نشست تخصصی «سیاست های راهبردی در آستانه تحریم های ظالمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران» برگزار شد
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی واحد علامه طباطبایی، این نشست تخصصی با حضور دکتر فرشاد مومنی عضو هیات علمی گروه برنامهریزی و توسعه اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر حسین اسکندری عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی این دانشگاه در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
در ابتدای نشست دکتر مومنی درباره نگرش های بلندمدت قدرت های بزرگ به ایران گفت: اگر برخورد فعال و هوشمندانه در برابر استراتژی بلاتکلیفی کشورهای قدرتمند نداشته باشیم، مسیر اضمحلال را در پیش می گیریم. دکتر مومنی افزود : نکتهای که از دید استراتژیستهای ایران مغفول مانده این است که استراتژی «بلاتکلیف نگه داشتن ایران»، به هیچ وجه موضوع جدیدی نیست بلکه از نخستین موج انقلاب صنعتی تا امروز استمرار داشته است و اگر حساب و کتابی در کار بود، امروزه باید ذخیره دانایی ارزشمندی داشتیم و میتوانستیم خیلی مؤثرتر با این تحریمها برخورد کنیم. بزرگترین دغدغه مطالعات توسعه، پیدا کردن سازوکارهایی است برای اینکه یک همراستایی و هماهنگی بین کوششهای کوتاهمدت و مصالح بلندمدت در زمینه توسعه پدید بیاوریم و فقط کشورهایی که بتوانند در این زمینه، همراستایی لازم را ایجاد کنند میتوانند انتظار برخورداری از دستاوردهای توسعه را داشته باشند.
وی معتقد است: بزرگ ترین گرفتاری برای ایران این است که مدیریت کشور قادر به ایجاد هم راستایی نیست و بخش بزرگی از اقدامات کوتاه مدت ایران با مصالح توسعه بلندمدت مغایرت دارد.
وی مساله مهم دیگر را در مطالعات توسعه هم راستاسازی نفع شخصی با مصالح و منافع عمومی توسط افراد و سازمان ها عنوان کرد و گفت: به دلیل وجود کژکارکردی ساختاری و نهادی در ایران، فعالیت های صورت گرفته توسط سازمان ها باعث ایجاد منافعی در نقطه مقابل منافع ملی شده است.
بلاتکلیف نگه داشتن ایران، شیوه قدرت های بزرگ
مومنی درباره خنثی سازی تاثیر تحریم ها گفت: در صورت مقابله با شوک برون زای ناشی از تحریم، باید اقدامات کوتاه مدت تحریم کنندگان را در پرتوی ملاحظات بلندمدت آنان، مورد توجه قرار دهیم تا به درک روشنی از طراحی برنامه های معطوف به هم راستایی ها برسیم. ایشان با اشاره به کتاب : "موانع تاریخی رشد سرمایه داری در ایران" نوشته احمد اشرف اظهار کرد: اشرف در این کتاب در روایت ربع پایانی قرن 18 تا ربع پایانی قرن 20، نشان می دهد چنین سیاستی علیه ایران در پیش گرفته شده است.
وی در این دو قرن برای ایران از تعبیر رشد اقتصادی در شرایط نیمه استعماری استفاده می کند. شرایط نیمه استعماری یعنی شرایط بلاتکلیفی. در چنین شرایطی کشور تمامی هزینه های کشور مستقل را می پردازد اما قادر به استفاده از امتیازات استقلال برای شکل دادن به سرنوشت خود و تمهید بستری برای تحقق اهداف توسعه نیست. به طور همزمان این کشور تمامی هزینه های یک کشور مستعمره را نیز می پردازد اما چون بلاتکلیف است از فرصت های احتمالی موجود در بستر استعماری نیز محروم است. مومنی در ادامه عنوان کرد: استراتژی از بین بردن فرصت های شغلی نیز در قلب طراحی های آنان جای دارد تا هم ایران را از نظر اقتصادی از کار بیاندازند و هم مردم را به اعتراض و عصیان برانگیزند. آنان برای گسترش و تعمیق بیکاری، از طریق فرصت های اغواگر، آگاهانه نظام تصمیم گیری فاقد برنامه را تحت تاثیر اغواگری های خود قرار می دهند.
