عضو هیات علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی:
بارزترین ویژگی یک کارآفرین داشتن قدرت تحمل ریسک و ابهام است
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی خراسان رضوی جواد سخدری در خصوص کارآفرینی و ملزومات رشد فضای کارآفرینی در جامعه، اظهار کرد: تعریف کارآفرینی از گذشته تغییر بسیاری نداشته، بلکه چیزی که مهم است نتیجه کارآفرینی میباشد. بسته به اینکه کاربرد کارآفرینی در چه جامعهای صورت میگیرد و اگر آن را به صورت عمومی در نظر بگیریم، کارآفرینی خلق یک چیز ارزشمند از هیچ است.
وی با اشاره به این که خلاقیت و نوآوری جوهره کارآفرینی است و با این تعریف همه انسانها میتوانند کارآفرین باشند، افزود: منظور از هیچ در واقع عدم نیست، زیرا تنها خداوند است که از هیچ، چیزی میآفریند، بلکه منظور این است که اگر بتوانیم تصورات را به پدیده ارزشمند بدل کنیم که برای رشد و تعالی جامعه مناسب باشد و جامعه و انسانها به آن بها دهند کارآفرینی انجام شده است.
عضو هیات علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی ادامه داد: انیشتین میگوید تصور برتر از دانایی است، زیرا هر چیزی که در جهان خلق میشود در ابتدا تصور شده است .از آنجایی که کارآفرینی به فکر و تصور انسان متصل است هر چقدر قدرت تصور انسان بالاتر باشد میتواند فکرهای جدیدیتر داشته باشد و این فکرهای جدیدتر میتواند منجر به خلق پدیدههای جدیدتر میشود.
وی در خصوص تعریف جدید کارآفرینی و نقش آن در اقتصاد خاطرنشان کرد: کارآفرینی در جامعه میتواند باعث سرزندگی شده و در اقتصاد نیز میتواند موجب خلق کسب و کارهای جدید شود. در واقع کارآفرینی مهمترین ابزار برای حل و فصل مسائل بشر در تمام حوزهها است. امروز بشر به این نتیجه رسیده که با راه حلهای گذشته نمیتوان مشکلات امروز را حل کرد، بنابراین نیاز به خلاقی و نوآوری دائمی است.
سخدری افزود: در اوایل قرن بیستم تعریفی از کارآفرینی ارائه شد که بیان میکند کارآفرینی شناسایی فرصت و بهرهبرداری از فرصتها است. فرصت نیاز بیپاسخ جامعه است که البته ممکن است که به این فرصت ناقص پاسخ داده شود. همچنین در تعریف دیگری میگوید که کارافرینی تخریب خلاق است، یعنی نظم موجود را به هم ریخته و نظم بالاتری را معرفی میکند که در آن نظم، منابع با بهرهوری بالاتری مورد استفاده قرار میگیرد.
به گفته مدیر مرکز رشد فناوریهای سلامت جهاد دانشگاهی خراسان رضوی، در واقع کارآفرینی، در اقتصاد به نوعی از فعالیت اطلاق می شود که باعث تغییر رفتار چه در عرضه و چه در تقاضا در بازار شود.
نوآوری و خلاقیت عناصر اصلی کارآفرینی هستند
وی درباره نقش علم و توسعه یافتگی جامعه در کارآفرینی بیان کرد: نوآوری و خلاقیت عناصر اصلی کارآفرینی هستند. نوآوری خود نیز اضلاعی دارد یعنی باید در این میان منبع جدید، یا بازار جدید، یا خدمت جدید، یا روش جدید ارائه شود. همچنین در خلاقیت سه عنصر کلیدی انگیزه، تخصص و تفکر خلاق نقش ویژه ای دارند.
تخصص بالا تضمین کننده خلاقیت نیست
وی با اشاره به اینکه «انگیزه از نیازها و باورهای انسان برمیخیزد»، تصریح کرد: برای تخصص باید آگاهی لازم را داشته باشیم و در اینجا نکته جالب این است که تخصص بالا تضمین کننده خلاقیت نیست. این دو نسبت عکس دارند. تخصص فکر را کانالیزه کرده و الگوهایی به انسان میدهد. الگوهای ذهنی اجازه تفکر در چهار چوب را میدهد. اگر تفکر خلاق در کارآفرینی وجود نداشته باشد دو عنصر دیگر راهگشا نخواهند بود.
