بحران است؟ بحران آب در آسیا به دلیل سوء مدیریت است نه کمبود منابع آب و باید بین این دو تفاوت قائل شد. آیا آمار دقیقی از میزان هدر رفت آب داریم؟

گروه موافق گزاره نیز استدلال کرد: در صحبت های گروه مخالف چند مصادره به مطلوب صورت گرفته است. محدود کردن به معنی تعطیلی نیست. آیا می توان برنامه ریزی برای منابع آب انجام داد و در آن مسئله کشاورزی را نادیده گرفت؟ خوانش از محدودیت به معنی تعطیلی نیست. ما به ازای کاشت هر هکتار برنج ۲۵ هزار متر مکعب آب مصرف می کنیم در حالی که آمار متوسط جهانی ۱۰ هزار متر مربع است یعنی هدر رفت ۱۵ هزار متر مکعبی آب. پس هدر رفت آب داریم.

در ادامه گروه مخالف گفت: در تمام ۳۰ تا ۴۰ سال اخیر با بحران آب مواجه بودیم اما در تمام این سال ها به دنبال مقصر می گشتیم. بحث اصلی این است که باید برنامه توسعه کم آب بر طراحی کنیم که نه فقط کشاورزی بلکه صنعت و آب شرب را نیز در بربگیرد. ۹۲ درصد مصرف آب کشور در کشاورزی است اما بخش اعظم تولید ناخالص ملی ما نیز از کشاورزی است. اگر بخواهیم کشاورزی را محدود کنیم با چالش امنیت غذایی مواجه می شویم.

گروه موافق نیز استدلال کرد: بر اساس اعلام بانک جهانی ۱۵ درصد کشور زیر سطح کشت است اما ۹۲ درصد آب کشور را مصرف می کند. اقتصاد ما نفتی است و کشاورزی در کشور ما اقتصادی نیست. ما می پذیریم که هم کمبود داریم و هم بحران اما علت اصلی بحران آب را کشاورزی نمی دانیم.

گروه مخالف نیز اعلام کرد معتقد هستند: راهکار محدود کردن کشاورزی نیست بعضی جاها در کشور باید کشاورزی محدود و برخی جاهای دیگر باید توسعه پیدا کند. بهبود بهره وری محدود کردن نیست. ۲۵ درصد نیروی کار کشور در بخش کشاورزی فعالیت می کنند اگر کشاورزی را محدود کنیم کشور با بحران غذا و کار مواجه می شود. نباید برای حل بحران آب بحران های دیگری در کشورایجاد کنیم. سؤال ما این است با محدود کردن کشاورزی چه جایگزینی را می خواهید به جای آن ارائه کنید؟

در پایان داوران، گروه سردار جنگل را که مخالف گزاره بود به عنوان گروه برنده اعلام کردند.

 

آیا ایران قدرت بلامنازع منطقه ای است/ دیدگاه موافقان و مخالفان را بخوانید

سومین مناظره هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران بین دو تیم عدالت به عنوان گروه موافق از دانشگاه شهید بهشتی و گروه علوم سیاسی به عنوان گروه مخالف از دانشگاه خراسان رضوی بر سر گزاره «انقلاب اسلامی ایران را به یک قدرت منطقه ای مستقل تبدیل کرده است» برگزار شد.

در این مناظره گروه موافق گزاره به تعریف واژه های قدرت پرداخت و گفت: اسناد تاریخی قبل از انقلاب از جمله بحث عمان و اعمال نفوذ آمریکا در مسئله عمان و جدایی بحرین و نیز اسناد سازمان سیا و البته کتاب هایی از جمله مأموریت من برای وطن که خاطرات محد رضا شاه پهلوی است و خاطرات علم و … به وابستگی ایران به خارج اشاره دارد و گفتمان انقلاب نشان دهنده عدم وابستگی به شرق و غرب است.

گروه علوم سیاسی نیز در رد گزاره «انقلاب اسلامی ایران را به یک قدرت منطقه ای مستقل تبدیل کرده است» به تعریف مفهوم قدرت منطقه ای مستقل پرداخت و گفت: از نظر حقوق بین الملل مستقل بودن به معنای خودگردانی و اداره آزادانه است. حاکمیت حقوقی ایران قبل و بعد از انقلاب از نظر بین المللی مستقل و مورد پذیرش سازمان ملل و سایر کشورها بوده است.