رسانه ها عامل سرگردانی جامعه هستند
در ادامه این نشست، دکتر حسین اسکندری اظهارکرد: مساله بلاتکلیفی در روانشناسی، مسالهای جدی است که در آن افراد سرگردان هستند. امروزه با سرگردانی اجتماعی در کشور مواجه هستیم و این سرگردانی نیازمند ابزار است. یکی از ابزارهای دولت ترامپ برای ایجاد بلاتکلیفی، رسانه است. بسیاری از بلاتکلیفیها را رسانهها دامن میزنند و برخی روشنفکران کشور ما هم در دامن زدن به این بلاتکلیفی مؤثر هستند ، در حالی که رسالت رسانه، بازسازی ساختارهای اجتماعی است .
از نگاه روانشناسان، تحریم یا هر تهدید دیگری به مثابه علتی است که واکنش های اجتماعی و فردی افراد جامعه را برمی انگیزد. تحریم امری روانی و روانشناختی اجتماعی بوده و دارای زمینه ذهنی است. ، تهدیدها باعث بروز دو نوع رفتار فردی و اجتماعی می شوند؛ رفتارهای هیجانیِ آسیب رسان مانند : فرار، دعوا، اسیدپاشی یا نزاع اجتماعی که به رفتار فردی مربوط می شود و شکل گیری عادت واره های منفی در افراد. اسکندری افزود: شکل گیری عادت های ناشی از تهدید، تولید نگرش هایی چون بی تفاوتی، بلاتکلیفی و غیره را به دنبال دارد.
وی یادآور شد: تحریم یک امر درونی است و اگر آن را تهدید تلقی کنیم به آن واکنش نشان میدهیم اما اگر آن را تهدید ندانیم واکنشی هم نشان نمیدهیم بنابراین زمینه ذهنی از اتفاق بیرونی مهمتر است.
اکنون مساله این است که در این شرایط برای مقابله با تحریم چگونه باید تصمیمگیری کنیم؟ روانشناسی اجتماعی میگوید در این شرایط، باید گفتوگو صورت گیرد و به عنوان مثال در این شرایط نیازمند گفتوگوی دولت و مردم هستیم. وی عنوان کرد: وقتی مردم با تهدید رو به رو میشوند براساس ذخایر رفتاری خود به این مسئله پاسخ میدهند بنابراین باید مسائلی را با آنها در میان گذاشت چون نیاز به اطلاعات دارند.
احساس ناامنی؛ چالش کنونی جامعه
بلاتکلیفی موجود به چشم انداز و دورنمایی به نام جامعه و مردم نیاز دارد که خود را به شکل سردرگمی در جامعه و مردم بروز می دهد.
وی تصریح کرد: بلاتکلیفی در برنامه و رفتار در کشور، باعث بلاتکلیفی اجتماعی، تنبلی و تعلیق اجتماعی می شود و افراد را دچار سرگردانی های ذهنی و عملی می کند.
وی با طرح این پرسش که در رویارویی با تحریم ها چه باید کرد؟ پاسخ داد: تنها راه موجود در روانشناسی اجتماعی در رویارویی با تحریم ها، گفت وگو است. برای بازسازی ذهن اجتماعی باید گفت وگو کرد.
اسکندری افزود باید میان دولت و مردم، دانشگاه و جامعه، والدین و فرزندان، استاد و شاگرد گفت وگو صورت گیرد. چرا که گفت وگو بزرگ ترین و ریشه دارترین دستاورد بشر است.
دکتر اسکندری پیشنهاد داد تا رشته هایی مانند اقتصاد رفتاری به عنوان رشته های مشترک میان اقتصاد و روانشناسی ایجاد شود تا بتوان تحلیل های واقع بینانه تری از تحولات ارایه کرد.
وی افزود: در حال حاضر جامعه ایران دارای احساس نگرانی است و احساس ناامنی و نگرانی میکند و وقتی این دو جمع شوند، بلاتکلیفی به وجود میآید و نهادینه میشود و اکنون چنین مسائلی در حال تهدید ما هستند.
نظر شما :