سیستم پاداش در جامعه، سازمان و خانواده باعث انگیره میشود
وی افزود: گفته میشود از هر سه هزار ایده یا فکر جدید یک نوآوری موفق خارج میشود. از هر 100 هزار تصور جدیدی 10 هزار ایده خارج میشود. از هر 10 هزار ایده 1000 اختراع ایجاد میشود . از هر 1000 اختراع 100 اختراع قابل اتکا است و در هر 100 اختراع قابل اتکا 10 اختراع، قابلیت نوآوری وجود دارد. همچنین از هر 10 اختراع قابل نوآوری یک الی دو مورد بازارپسند میشود.
سخدری گفت: انسانها هر فعالیتی انجام میدهند بر مبنای پاداش است. سیستم پاداش در جامعه، سازمان و خانواده باعث انگیره میشود. نظام پاداش هم به صورت معنوی و هم به صورت مادی است، بنابراین زمانی که سیستم آموزشی به نوآوری دانش آموز بیتوجه است و پاداشی برای آن در نظر نمیگیرد منبع اصلی کارآفرین را قطع میکند. این سیستم تنها به اطلاعات اهمیت میدهد که این اطلاعات میتواند مانع خلاقیت شود.
وی با تاکید بر اینکه « مهمترین چیزی که در جامعه نیاز داریم استفاده درست مفاهیم در جامعه در جای خود است»، خاطرنشان کرد: نتیجه یک تصور ممکن است با ارزش باشد و ممکن است با ارزش نباشد. اما هنر تصور با ارزش است، اختراع، ایده با ارزشی است که اجرایی شده است و در آخر نوآوری تولید انبوه اختراع است. اما اینکه نوآوری مورد توجه جامعه قرار گیرد و انسانها به آن بها دهند تنها یک دهم امکان دارد.
سخدری عنوان کرد: یک فرد کارآفرین حتما نباید خلاق باشد، اما از فرآیند خلاقیت استفاده میکند. کارآفرینی یک کار مشارکتی است و نوآوری هنر اجتماعی مبتنی بر درستکاری است. نوآوری به تنهایی رخ نمیدهد.
وی درباره ریسک پذیری در کارآفرینی گفت: برای کسی که میخواهد اختراع را به نوآوری تبدیل کند مساله ریسک پیش میآید. برای این کار نیاز به منابع و سرمایه است به همین خاطر ممکن است کسی که مخترع است ریسکپذیری بالایی نداشته باشد. ریسکپذیری اصلی از مرحله نوآوری شروع میشود.
ریسکپذیری برای فرآیند کارآفرینی الزامی و تضمین کننده کارآفرینی است
این متخص کارآفرینی عنوان کرد: در تعریف ریسک، شدت و کمیت آن مهم است؛ کارآفرینان ریسکهای خردمندانه میکنند. و این موضوع وجه تمایز کارآفرین از غیرکارآفرین است. به همین دلیل است که این افراد در طول زندگی ریسک زیادی میکنند . مساله ریسک پس از اختراع حاصل میشود. ریسکپذیری برای فرآیند کارآفرینی الزامی و تضمین کننده آن است. سیستم آموزشی ما باید این مسائل را آموزش دهد.
وی درباره ویژگیهای افراد کارآفرین و شخصیت آنها گفت: کل فرایند کارآفرینی یک کار جمعی است. در دنیای امروز در پارادایمی به نام اقتصاد دانشبنیان حرکت میکنیم. یعنی چارچوبها به ما میگوید برای موفقیت باید در قالب اقتصاد دانش بنیان حرکت کنیم. در اقتصاد دانش بنیان فرصتها بین رشتهای است یعنی تخصصهای مختلف و فرصتهای مختلف با هم ترکیب شوند تا پدیده ، محصول یا خدمتی را معرفی کنند. پس شاید ویژگیهایی که درگذشته به یک کارآفرین میدادند مانند تنها بودن دیگر پاسخگوی نیاز امروز نیست. پس می توان گفت کار گروهی مهمترین مولفه یک کارآفرین در دنیای امروز است.