این گروه ادامه داد: از نظر رویکرد سیاسی کشورها در سه وضعیت انزوا، عدم تعهد و همکاری قرار دارند که گروه اول در تعریف مستقل جای می گیرند آیا ما در ایران در انزوا قرار گرفته و دور کشور دیوار کشیده ایم؟ ما معتقدیم ایران قدرت منطقه ای نیست حتی بعد از انقلاب چرا که قدرت در، کنترل سایر کشورها تعریف می شود. قدرت منطقه ای ضعیف ترین قدرت در سطح جهان است چرا که قدرت های جهانی وجود دارند.

گروه علوم سیاسی ادامه دادند: ژئوپلوتیک ایران از دلایل قدرت منطقه ای ایران است که قبل و بعد از انقلاب تغییری نکرده است. آیا ما قادر به مقابله با اعتلاف کشورهای منطقه علیه خودمان بوده ایم؟ آیا ما پویایی اقتصادی داریم و از نظر اقتصادی کشورهای منطقه به ما وابسته هستند؟ آیا پذیرش رهبری سیاسی ما از سوی کشورهای ثالث صورت می گیرد؟

گروه موافق گزاره نیز پاسخ دادند: یک اشتباه رخ داده شما استقلال را به معنای قدرت منطقه ای تحلیل کرده اید. مستقل بودن و قدرت منطقه ای بودن با هم متفاوت هستند. ژئوپلوتیک و ژئوکالچر پتانسیل هایی هستند که نحوه استفاده از آنها مهم است. مسئله عدم تحمیل نظر کشورهای خارجی در تصمیم گیری های ما است. ارتش شاه به دستور آمریکا برای سرکوب جنبش های آزادی خواه منطقه فعالیت می کرد. البته در هر منطقه ممکن است چند قدرت منطقه ای وجود داشته باشد.

گروه مخالف نیز استدلال کرد: مؤلفه های قدرت منطقه ای مستقل توسط «کهن» تعریف شده است. اولین کار قدرت منطقه ای ادعای رهبری منطقه، خوداتکایی در منابع ضروری قدرت، استفاده از منابع متنوع سیاست خارجی و مغایر نبودن با جریان نظم جهانی است. در حالی که اولین بند سیاست خارجی ایران که در قانون اساسی مطرح شده مقابله با نظم جهانی و حمایت از مستضعفان است. آیا این مسئله به معنای استقلال سیاست خارجی ایران است؟

این گروه ادامه دادند: اگر ایده صدور انقلاب در اوایل انقلاب محقق می شد، می توانستیم از قدرت منطقه ای بودن ایران سخن بگوییم اما جنگ و مسائل پس از آن موجب شد که ایران بیشتر به دنبال بقای خود باشد. و در منطقه نیز بیشتر به دنبال برهم زدن شرایط موجود بود. و یک سؤال مهم اینکه آیا اصلاً در جهان امروز می شود از قدرت منطقه ای مستقل و خود بنیاد صحبت کرد؟

گروه موافق نیز استدلال کرد: وجود قدرت منطقه ای ایران بعد از انقلاب مورد پذیرش سسایر قدرت های منطقه ای و جهانی است. وقتی دشمن قدرت بودن یک کشور را تأیید می کند یعنی آن کشور قدرت منطقه ای است. وقتی دشمن برای حل مشکلات منطقه از ایران دعوت می کند این نشان دهنده نقش آفرینی و قدرت منطقه ای ایران است. شما مؤلفه های قدرت منطقه ای مستقل بودن را مطرح کردید اما مطرح نکردید که چرا ایران چنین مؤلفه هایی را دارد یا ندارد! صرف بیان مؤلفه به معنای داشتن یا نداشتن آن نیست. همچنین صدور انقلاب به نفع مستضعفان به منافی استقلال و قدرت منطقه ای نیست.

