فرهنگ جهادی از دیدگاه عضو هیأت امنای جهاددانشگاهی و رییس پژوهشگاه رویان؛
حفظ پرچمداری جهاددانشگاهی در حرکت علمی کشور با میدان دادن به جوانان
/۴۰ سال خودباوری با جهاددانشگاهی (۸۰)/
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی، پژوهشگاه رویان ازجمله معدود مراکز تحقیقاتی کشور است که بهدلیل انجام پژوهشهای بنیادی در مرزهای دانش و دستاوردهایی همچون دستیابی به توان تولید سلول-های بنیادی جنینی انسان پس از 8 یا 9 کشور پیشرفتهی دنیا و تولید نخستین حیوانات شبیهسازیشده در منطقه و برگزاری کنفرانس و جشنوارهی معتبر بینالمللی در حوزهی پزشکی، تولیدمثل و سلولهای بنیادی همواره موردتوجه مجامع علمی و رسانههای خارجی بوده و بهموازات این موفقیتهای علمی در بُعد کاربردی و ارائهی خدمت به بیماران هم تحولی جدی درزمینهی درمان ناباروری در کشور ایجاد کرده و هزاران خانواده ایرانی مستقیماً از نتایج تحقیقات و خدمات آن بهرهمند شدهاند. پژوهشگاه رویان فعالیتهای پژوهشی و آموزشی و درمانی خود را در قالب چندین پژوهشکده و مرکز خدمات تخصصی درمان ناباروری و مرکز سلول درمانی، با راهبرد از علم تا کاربرد انجام میدهد.
دکتر عبدالحسین شاهوردی، عضو هیأت امنای جهاددانشگاهی، دههی 60 وارد دانشگاه و بهمحض ورود با دکترکاظمیآشتیانی آشنا شد و همکاری داوطلبانهی خود با جهاددانشگاهی را آغاز کرد و امروز پس از 38 سال که پابهپای این نهاد حرکت کرده، رییس یکی از موفقترین پژوهشگاههای جهاددانشگاهی یعنی «پژوهشگاه رویان» است. به مناسبت چهلمین سال تشکیل جهاددانشگاهی، با او پیرامون سالهای فعالیت در این نهاد انقلابی به گفتوگو نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
چگونه و از چه زمانی با جهاددانشگاهی آشنا شدید و به این نهاد ورود پیدا کردید؟
سال 1360 و در بدو ورود به دانشگاه توانبخشی، با اولین کسی که آشنا شدم، دکتر کاظمیآشتیانی بود. ایشان مسئولیت امور دانشجویان دانشگاه و مسئول بخش فرهنگی دانشکدهی علوم توانبخشی را بر عهده داشتند. همان سالها همزمان با ورود به دانشگاه با جهاددانشگاهی آشنا شدم و همکاری خود را با بخش فرهنگی دانشکده آغاز کردم. از سال 1364 جهاددانشگاهی دانشکدهی علوم توانبخشی با مرکز پزشکی ادغام و جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران را تشکیل دادند و تعدادی از همکاران مرکز پزشکی و جمعی از همکاران دانشگاه توانبخشی در کنار یکدیگر، کادر ستادی جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران را تشکیل دادند.
همزمان در سال 1366 و پس از پنج سال همکاری داوطلبانه، همکاری رسمی من با جهاددانشگاهی آغاز شد. پس از همکاری با بخش فرهنگی، کار را با بخش تحقیقات جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران و دکتر سعید کاظمیآشتیانی، دنبال کردم؛ مدتی مسئول مراکز درمانی بودم و سپس معاونت پژوهشی را بر عهده گرفتم و زمانی که جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران، مؤسسه رویان را دایر کرد، کارهای پژوهشی مؤسسه را پیگیری میکردم و پس از اینکه این مرکز در قالب یک مرکز تحقیقاتی کار خود را آغاز کرد، معاون پژوهشی مؤسسه شدم و هنگامیکه مؤسسه به پژوهشکده ارتقا پیدا کرد، مسئولیت معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران و رویان را بر عهده گرفتم.