مدیر مرکز رشد فناوری های سلامت جهاد دانشگاهی خراسان رضوی ادامه داد: کارآفرینها باید کار تیمی درستی داشته باشند و نظام مشارکت و فرهنگ فرصتگرایی را فراگرفته باشند و از آن مهمتر صادق و درستکار باشند. اگر کارآفرینان کار گروهی را به خوبی انجام ندهند نمیتوانند فرصتهای بین رشتهای را ایجاد کنند. اگر درستکار نباشند نیز نمیتوانند به موفقیت برسند؛ از علائم عدم درستکاری "تقلب" در کسب و کار است. چون در حیطه کارآفرینی افراد با فضای رقابت درگیر هستند، امکان ندارد که بتوانند با تقلب موفق شوند چون بنا به یک گفته معروف، هیچ انسانی وجود ندارد که به کلاهی که بر سرش رفته افتخار کند، بلکه آتشی در درونش شعله ور می شود که از آتش جهنم هم برای کسب و کار سوزنده تر است.
کار آفرینی قدم زدن در یک جنگل مه گرفته است
سخدری در خصوص ویژگیهای اقتصاد دانش بنیان عنوان کرد: کارگروهی،درستکاری و... تمامی اینها نیازمند یک ریسکپذیری خردمندانه است. در اقتصاد دانش بنیان همیشه اتفاقاتی رخ میدهد که ما کمترین اطلاعات را در مورد آن میدانیم، میزان اطلاعات منتشر شده یک رویداد نسبت به وقوع آن یک رابطه عکس باهم دارند. این درواقع ویژگی اقتصاد دانش بنیان است و شایان ذکر است که بگویم اقتصاد دانش بنیان قدرت باورنکردنی در فروپاشی فرضیات و احتمالات دانشمندان نیز دارد.
وی افزود : ما نمیتوانیم صبر کنیم تا همه اطلاعات را کسب کرده و سپس به موفقیت برسیم، بلکه باید تحمل ابهامها را یاد بگیریم. . کار آفرینی قدم زدن در یک جنگل مه گرفته است که کسی نمیداند چند متر جلوتر چه چیزی وجود دارد و چه اتفاقاتی قرار است رخ دهد.
بارز ترین ویژگی یک کارآفرین داشتن قدرت تحمل ریسک و ابهام است
مدیر مرکز رشد فناوریهای سلامت جهاد دانشگاهی خراسان رضوی همچنین در ادامه با توضیح تفاووت میان "ریسک" و "ابهام" گفت : ریسک، خطراتی است که در دامنه اطلاعات و آگاهی ما قرار دارد اما ابهام، آن دسته از خطرات و اتفاقاتی است که ما اصلا خبری از وقوع و چگونگی وقوع آنها نداریم. بارز ترین ویژگی یک کارآفرین این است که قدرت تحمل ریسک و ابهام را داشته باشند و یک انعطاف پذیری در روشها، طرز فکر و... داشته باشند. چون در یک محیط کاملا متغیر فعالیت می کنند و این تغییرات ممکن است خطراتی در پیش داشته باشد که نیازمند انعطاف پذیری کارآفرینان است.
کارآفرین کسی است که دائما در جستجوی فرصت های جدید است
این متخصص کارآفرینی درباره تمایز بین یک فرد "کار آفرین" و یک فرد "خوداشتغال" اظهار کرد : خوداشتغال کسی است که فرصت را شناسایی و سپس از آن استفاده می کند. یعنی فردی است که از روی اختیار به سمت فرصت جدید نمی رود بلکه از روی اجبار به سمت فرصت ها قدم برمی دارد. اما کارآفرین کسی است که صرفنظر از فرصت هایی که در اختیار دارد، دائم در جستجوی فرصت های جدید است، کارآفرین یک انسان فرصتگرا و خوداشتغال یک انسان تهدیدگراست.
وی ادامه داد: سازمان کارآفرین، سازمانی است که مدیرانی با ویژگیهای منحصر به فرد دارد. سیستم پاداش یک سازمان باعث فعالیت کارآفرینان در یک سازمان شده و باعث رشد کارآفرینان می شود و فرصت ها و پیشنهادات جدید شناخته و بهره برداری می شوند. در یک سازمان کارآفرین، مدیران در واقع رهبرانی هستند که بر جان و قلب افراد حکومت می کنند نه بر جسمشان، دقیقا برعکس سازمان های سنتی که بر فیزیک و جسم انسانها مدیریت میشود نه بر جانشان.