گروه مخالف پاسخ داد: اگر ایران قدرت منطقه است پس چرا در سند تحول ایران برای ۲۰ سال آینده تبدیل شدن به قدرت منطقه ای به عنوان یکی از اهداف بیان شده است؟ چرا کشورهای کوچکی مثل جیبوتی ایران را تحریم می کند؟ یک برف سنگین در ایران موجب شد ترکمنستان قیمت گاز خود را ۱۳ برابر کند و ایران پذیرفت. ایران در صلح اخیر یمن کنار گذاشته شد. سؤال اصلی این است ما خواسته ایم مستقل باشیم آیا توانسته ایم یا نتوانسته ایم؟ در سال ۲۰۰۱ ما با آمریکا بر سر القاعده اعتلاف کردیم. آیا اگر اکنون می توانستیم با آمریکا ائتلاف نمی کردیم؟

در بخش پایانی و جمع بندی این مناظره نیز گروه موافق مطرح کرد: اینکه مثلاً ونزوئلا آمریکا را تهدید می کند به معنای ضعف ابرقدرتی آمریکا نیست. ما دلیل تأثیرات ایران در منطقه را بیان کردیم اما گروه مخالف به آن توجه نکرد. دانشگاه تل آویب پروژه ای در مورد مقابله با قدرت منطقه ای ایران دارد. وابسته بودن ایران قبل از انقلاب توسط خود شاه تأیید شده اما شما با چند استدلال آن را رد می کنید؟! قدرت منطقه ای بودن یعنی ذیل سایر قدرت ها نیستیم. ایران در انتخابات عراق، هلال شیعی و … تأثیرگذار هستیم.

گروه مخالف نیز گفت: دشمن ترین دشمن ما اسرائیل است آیا اسرائیل ما را به دعوت کرده؟ ما منکر نفوذ ایران در کشورهای منطقه نیستیم هر کشوری که بخواهد بقا داشته باشد باید در کشورهای اطراف خود تأثیربگذارد اما قدرت منطقه ای مستقل بودن تعریف مشخص و مجزایی دارد. قدرت منطقه ای ایران بر هم زننده نظم منطقه است اما به دنبال ایجاد یک نظم نوینی نیست. در دنیای کنونی مستقل بودن یک کشور غیر ممکن است. در منطقه خاور میانه نیز هیچگاه عرصه بلامنازع یک قدرت نبوده است. اگر ایران قدرت منطقه ای بود نیازی نداشت برای رفع نیازهای ضروری خود دست نیاز به سوی سایر کشورها دراز کند.

در پایان نیز گروه موافق یعنی گروه عدالت از شهید بهشتی برنده اعلام شد.

 

خصوصی سازی منجر به فساد می شود؟ / گروه مخالف برنده شد

دو تیم جیم(از استان تهران) به عنوان گروه مخالف و تیم فرهنگ (از استان هرمزگان) به عنوان گروه موافق، برگزار کننده چهارمین مناظره هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران بودند.

اعضای تیم جیم را که از دو دانشگاه تهران و امام صادق هستند علی رضا صدیقی، رضا هاشم زادگان، محمد صابر نیکنام و محمد سعید ممتازنیا تشکیل می دهند و اعضای تیم فرهنگ نیز شامل علی رضا بهاری، مهدی عیدی قلعه قاضی، جواد انصاری زاده و جهانگیز سایانی هستند.

در ابتدای این مناظره تیم موافق گزاره «خصوصی سازی در کشورهایی مانند ایران موجب گسترش رانت و فساد اقتصادی می شود» خصوصی سازی را در مفهوم عام از میان برداشتن همه فعالیت های دولتی و در تعریف خاص به واگذاری صنایع به بخش خصوصی تعریف کرد و گفت: اما باید پرسید خصوصی سازی در ایران چگونه است و آیا با وجود عدم شفافیت خصوصی سازی در ایران قابل شکل گیری هست یا خیر؟

این گروه ضمن سخن از فقدان نهاد حامی بازار در ایران ادامه دادند: در ایران ظرفیت و منابع لازم برای به وجود آمدن نهادهای حامی بازار وجود ندارد به همین دلیل شکلی از خصوصی سازی در ایران ایجاد می شود که منجر به غارت منابع می شود. در ایران گفته می شود که خصوصی سازی به معنای واگذاری کار مردم به مردم تعریف می شود اما این یک دروغ بزرگ است. خصوصی سازی در ایران به معنای واگذاری امکانات دولت به اقلیتی از مردم است اما این اقلیت را چه کسی تعیین می کند؟! ساختار و بافت سیاسی ایران به نحوی است که اگر به قدرت سیاسی نزدیک باشید می توانید به نخبه اقتصادی تبدیل شوید.

