رییس جهاددانشگاهی مطرح کرد:
تحول در مدیریت ایران برای کارآمدی و یا جوانگرایی؟
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی به نقل از ایسنا، دکتر حمیدرضا طیبی، درباره ضرورت جوانگرایی در مدیریت ایران و بهویژه قوه اجرایی اظهار کرد: من بیش از جوانگرایی در مدیریت به کارآمدی مدیران متناسب با نیازهای واقعی جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارم؛ انقلاب ما خارج از بلوکبندی مرسوم وقت دنیا به پیروزی رسید و مدعی هم شد که بر اساس قوانین دین مبین اسلام مدعی ارائه مدل جدیدی برای اداره کشور است. این ادعا هم ادعای درستی بود و هست. بر اساس این ادعا بنابراین هم شرق و هم غرب دوستدار انقلاب ما نبودند و طبیعی بود که مشکلات زیادی برای ما به وجود بیاورند و در جنگ تحمیلی دیدیم که این کار را با ما کردند. هم "میگ" روسی و هم "میراژ" و "اگزوسه" فرانسوی و هم اطلاعات "آواکس"ها و ماهوارههای آمریکایی در اختیار صدام بود. انقلاب ما برای محافظت از خودش چه در گذشته و چه امروز و چه آینده احتیاج به اقتدار دفاعی پیشرفته متکی بر توان داخل دارد و مدل اقتصادی ما نیز باید اقتصاد دانشبنیان متکی بر تولید ملی با محوریت عدالت و اخلاق باشد.
وی درباره ملاک و شاخصهای کارآمدی گفت: مواردی را که ذکر خواهم کرد، شاخصهایی هستند که جمهوری اسلامی را بتوانند به اقتدار دفاعی و اقتدار اقتصادی پیشرفته متکی بر توان داخل بر اساس عدالت و اخلاق برسانند. اولین شاخصه ضروری "پاکدستی اقتصادی مدیران" است. این به معنای آن نیست که مدیر قبل از دوران مسئولیت، در حین مسئولیت و یا بعد از آن کار اقتصادی نکند. اتفاقاً مدیرانی موفق هستند که کار اقتصادی مولد، موفق و سالم کردهاند و به مسائل و مشکلات کار اقتصادی سالم آگاه هستند و در طی دوران مدیریت خود به دنبال رفع آن مشکلات میروند.
دکتر طیبی خاطرنشان کرد: منظور از پاکدستی این است که در طی دوران مسئولیت از رانتهای اطلاعاتی به نفع خود استفاده نکنند و یا کلا از موقعیت خود خلاف قوانین به نفع خود و بستگان سوء استفاده نکنند. من حتی موافق هستم که یک مسئول و یا وزیر باید از حقوق ماهیانه مناسبی برخوردار باشد که در طی دوران مسئولیت دچار دغدغه زندگی نباشد. نباید حقوقها به قول معروف نجومی باشد و نه اینقدر کم که مجبور شوند به روشهای دیگری که از دید مردم نیز پنهان نیست، حقوقها را افزایش دهند.
رییس جهاددانشگاهی با بیان این که یکی از مشکلات ما در این گونه امور ظاهرسازی است که نوعی نفاق است و باید از آن پرهیز کرد، ادامه داد: شاخصه بسیار بسیار مهم دیگر کارآمدی مدیران، خودباوری است. خودباوری یعنی اعتقاد به توان ملی داشتن. خداوند استعداد را به شکلهای مختلف در همه انسانها به ودیعه گذاشته است. ما هیچ مشکلی در کشور در زمینه توسعه علمی و توسعه فناورانه که زیربنای اصلی تولید ملی و اقتدار دفاعی و اقتدار اقتصادی است، نداریم. اما مشکل اصلی این است که برخی از مدیران ما این را باور ندارند و فرصت شکوفایی استعدادها و استفاده از آن را فراهم نمیآورند و یا اگر به اجبار و به ظاهر به حمایت از توان داخل تن میدهند، حمایت آنها به گونهای است که در نهایت تولید داخل منجر به شکست شود. به عنوان مثال چگونه میشود با پولی که بابت پیش پرداخت تولید یک محصول بسیار پیشرفته داده میشود، هم فناوری تولید را کسب کرد و هم ماشینآلات خط تولید را که بسیار گران هستند، خریداری کرد. در عین خرید هم با چند بار افزایش قیمت ارز مواجه شد و یا برای آزمایش فناوری تولید شده که یک آزمایشگاه مرجع ملی برای تست آن نداریم، ماهها برای تست عملی در میدان کار صبر کرد و با موفقیت همه این امور را انجام داد و تاخیر در زمان قرارداد نداشت و متهم نشد که تولید ملی همیشه با تاخیر و مشکل مواجه است.