سخدری افزود: نظام پاداش در یک سازمان کارآفرین هم شامل پاداش های مادی شده و هم پاداش های معنوی و ایده ها به راحتترین شکل ممکن بهرهبرداری می شوند، به همین خاطر میتوانم بگویم رهبری خردمندانه در یک سازمان، می تواند باعث کارآفرین شدن آن سازمان بشود.
مدیر مرکز رشد فناوری های سلامت جهاد دانشگاهی خراسان رضوی همچنین عنوان کرد: مدیر یا رهبر باید بتواند تصورات کارمندان را حتی در خانه نیز به سمت اهداف سازمانی سوق بدهد و دارای عظمتی باشد که باعث شود سازمان را مانند خانه خود ببینند. البته در یک سازمان باید شرایط به گونهای باشد که موفقیت و شکست برای همه باشد .اگر چنین چیزی در سازمان تضمین شود، ما یک سازمان کارآفرین داریم.
کارآفرینی حاصل یک عامل مناسب در یک زمینه و فرصت مناسب است
سخدری افزود: کارآفرینی زمانی اتفاق میافتد که یک عامل مناسب در یک زمینه و فرصت مناسب رخ دهد. وقتی این سه مورد با یکدیگر یک هماهنگی و تعامل اثر بخش پیدا میکنند، کارآفرینی اتفاق میافتد. هر سه این موارد از جمله عامل(مثل یک فرد،شرکت،تیم)، زمینه و فرصت، کاملا مهم و ضروری هستند اما در این میان به عقیده بنده عامل نقش پررنگتری دارد.
در سیستم آموزشی ما، کسب و کارها قدرت جذب دانش و آگاهی را ندارند
وی همچنین گفت : نظام اداری ما باید پشتیبان کارآفرینان باشد و زمان شکست خوردن آن ها را یاری کرده و زمان موفقیت به آنها پاداش دهد. نظام تامین مالی نیز باید به حمایت و تشویق پشتیبان آنها باشد. ما همچنین باید به این موضوع فکر کنیم که کسب وکارهای ما چقدر در جذب آگاهی و دانش نقش دارند و از سوی دیگر دانش واطلاعات چقدر باعث جذب کسب و کارها می شوند. یکی از مشکلاتی که ما اکنون در سیستم آموزشیمان داریم این است که کسب و کارها قدرت جذب دانش و آگاهی را ندارند چون رقابت پذیر نیستند و از طرفی آموزش عالی نیز افراد را طوری آموزش نمی دهد که به درد فعالیت های اقتصادی و کسب و کار بخورند.
محیط کشور ما از بخش کارآفرینی حمایت نمیکند
این متخصص کارآفرینی تصریح کرد: محیط کشور ما از بخش کارآفرینی حمایت نمیکند. در بخش خصوصی و کسبو کارها نیز مشکلاتی وجود دارد. اگر فضای کسب و کار و تامین مالی، و ساختار ادری ما به نفع کسب و کار های مولدها تغییر رویکرد سازمان یافته دهند، اتفاقات خوبی در کشور رخ خواهد داد.
در کشور ما به شاخص درک فرصت توجه نشده است
وی ادامه داد: شاخصی در دنیا به نام شاخص فرصت وجود دارد. در کشور ما به شاخص درک فرصت توجه نشده است. چه کسی تشخیص میدهد کاری که انجام میشود فرصت است یا تهدید که آیا حمایت شود یا نشود؟. این درک فرصت برای کسی که میخواهد کارآفرینی کند و کسی که میخواهد حمایت کند ضعف دارد و دانش لازم برای آن وجود ندارد. فرصت موقیعتی است در کارآفرینی که قابل کنترل است و پیامدهای مثبت دارد. در حالی که تهدید عکس این مساله است. بنابراین می توان گفت نظام اداری ما قدرت درک فرصت ندارد. نظام اداری ما باید قدرت درک فرصت را داشته باشد تا به فرصتها اجازه ظهور بدهد.
سخدری گفت: بنابراین چون این مساله وجود ندارد نظام اداری ما انباشتی از امکان ناسنجیها شده است. و اگر هم انجام شده، نتیجه مطلوبی را در برنداشته است؛ بنابراین انبوهی از تجربیات ناموفق در نظام اداری دیده میشود که به صورت ناخودآگاه ریسک پذیری را در نظام اداری کاهش داده است. همچنین تا زمانی که اقتصاد کشور و محیط اداری با نفت و نه مالیات اداره میشود وفقیت کسب و کار برای این سیستم اهمیتی ندارد.
نظر شما :