گروه مخالف استدلال کردند: خصوصی سازی لزوماً منجر به فساد نمی شود بلکه باعث کاهش فساد می شود. فساد یعنی استفاده از امکانات عمومی در جهت منافع شخصی. چگونه می شود بدون در نظر گرفتن انواع و روش های مختلف خصوصی سازی مدعی شویم این مسئله منجر به فساد می شود. خصوصی سازی باعث کاهش تصدی گری دولت می شود و بستر فساد کاهش پیدا می کند. برخی از انواع فساد اساساً با خصوصی سازی افزایش پیدا نمی کند مثل اختلاس که استفاده کارکنان از منابع دولتی است.

این گروه ادامه دادند: بررسی وضعیت ۲۷ کشور درحال توسعه نشان می دهد که خصوصی سازی منجر به کاهش فسادشده. البته شاید تجربه سال های اخیر در خصوصی سازی منجر به نگاه منفی به این مسئله شده اما آنچه در ایران رخ داده خصولتی سازی است نه خصوصی سازی.

گروه موافق نیز مطرح کرد: بحث این است که چرا خصوصی سازی در ایران منجر به فساد می شود؟ مسئله عدم شفافیت در واگذاری بنگاه های دولتی است. هفت تپه را ببینید. اولویت دولت در خصوصی سازی کسب درآمد است و کسانی این خصوصی سازی را کسب می کنند که رانت اطلاعاتی دارند.

گروه مخالف نیز گفت: آیا خصوصی سازی یک ضرورت است که باید درست اجرا شود یا وسیله ای برای انتقال دارایی ها به افراد خاص؟ دولت فربه ناکارآمد است. کسی موافق خصوصی سازی بد نیست و اساساً آنچه در ایران رخ داده خصوصی سازی نیست.

گروه موافق نیز اظهار کرد: گزاره ما خصوصی سازی در ایران است و نمی خواهیم بگوییم اصل خصوصی سازی خوب است یا بد. مسئله دولت فربه مطرح شد در حالی که فقط ۹ درصد کارمندان بخش مولد زیر نظر دولت هستند. در مورد اختلاس از بابک زنجانی صحبت نکردید؛ اکنون بستر لازم برای خصوصی سازی در ایران وجود ندارد.

گروه مخالف استدلال کرد: منابع آمارهایی را که مطرح کردید، ارائه کنید. کشورهای مشابه ایران در جهان وجود دارد که در حال توسعه هستند که در آنها خصوصی سازی منجر به کاهش فساد شده است. لاجرم خصوصی سازی منجر به فساد در ایران نمی شود. عرضه سهام عدالت چگونه می تواند منجر به فساد شود؟ وجود بابک زنجانی نیز مثالی از واگذری امکانات دولتی به بخش خصوصی نیست.

در بخش نهایی و جمع بندی نیز گروه موافق عدم موفقیت کشور روسیه در واگذاری بنگاه های بزرگ به مردم و واگذاری به وابستگاه دولتی را به عنوان نمونه ناموفق خصوصی سازی مطرح و سؤال کرد چرا باید راه اشتباه را ادامه دهیم؟ باید ببینیم صلاً خصوصی سازی در چه بخشی نیاز است و به چه کسانی باید صورت گیرد؟

گروه مخالف نیز گفت: خصوصی سازی باید با نگاه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت رخ دهد و اگر از بنگاه های بزرگ شروع شود منجر به رانت می شود. تجربه ایران تاکنون موفق نبوده اما اگر با نگاه عملی انجام شود موفق خواهد بود. حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد اقتصاد ما دولتی است پس نمی شود که ۹ درصد کارکنان فقط دولتی باشند. خصوصی سازی منجر به کشف فساد دولتی می شود نه اینکه منجر به افزایش فساد شود و با برنامه ریزی صحیح می شود خصوصی سازی درست را اجرا کرد.