با گسترش فعالیتهای رویان، بر روی فعالیت در این پژوهشکده متمرکز و معاون پژوهشی این پژوهشگاه بودم تا اینکه از دوسالونیم قبل و پس از دکتر گورابی با 12 سال مدیریت پژوهشگاه رویان، این مسئولیت را عهدهدار شدم.
هدف از تأسیس جهاددانشگاهی انجام کارهای سخت بر زمینمانده بود؛ آیا رویان در همین راستا تأسیس شد؟
دقیقاً همینطور است؛ تاروپود جهاددانشگاهی فرهنگی بوده و نقشی که این نهاد در دانشگاهها ایفا میکرد، فرهنگی و تقویت روحیهی «ما میتوانیم» در میان قشر دانشجو و دانشگاهی بود؛ اعتمادبهنفسی که میتوانست سرآغاز بسیاری از فعالیتها و برنامهها باشد که دقیقاً نیز همینگونه شد.
در این تاروپود فرهنگی بود که خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) و بسیاری از نهادهای فرهنگی این نهاد به وجود آمد. جهاددانشگاهی تلاش کرد فضایی برای آزمونوخطای دانشجویان به وجود بیاورد تا دانشجویان ضمن بهدست آوردن تجربه بافرهنگ جهادی آشنا شوند و افراد مؤثری در آینده کشور باشند.
در ادامهی همین روند، تجربهمان در انتخاب سوژه برای فعالیت در جهاددانشگاهی بیشتر شد و عمیقتر در پژوهشهایی که نیاز کشور بود ورود پیدا کردیم و هرکدام از واحدهای جهاددانشگاهی دریکی از عرصهها ورود پیدا کردند. جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران در موضوع ناباروری، جهاددانشگاهی تهران در عرصهی سرطان پستان، جهاددانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی در کارهای مولکولی، سلولی و ... ورود کرد و هرکدام مراکز بینظیری را در کشور ایجاد کردند.
دستاوردهای جهاددانشگاهی بهسرعت در اختیار سایر پژوهشگاهها قرار گرفت؛ آیا ضرورتی در این کار بود؟
بله؛ جهاددانشگاهی پیشتاز شد تا بقیه نیز از این طرحها الگو گیری کنند. یکی از اقدامات جهاددانشگاهی در کنار ورود به کارهای بر زمینمانده، الگوسازی بود. جهاددانشگاهی شعار «ما میتوانیم» را الگوسازی کرد و همین اعتمادبهنفس در پژوهش و تحقیق بود که موجب شد که در بسیاری از عرصههای جدید ورود پیدا کنیم.
زمانی که کار آغاز شد، نخستین مرکز منسجم درمان ناباروری در کشور را داشتیم، اما اکنون در کشور بیش از 70 مرکز ناباروری داریم. جهاددانشگاهی با توجه به اساسنامه خود، در عرصههای آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی ورود و تلاش کرده تجربیاتی که در آزمایشگاهها و خدمات تخصصی به دست میآورد را به جامعهی علمی منتقل کند. جهاددانشگاهی در گسترش علوم سلولی، ناباروری، سرطان و ... الگو و پیشگام بوده و قدمهای بسیار مؤثری را برداشته و خدا را شکر میکنیم که نتایج این اقدامات در طول زمان منشأ خیر شده است. جهاددانشگاهی اعتمادبهنفس جوانان را بالا برد، زمینهی اشتغال بسیاری از محققان را فراهم کرد و توانسته باری را از دوش مردم بردارد.
نتیجهی نهایی و ملموس این تلاشها چه شد؟
در برهههایی از زمان، بیماران برای درمان به خارج از کشور میرفتند، ولی اکنون بیماران سایر کشورها به ایران میآیند و این یعنی تحول بزرگی در کشور رخداده که میتوانیم به آن افتخار کنیم.
