گزارشی از کارگاه روز نخست جشنواره «فردا»/فیلمهای سفارشی صنعتی هدفگذاری مشخصی ندارند
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی هنر، کارگاه «فیلم صنعتی؛ رابطه و تاثیر آن بر تفکر و بینش توسعه صنعتی» با حضور شهرام درخشان؛ مستندساز باسابقه عصر جمعه 12 مهر در سالن امیرخانی خانه هنرمندان برگزار شد.
شهرام درخشان در ابتدای این کارگاه با تاکید بر اینکه مطابق اصل گفتوگو باید به مفهوم مشترکی برسیم، گفت: به نظرم نخستین واژه برای تفاهم دو طرفه مستند صنعتی است؛ ما زیرگروهی به این نام نداریم و براساس آنچه در دانش سینمای مستند تعریف شده است مفاهیمی داریم که توافقی هستند و براساس موضوع تقسیم میشوند، مستند صنعتی هم در همین تقسیمبندی قرار میگیرد. نکته دیگر اینکه در عنوان بلند این نشست از کلمه توسعه استفاده شده است و معمولا به اشتباه توسعه را مترادف رشد قرار میدهیم در حالیکه این دو با هم تفاوت دارند و هر چه رشد کرده توسعه یافته نیست. رشد مفهوم کمی است و توسعه مفهوم کیفی.
عوامل مهم ساخت فیلم صنعتی در ایران
او در ادامه با اشاره به سابقه فیلم صنعتی، توضیح داد: فیلم صنعتی سابقه طولانی در ایران دارد، حداقل از دهه 30 به بعد ساخت این فیلمها در ایران به لطف دو عامل مهم صورت گرفت؛ یک شرکت نفت که عمدتا تا سالها فیلمهای صنعتی متمرکز بر این شرکت ساخته شد و دوم به لطف شخصیتهایی مانند ابراهیم گلستان که تعریف خیلی جامع و ظریفی از مستند صنعتی ارائه دادند مانند فیلم «موج و مرجان و خارا» که به لحاظ محتوا و ساختار همچنان شاخص است و در عین صنعتی بودن بسیار شاعرانه است.
این مستندساز افزود: در دهههای 30، 40 و ... تعداد ساخت فیلمهای صنعتی افزایش یافت، اینکه صنعت به سراغ فیلمسازی آمد نشاندهنده قدرت و توان فیلم مستند است. هیچ موضوعی در دنیا بهاندازه فیلم مستند همه حوزهها را مدیون خود نکرده است، از علم گرفته تا فرهنگ، تاریخ و صنعت. به نظرم جهان امروز و صد سال اخیر مدیون سینمای مستند است و صنعت هم بسیار مدیون این حوزه است. سینمای مستند حافظه جهان است، همه مسایل را به خاطر میسپارد حتی آنچه وجود ندارد.
درخشان همچنین گفت: فیلم مستند همیشه این امکان را فراهم میکند تا در تاریخ تصویر شکافتن، تحقیق و پژوهش ثبت شود و به همین دلیل میتوانیم بگوییم دانش اعتبارش را بدون فیلم مستند هیچ وقت به دست نمیآورد. بنابراین تصویری که مستند بر حوزه صنعت میگذارد در گام اول ثبت و به تاریخ سپردن صنعت است. سینمای مستند وظایف و کارکردهای مشخصی دارد، نخست آگاهیبخشی است. مستند مخاطب خود را با موضوع آگاه و آشنا میکند، این اولین امتیازی است که فیلم مستند در حوزه صنعتی به دست میآورد. در گام دوم صاحبان صنعت را منتفع خواهد کرد و با این هدف ساخته میشود.
آغاز عصر مستند صنعتی با شروع دوره سازندگی
در ادامه این نشست، درخشان با اشاره به تغییر رویکرد فیلم مستند صنعتی بیان کرد: ما در دهههای گذشته زمانیکه شکل صنعت بیشتر متمرکز بر نفت بود و سپس صنایع مادر مانند پتروشیمی، فولاد، نساجی، سیمان و ... شکل گرفتند، مستندهای انحصاری در این خصوص نداشتیم و بیشتر قریحه و ذوق فیلمسازان یا سفارشها صاحبان صنایع که معمولا دولتی بودند عامل ساخت اینگونه فیلمها بود. اما در آن دوره گزارشهای تصویری بسیار ارزشمندی داریم که توسط وزارت فرهنگ و هنرتهیه و جمعآوری شد که بسیار اقدام هوشمندانهای بود.
او همچنین گفت: بهعنوان مثال در دهه 50 فیلم «پیکان» ساخته کامران شیردل را میبینیم که اثری پیشرو است و روند تولید خودرو پیکان را در آن زمان در تاریخ ثبت کرده است. در دهههای بعد بهخصوص پس از جنگ (اواخر دهه 60 و اوایل 70) که عصر سازندگی آغاز شد، دولت از جنگ فارغ و بر عمران و صنعت متمرکز شد و فیلمسازی صنعتی هم استارت خورد. در این مدت آدمهای مختلفی جذب این شاخه فیلمسازی شدند و آثار متعددی ساختند. تاثیری که توسعه صنعتی بر فیلمها گذاشت با حمایت دولت از همین نقطه شروع شد و فیلم مستند جامعه را به این سمت هدایت کرد که وظیفه دولت و سیاستگذاران توسعه است.