در نهایت گروه جیم که مخالف گزاره بود به عنوان گروه برنده اعلام شد.

 

آیا مهم ترین مانع توسعه کرسی‌های آزاد اندیشی در دانشگاه‌ها، احساس نبود آزادی بیان است؟

پنجمین مناظره امروز بین دو تیم مبین از استان البرز به عنوان تیم موافق با حضور علیرضا کریمی، میلاد برفی، سید مهدی شریعتی و سید محمد نظری و گروه جدال احسن از استان قزوین با حضورپوریا فاضل، امید‌هاشمی، پویا طاهری و علی احتدادی به عنوان گروه مخالف گزاره «مهم ترین مانع توسعه کرسی‌های آزاد اندیشی در دانشگاه‌ها، احساس نبود آزادی بیان است» برگزار شد.

تیم موافق در این مناظره ضمن تعریف واژه‌های گزاره گفت: مارکوزه ‌می‌گوید همه چیز در گرو آزادی است و نقش کرسی‌های آزاد اندیشی ایجاد آگاهی نسبت به وضعیت موجود جامعه است. یعنی توسعه کرسی‌ها منجر به توسعه جامعه خواهد شد. اما آیا با وجود خط قرمز و چارچوب ‌می‌توان انتظار توسعه کرسی‌ها را داشت؟ آیا خط قرمز موجب احساس عدم آزادی بیان نمی‌شود؟

گروه مخالف نیز گفت: ابتدا نیاز است انواع کرسی‌ها را بشناسیم. مناظره‌ها انواع نقد و نظریه پردازی، نوع آورانه و مناظره و بحث سیاسی اجتماعی است. سؤال ما در اینجا این است که مد نظر شما(تیم موافق) کدامیک از انواع کرسی‌ها است؟ آیا در دانشگاه‌ها برای بیان نظرات نوآورانه با نبود آزادی مواجه هستیم؟ چرا در دانشگاه‌ها در خصوص موضوعاتی که خط قرمز وجود ندارد کرسی‌های آزاد اندیشی برگزار نمی‌شود؟ آنچه در کرسی‌ها مد نظر است بیان نظرهمراه با تعهد و منطق است و در هیچ کشوری آزادی بیان به صورت مطلق مورد پذیرش نیست. بر اساس مطالعات مرکز افکار سنجی ایسپا ۱۴ دلیل برای عدم برگزاری و توسعه کرسی‌های آزاد اندیشی در دانشگاه‌ها وجود دارد که از جمله آنها ‌می‌توان به عدم همت دانشجویان، محافظه کاری مسئولان، دید نادرست دانشجویان در خصوص آزادی بیان و… اشاره کرد اما مسئله احساس نبود آزادی بیان مطرح نشده است.

گروه موافق در ادامه به مسئله وجود دانشجویان ستاره دار اشاره و عنوان کرد: وجود دانشجویان ستاره دار، خطوط قرمز و چارچوب‌ها، منحل شدن شوراهای صنفی دانشجویان در دانشگاه‌ها، ترس از ابراز نظر و نگرانی از عواقب آن، برخورد امنیتی و … همه آزادی بیان را از بین ‌می‌برد و موجب ‌می‌شود دانشجویان برای برگزاری کرسی‌های آزاد اندیشی بی انگیزه شوند.

گروه مخالف پاسخ داد: کسی در اینجا بر سر موضوع دانشجویان ستاره دار بحث نمی‌کند مسئله توسعه کرسی‌های آزاد اندیشی است. ما منکر دانشجویان ستاره دار نیستیم اما آیا این افراد در کرسی‌های آزاد اندیشی با مشکل مواجه شدند یا در جریان‌های دانشجویی.

گروه موافق اعلام کرد: دانشجویان وقتی روندها، مشکلات و دانشجویان ستاره دار را ‌می‌بینند و ‌می‌فهمند که ممکن است چنین اتفاقی برای آنها نیز اتفاق بیفتد دلسرد ‌می‌شوند. در خصوص کرسی‌ها هم منظور ما همه کرسی‌های از انواع مختلف آن است.