آیا همچنان حرکت جهاددانشگاهی بر مرز دانش و علوم روز استوار است؟
جهاددانشگاهی در مقطعی از زمان سعی کرد فرهنگسازی کند و درزمانی کوتاه با میانبرهایی که ایجاد کرد، توانست بسیاری از عقبماندگیهای کشور را جبران کند و در این زمینه موفقیتهایی نیز داشته، اما دنیا متوقف نشده و در حال حرکت است. در جهان امروز، هرروز و هر ساعت تحولات علمی گستردهای به وقوع میپیوندد، بنابراین اگر حرکت نکنیم، فاصلهی ما با دنیا زیاد خواهد شد. پس باید تلاشی که صورت گرفته، استعدادهایی که شکوفا شده و موقعیتهای علمی بهدستآمده را ادامه دهیم و این پیشتازی و پرچمداری را حفظ کنیم.
جهاددانشگاهی چگونه میتواند پیشتازی علمی خود را تداوم دهد؟
در تکمیل زیرساختها و تربیت نیروی انسانی موفق بودهایم، اما باید در نظر داشت که هر کشوری یک مزیّت خاص دارد. در تمام علوم نمیتوانیم صاحب تمام دانشها شویم اما باید حداقلها را داشته باشیم و در مواردی که موردنیاز کشور بوده و مزیّت محسوب میشود، تمرکز و تلاش بیشتری انجام دهیم. علوم پزشکی از موضوعاتی است که نیاز جامعه است و اگر نتوانیم نیاز جامعه را در گروه پزشکی پاسخ دهیم، بیماران ما مجبور میشوند به خارج از کشور رفته و نیاز خود را برطرف کنند.
برخی موضوعات بهویژه در گروه مهندسی نیز یک مزیّت هستند. برای مثال مزیتهایی همچون نفت و معدن و ... داریم؛ اما یکی از اشکالات ما در استفادهی از این مزیّتها خامفروشی است. ارزشافزوده مواد خام ما، نصیب خارجیها میشود. این مزیّتها را خودمان باید به ارزشافزوده تبدیل کنیم؛ یعنی هم باید دانشِ استخراج با کمترین هزینه را داشته باشیم و هم منابعی که به دست میآید را به آخرین محصول ممکن تبدیل و وارد بازار کنیم؛ این روش موجب سودآوری برای کشور خواهد شد.
ما باید روی مزیّتهایمان سرمایهگذاری کنیم و به کار تربیت نیروی انسانی بپردازیم. اگر این اتفاق بیفتد و ما حرفی برای گفتن در دنیا و چیزی برای ارائه و فروش داشته باشیم، باعزت داشتههایمان را با محصولاتی که تولید آنها برای ما مزیّت محسوب نمیشود، مبادله خواهیم کرد و دراینصورت است که احساس وابستگی و نیاز به خارج از کشور نخواهیم داشت؛ اما اگر اساس و منبع را داشته باشیم و نتوانیم ارزشافزوده را ایجاد کنیم، در همهچیز نگاهمان به خارج از کشور خواهد بود.
آیا برای تحقق این اهداف همانند 30 سال پیش به جوانان میدان میدهیم؟
جهاددانشگاهی به جوانان میدان داد که اکنون در این جایگاه قرار دارد، هرچند مقداری مأموریت گرا شده و در برخی از حوزهها، آزادیهای اوایل تأسیس را ندارد، اما اکنون در پژوهشگاه رویان جهاددانشگاهی صدها دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و دکترا، پایاننامه خود را گذراندهاند و این همان میدان دادن است.
باور دارم افراد در هر رشتهای کاربلد باشند، بیکار نمیمانند. اگر آماری دریافت کنید از تحصیلکردههای بیکار؛ خواهید دانست که این افراد بیشتر کسانی هستند که دانشی سطحی را کسب کرده و در حوزهی اجرایی توانمندی ندارند. جهاددانشگاهی میتواند آموزش حرفهای این افراد را بهعنوان یک مأموریت، با برگزاری دورههای تکمیلی بر عهده بگیرد، البته در حال حاضر نیز چنین دورههایی برای فارغالتحصیلان جهاددانشگاهی برگزار میشود اما همه واحدها باید این کار را انجام دهند و مشکل را حل کنند.