دکتر طیبی تصریح کرد: شاخصه مهم دیگر کارآمدی، "کاربلدبودن" است. کاربلدبودن نیز از انجام کار علمی و پیادهسازی موفق آن در عرصه عمل به وجود میآید؛ به عبارت دیگر تولید علم، تبدیل علم به فناوری و تجاریسازی فناوری در قالب محصول و خدمات و قانون و دستورالعمل و به زبان سادهتر بلد بودن تبدیل علم به ثروت و تصویب قوانین حلال مشکلات جامعه است. مدیر خودباور کاربلد حتما میداند که با پول پیش پرداخت یک قرارداد بزرگ که در مثال قبلی به آن اشاره کردم، نمیتوان یک فناوری را در شرایط فعلی کشور کسب کرد و ساخت و خط تولید آن را با ماشینآلات مدرن راهاندازی کرد. لذا با ورود درست به مساله کمک میکند، مشکلات حل شود و مرتب داخلیها را متهم به عدم کارآمدی نمیکند.
وی ادامه داد: من شاخصه دیگر کارآمدی را "استفاده درست از فرصتها" میدانم؛ یکی از فرصتسوزیهای تاسف برانگیز در کشور ما واگذاری بازار کشور به شرکتهای خارجی بدون گرفتن امتیاز انتقال فناوری است. آسانترین، قابل وصولترین و قابل قبولترین راه برای صاحب فناوری شدن و پذیرش آن توسط مدیران غیرخودباور، انتقال فناوری به داخل توسط شرکتهای صاحب نام خارجی در قبال واگذاری بخش کمی از بازار به آنهاست و بعد تامین بقیه نیازها توسط خودمان از طریق فناوری که به داخل انتقالیافته است. صنایع نفت، سیمان و خودرو، صنعت ریل و دهها صنعت دیگر مملو از این فرصتسوزیها است.
دکتر طیبی افزود: تاسفبرانگیزتر اینکه در دو دهه اخیر برخی از شرکتهای خارجی با بازاری که ما در اختیارشان گذاشتیم، آنها با خرید بخشی از تجهیزات مورد نیاز ما از کشورهای غربی امتیاز انتقال فناوری گرفته و صاحب تکنولوژی شدند و هماکنون نیز تجهیزات ساخت خودشان را که حاصل همان انتقال فناوری است، به ما میفروشند و باز نگران کنندهتر اینکه برای برخی از خریدهای خارجی که بالاخره بعد از سالها داد و فریاد کردن بالاخره تصمیم گرفتهایم در آنها به قدر کمی انتقال فناوری انجام دهیم و شاهد مثال آن پروژه ساخت 2 هزار دستگاه واگن مترو است که قرار شده است در نهایت به 51 درصد ساخت داخل برسیم که از نظر من این عدد بسیار کمی است. باز به بهانه اینکه ما تحریم هستیم و باید از شرکت خارجی ممنون هم باشیم که در شرایط تحریم با ما کار میکند و نباید برای گرفتن امتیاز انتقال فناوری به او فشار آورد، این فرصت نیز در حال از دست رفتن است. البته عاقبت دادن زورمان به خارجی و خریدن التماس هم چنین مسائلی است.
رییس جهاد دانشگاهی خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگر در کارآمدی مدیران "آشنایی با ساختارهای مورد نیاز در حل مشکلات کشور به ویژه توسعه علمی و فناورانه و تولید ثروت از علم و فناوری" است. یکی از این ساختارهای مهم، نظام ملی نوآوری و یا نظام ملی علم، فناوری و نوآوری است. مسئولیت این نظام همان تبدیل علم به ثروت و ایجاد اشتغال و ایجاد اقتدار اقتصادی متکی بر تولید ملی و دانش و فناوری ملی است. دهها سال است که این نظام در کشور ما از قبل و بعد از انقلاب بیمار است. در قبل از انقلاب توقعی برای اصلاح این ساختار نداشتیم ولی در بعد از انقلاب توقع قطعی ما این بوده و هست که عملکرد این نظام اصلاح شود؛ ولی مشکل این است که مدیران ما یا اِشرافی بر این ساختار ندارند و یا تمایلی به اصلاح آن به دلیل کمی سختی مسیر آن ندارند و لذا متاسفانه شاهد آن هستیم که هم توسعه فناوری در کشور با مشکل مواجه است و بدتر از آن استفاده از فناوریهای تولید شده در داخل است که اگر مافیای واردات موفق به تامین از خارج نشود، برای غلبه بر شیرینی خرید خارجی، باید شیرینی خرید داخلی را برای خریداران ایجاد کرد و تولیدکننده بین توسعه تولید و ایجاد اشتغال از یک طرف و حساب و کتاب فردای قیامت خود از طرف دیگر دچار تردید است و عاقبت کارش ورشکستی و یا توسعه فساد است.