گروه مخالف پاسخ داد: شما باید ثابت کنید دلیل اصلی عدم توسعه کرسی‌های در همه انواع آن احساس عدم آزادی است. اما از علل دیگر نباید دور شد. عامل امتناع در اندیشه ورزی به دلیل سبک آموزش و نظام آموزشی ما و اشتباه بین جنجال آفرینی و بحث عل‌می‌و … از جمله سایر دلایل مسئله عدم توسعه کرسی‌های آزاداندیشی است. در همین مناظرات دانشجویی نیز در سال اول ۱۶ تیم حضور داشتند اما پس از هفت سال ۵۷۷ گروه در این مناظرات شرکت کرده اند. حضور گسترده این تعداد نشان ‌می‌دهد که مسئله احساس عدم آزادی مانع نیست.

در بخش جمع بندی نیز گروه موافق اعلام کرد: شما مدام کرسی‌های عل‌می‌را مطرح ‌می‌کنید که خط قرمز ندارد اما چرا کرسی‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح نمی‌کنید؟ چرا افرادی که به دلیل صحبت در خصوص مسائل سیاسی و اجتماعی بازداشت شده اند را مطرح نمی‌کنید؟ ما چند میلیون دانشجو داریم پس چرا فقط چند هزار نفر در این مناظرات شرکت کردند؟

یکی از اعضای گروه موافق در ادامه لیستی از افرادی که طی یک سال اخیر به دلیل بیان برخی دیدگاه‌ها و مواضع بازداشت و حبس شده اند را به حضار نشان داد و گفت: وقتی دانشجو ‌می‌بیند حقوق اولیه او نقض ‌می‌شود و کرسی‌ها به عاملی برای شناسایی دانشجویان دارای دیدگاه متفاوت تبدل شده با چه انگیزه ای در این مناظرات شرکت کند؟ مهم ترین مانع نبود آزادی بیان است و کرسی‌های آزاد اندیشی فرزند آزادی بیان هستند. وقتی آزادی بیان نباشد کرسی‌ها هم رشد نمی‌کند.

گروه مخالف نیز گفت: عدم همت دانشجویان، دو قطبی شدن دانشگاه‌ها و ده‌ها دلیل دیگر برای عدم رشد کرسی‌ها وجود دارد چطور ‌می‌توان با اسرار بیان کرد که فقط نبود آزادی مانع است؟ مقام معظم رهبری خطاب به دانشجویان مطرح کردند که چرا کرسی‌ها را راه نمی‌اندازید. ایشان به مسولان این مطلب را نگفتند بلکه به دانشجویان گفتند پس دانشجویان باید این کار را بکنند. اکنون مسائل بانکی، مالی و پولی از مسائل مهم کشور است چرا در این خصوص کرسی‌ها برگزار نمی‌شود؟

 

در انتهای این مناظره نیز گروه جدال احسن که به عنوان مخالف صحبت کرد برنده مسابقه اعلام شد.

گفتنی است؛ ششمین مناظره اولین روز مسابقات مناظره دانشجویان ایران بین گروه راه سبز امید از استان اصفهان به عنوان موافق گزاره «برای جلوگیری از آسیب های جنسی در جامعه باید آموزش های مربوط به این حوزه از سنین کودکی شروع شود» و گروه شهید دیالمه از استان مازندارن به عنوان گروه مخالف برگزار شد.

اعضای گروه راه سبز امید شامل محمد معین جوادی، علی رضا قضاوی، امیر حسین داوود آبادی و ساجد سهرابی و اعضای تیم شهید دیاله را نیما مهرجو، سید علیرضا ساداتی، علی قربانی و امیر حسین نوشین تشکیل می‌دادند.