باید به جوانان میدان دهیم و از طرف دیگر جوانان هم باید بدانند اگر کار را بلد نباشند، آیندهای ندارند. ما باید برای جوانان فضای کار ایجاد کنیم، جوانان نیز باید انگیزه داشته باشند و تلاش کنند تا کارآفرین شوند.
بهترین اتفاقی که طی سالها فعالیت در جهاددانشگاهی تجربه کردهاید، چه بوده است؟
جهاددانشگاهی فعالیتهای بزرگی انجام داده است؛ در زمان جنگ درزمینهی تولیدات محصولات جنگی و پشتیبانی جنگ اقدامات مهمی انجام داد که هرکدام مایهی افتخار است. فعالیتهای قرآنی در دانشگاهها نیز با فعالیتهای جهاددانشگاهی آغاز شد و اگرچه اکنون این بخش متولیهای متعددی در دانشگاهها دارد اما همکاران جهاددانشگاهی بودند که این موضوع را در دانشگاهها ترویج دادند. مسابقات بینالمللی قرآن دانشجویان مسلمان، نشستهای قرآنی و آموزش قرآن نیز ازجمله اقدامات مهم جهاددانشگاهی بود. مجموعههایی مانند رویان، ابنسینا، پژوهشگاه معتمد و یا جهاددانشگاهی مشهد و اهواز و گروههای صنعتی زیرمجموعهی جهاددانشگاهی، فعالیتهای بزرگی را رقمزدهاند که مایهی افتخار است. اکنون خبرگزاریهای زیادی در کشور وجود دارد، اما این افتخار همیشه متعلق به جهاددانشگاهی است که اولین خبرگزاری را در عرصهی عمومی با عنوان ایسنا و در عرصهی تخصصی بانام ایکنا راهاندازی کرده است.
طی این سالها چه رخدادی باعث خوشحالی بیشازحد شما در جهاددانشگاهی شد؟
هنگامیکه در رویان اولین تلاشها در حوزهی سلولهای بنیادی بهبار نشست، بسیاری گویی برای داوری آمدند و موشکافانه با مسئله برخورد شد، اما زمانی که خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان از اقدامات ما استقبال کردند و این مایهی مسرت بود. درنهایت وقتی نخستین فرزند رویان بهنام سیمین در پژوهشگاه واقع در زعفرانیه در کوچهای به نام سیمین به دنیا آمد، برای ما که در جهاددانشگاهی علوم پزشکی ایران حضور داشتیم، خاطرهای خوش و شیرین بر جای گذاشت.
سختترین لحظاتی که در جهاددانشگاهی تجربه کردهاید مربوط به چه مواقعی بوده است؟
جهاددانشگاهی همیشه با سختیها روبرو بوده است؛ اما اکنون بعد از اینهمه تلاش وقتی میبینیم که برخی مسئولان و کسانی که میتوانند به توان داخلی اعتماد کنند و نمیکنند، سختترین زمانهای عمرمان را رقم میزنند؛ وقتی میبینیم که کاری را میتوانیم در داخل انجام دهیم ولی بازهم نگاهها به خارج از کشور است، خستگیها بر تنمان میماند.
آرزوی شما برای آیندهی جهاددانشگاهی چیست؟
اکنون بعد از گذشت 40 سال، زمان بلوغ جهاددانشگاهی فرا رسیده است. باید از این تجربهی باارزشِ بهدستآمده بهخوبی استفاده کنیم و بتوانیم مثل همیشه زایشهایی را داشته و ایدههای جدیدی را دنبال کنیم. جهاددانشگاهی باید پرچمداری خود را در حوزههای مختلف علمی حفظ و همیشه در مرتبه نخست باشد.
نظر شما :