دکتر طیبی با بیان اینکه از شاخصهای دیگر کارآمدی "داشتن دانش مدیریت" است، اظهار کرد: این دانش با مطالعه و تحصیل کسب میشود و با کار عملی علمی به پختگی میرسد. نداشتن دانش مدیریت باعث شده است که ما در برنامهریزی توسعه کشور اصول و ضوابط و تقدم و تاخر اقدامات برنامهریزی را درست انجام ندهیم و یا افقهای برنامهریزی ما بسیار کوتاه باشد؛ البته شاید منصفانه نباشد که در بحث برنامهریزی همه تقصیر را به گردن برخی از مدیران مرتبط بیندازیم. چون سیاست زده بودن کشور ما و بحرانهای پی در پی سیاسی و اقتصادی اساساً برنامهریزی خوب را امکان پذیر نمیکند. ولی شاهد بودهایم که به علت عدم کارآمدی حتی در بعضی از شرایط خوب کشور برنامهریزی درست انجام نشده است. البته من معتقدم مدیران کارآمد و کاربلد از تحریم و بحران نیز خوب میتوانند استفاده کنند که متاسفانه در شرایط فعلی این اتفاق رخ نمیدهد. ضمن این که بسیاری از بحرانها نیز حاصل ناکارآمدی مدیران است.
دکتر طیبی در پاسخ به این پرسش که اگرچه شما به کار اقتصادی مدیران اشاره کردید، اما بسیاری معتقد هستند کار اقتصادی مدیران و یا بستگان و فرزندان آنها برخی از مشکلات کشور را ایجاد کرده است؛ گفت: من گفتم "کار اقتصادی سالم مولد"؛ کار اقتصادی سالم یا در حوزه تولید داخل است و یا صادرات تولید داخل به خارج و یا واردات مواد اولیه و قطعات برای توسعه تولید داخل. اینکه مدیران ما و یا بستگان آنها مواد خام نفتی و یا معدنی به خارج صادر کنند و یا تجهیزات ساخته شده خارجی را به داخل وارد کنند و یا نماینده فروش محصولات خارجی دیگر کشورها شوند را کار سالم اقتصادی نمیگوییم. اسم این کار "رانتخواری" است. اگر به هر دلیل نامعقولی میخواهیم به افرادی رانت بدهیم، باید رانت را به تولید در داخل بدهیم و همچنین به صادرات محصولات تولید داخل به خارج. مشکل ما این است که به صورت عکس عمل میکنیم. چین کمونیست فقط رانت را به تولید میدهد واگر کسی خلاف مسیر توسعه کشور عمل کرد با سختترین مجازات مواجه میشود.
رییس جهاد دانشگاهی در پاسخ به این پرسش که آیا کارآمدی را بر جوانگرایی ترجیح میدهد، گفت: اولویت اول مدیران باید "کارآمدی" باشد و طبیعی است در شرایط داشتن گزینههای متعدد برای انتخاب مدیران، انتخاب مدیران جوانتر در اولویت است. ردههای بالای مدیریت کشور جای کسب تجربه مدیران نیست. جای استفاده از تجربه و دانش مدیران است.
دکتر طیبی در پایان درباره اینکه مدیران کارآمد چگونه باید شناسایی و انتخاب شوند، گفت: بهترین راه تربیت مدیران کارآمد از طریق سیستم آموزشی کشور است و از سوی دیگر، داشتن احزاب قوی بهترین روش برای شناسایی استعدادهای برتر و کسب تجربه آنها در ردههای مختلف مدیریتی کشور است. بهترین راه انتخاب مدیران تدوین شاخص برای سنجش کارآمدی است که به برخی از آنها اشاره کردم. متاسفانه نداشتن احزاب قوی باعث شده است انتخاب مدیران به صورت سیاسی و در جمعها و گعدههای خصوصی و کوچک انجام شود و یا در فرصتهای بسیار کم انتخاب مدیران ارشد کشور صورت بگیرد که نتایج این گونه انتخابها نیز ضرورتی به توضیح ندارد. البته باید توجه داشت سایر قوا نیز مستثنی از این کارآمدی نیستند و منحصر به قوه مجریه و بخش دولتی کشور نیست و باید در همه حوزهها حتی بخش خصوصی مورد توجه و کاربرد قرار گیرد. در بخش خصوصی نیز شرکت های زیادی داریم که فقط دوست دارند تحت لیسانس شرکت های خارجی کار کنند و علاقه ندارند خودشان صاحب دانش و فناوری شوند و در تحریم ها دچار مشکل میشوند.
نظر شما :