در ابتدای این مناظره تیم موافق با تأکید بر اینکه آموزش جنسی کودکان خانواده‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، گفت: بیایید تکلیف خودمان را روشن کنیم؛ آیا بحران جنسی و آزار جنسی در دنیا وجود دارد؟ ما معتقد هستیم بله وجود دارد. هر ۱۱ دقیقه در جهان یک کودک مورد آزار جنسی قرار می گیرد.  وضعیت در ایران هم خوب نیست و اعلام شده است که ۹۰درصدکودکان کار مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند و بیشترین تجاوزها و آزارها توسط اعضای خانواده و آشنایان کودک صورت می‌گیرد. سوال این است چه راه کاری به جز آموزش جنسی می‌توان انجام داد. در جهان اطلاعات و ارتباطات کودکان به راحتی با مسائل جنسی مواجه می‌شوند.

گروه مخالف نیز استدلال کرد: نباید مسئله آزار جنسی را از دیدگاه خودتان تعریف کنید. در گزاره این مناظره آمده است که آموزش جلوگیری می‌کند از آسیب‌های جنسی. یعنی آموزش مانع کامل ایجاد می‌کند اما آسیب جنسی دلایل متعددی دارد که یکی از راهکارها آموزش است. در حالی که بر اساس منابع غربی آموزش جنسی فقط ممکن است این مسئله را کاهش دهد. بر اساس دیدگاه شهید مطهری تربیت انتقال غیر مستقیم یک مفهوم به کودک است در حالی که کودک خود پذیرای آن است اما آموزش انتقال مستقیم مفاهیم به کودک به صورتی که کودک در آن نقشی ندارد.

این گروه ادامه دادند: مخالف این نیستیم که برای کاهش آسیب‌های جنسی باید آموزش دهیم آموزش از آزار جنسی جلوگیری نمی‌کند چون سایر عوامل هم هستند. راه کار اسلام تربیت جنسی است. ما از گروه رقیب این سؤال را داریم که بر اساس کدام چارچوب برای جلوگیری از آسیب‌های جنسی باید آموزش ارائه دهیم؟

گروه موافق پاسخ داد: بحث در نحوه آموزش نیست بلکه در اصل آموزش است. شما مطرح کردید که آموزش از آسیب جنسی جلوگیری نمی‌کند اما نگفتید که چرا. آموزش کم هزینه‌ترین و پر راندمان‌ترین راه کار است. شما مطرح کردید که تربیت با آموزش متفاوت است اما آیا تربیت نوعی آموزش نیست؟

گروه مخالف اعلام کرد: ما مخالف ارائه آموزش‌ها نیستیم مسئله سن کودک است. اگر آموزش‌ها در سنین کودکی ارائه شود موجب نوعی از آسیب‌ها خواهدشد. اگر به کودکان آموزش دهیم آیا کنجکاوی کودک به اتمام می‌رسد یا کودک کنجکاوتر می‌شود؟ سوال ما این است که بر مبنای کدام مرجع فکری مطرح می‌کنید که در سنین کودکی باید آموزش جنسی اراده شود؟ ما هم معتقدیم که باید آموزش جنسی ارائه شود اما این آموزش‌ها مانع از آسیب نمی‌شود. ما معتقدیم آموزش جنسی در سنین کودکی کارساز نیست مگر در غرب که در سنین کودکی آموزش جنسی ارائه می‌شود تجاوز و آزار جنسی وجود ندارد؟ باید در سنین کودکی تربیت جنسی ارائه شود نه آموزش جنسی.

تیم موافق گفت: اگر غرب در مسیری اشتباه کرده ما با رویکرد اسلامی می‌توانیم آموزش‌های درست ارائه کنیم و موفق شویم. در منابع اسلامی آموزش‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم. سؤال من هم از تیم رقیب این است که در کدام لغت نامه نوشته شده است که جلوگیری یعنی به صفر رساندن؟

تیم مخالف نیز در جمع بندی سخنان خود گفت: اسلام سه دوره هفت ساله برای تربیت مطرح کرده که آموزش جنسی در سال‌های پایانی مرحله دوم که منتهی به بلوغ است باید ارائه شود نه در سنین کودکی. در کشورهایی مثل آمریکا، سوئد و آلمان آموزش های جنسی از سنین کودکی مطرح می‌شود اما باز هم در این کشورها آمارهای بالایی از تجاوز جنسی وجود دارد.

در پایان این مناظره تیم راه سبز امید به عنوان تیم برنده اعلام شد.

 


نظر شما :