این سینماگر با تاکید بر اهمیت طبقهبندی و دستهبندی در حوزه سینمای مستند، افزود: ما بدون طبقهبندی هیچوقت نمیتوانیم کاری انجام دهیم، بیتعریفی به هرج و مرج عجیبی منتهی میشود. هنر تعریف و ساختار دارد و اگر این تعریف و ساختار را نداشته باشیم نمیتوانیم به نتایج درستی برسیم. ما تعاریف مشخصی داریم که دائمی نیستند و تغییر میکنند اما شاید بیشتر به تحلیلهای آینده کمک کنند. فیلمساز با تعریفی که در ابتدای تولید برای خود و فیلمش قائل میشود مشخص میکند چه میخواهد بسازد اما پس از ساخت و تماشای اثر میتوان به تحلیل درباره فیلم پرداخت. البته معتقدم که سینما بیشتر از آنکه هنر باشد صنعت است و جنبه هنری با وجود آنکه وجود دارد و ضروری است اما بخش عمده سینما را تشکیل نمیدهد، به نظرم گاهی این تفاوت نظراتی هم که بین سفارشدهندگان صنعتی و فیلمسازان وجود دارد ناشی از همین موضوع است در واقع اگر فیلمساز طرح خود را پیش از سفارش به شکلی کامل به سفارش دهنده ارائه دهد دیگر تفاوت آرا ایجاد نخواهد شد.
نبود طبقهبندی درست برای تولید مستند صنعتی
بهزاد رشیدی، دبیر جشنواره هم در بخشی از این نشست بیان کرد: امروز طبقهبندی مشخصی پیش روی فیلمساز برای تولید اثر که تعیینکننده باشد، نداریم. به نظر هدف سفارش دهنده، فیلمساز و مخاطب این طبقهبندی را تعیین میکند. اما پرسشی که در ذهن متبلور میشود این است که اساتید سینمای مستند فیلمهای صنعتی بسیاری ساختند که رضایت سفارش دهنده را به خود جلب نکرده، علت این اتفاق چیست؟
درخشان در پاسخ به این پرسش، بیان کرد: این اتفاق به معنای بد بودن فیلم نیست اما ممکن است با آنچه مدیران صنعتی درخواست کردند متفاوت باشد و شاید آنها درک درستی از این تعریف نداشته باشند. در واقع نوع این سبک فیلمها سفارشی است و در سفارشها هدفگذاریها بهدرستی انجام و تفهیم نمیشود. این مشکل به فیلمساز هم برمیگردد، یک هنرمند وقتی از کارفرمایی سفارش میگیرد باید مطابق سلیقه و تفکر او فیلم بسازد. در حوزه فیلم صنعتی هم وقتی صاحب سرمایه سفارشی میدهد ما باید بر اساس آن عمل کنیم.
کم مخاطب بودن حوزه مستند متوجه کارگردانان است
در بخش دیگری از این کارگاه، درخشان در پاسخ به اینکه بخشی از ناهماهنگی بین سینماگران و صاحبان صنعت به دلیل نبود دانش متقابل و پیشرفت نامتوازن دو طرف است یا نه؟ توضیح داد: نهفقط صنعت و هنر بلکه تمامی حوزهها باید پا بهپای هم پیش بروند، صاحبان صنعت آشنا باهنر وقتی بهعنوان مثال یک تابلوی نقاشی ببینند میتوانند ارزش و اهمیت آن را با هر وجههای که داشته باشد درک کنند و وقتی با فیلمساز صحبت میکنندهم براساس همان آشنایی مشکلی ندارند. این مسئله همچنین ناشی از تکبعدی بودن افراد در جوامع توسعهنیافته است.
او تاکید کرد: هدف ساخت فیلم صنعتی مشخص است و آنهم تولید یک محصول براساس قراردادی دو طرفه است. اما وقتی تبلیغات در میان است صاحب صنعت به دنبال ساخت فیلمی برای محصول خود است و اینجاست که مخاطب اهمیت پیدا میکند. نکته دیگر این است که فیلم مستند خیلی سخت مخاطب خود را در ایران پیدا میکند، مخاطبان بیشتر عادت دارند که در تلویزیون به شکل رایگان مستند ببینند نه آنکه در صف بایستند و فیلم را در سینما تماشا کنند، آنهم در شرایطی خلاف روند این روزهای تلویزیون ایران که مخاطبان خود را از دست داده است. البته برخی اوقات فیلمسازان توقع بالایی دارند و فکر میکنند هر چه ساختهاند را مردم باید ببینند، بیمخاطب یا کممخاطب بودن را باید برطرف کرد چون این ایراد تا حدودی شاید به خود ما بازمیگردد که نتوانستیم آثار خوبی را برای مردم تولید کنیم.
مستند صنعتی یک کلمه به مخاطب بیاموزد، کافی است
سپس اکبر عالمی، پیشکسوت حوزه مستندسازی صنعتی که در نشست حضور داشت، با اشاره به سابقه خود در این حوزه گفت: سال 1346 سعادت داشتم با روحیه بسیار خامی که در زمینه مستندسازی داشتم، فیلم بسازم. آخرین فیلمهایی که ساختم به زبانهای آلمانی، اسپانیولی، عربی، ایتالیایی و ... بوده است. ساخت این فیلمها برایم بسیار غرورآفرین است چون با خودم میگویم وقتی فیلمی درباره یک صنعت در کشور دیگری میسازم، این صنعت را در ایران بلد هستیم یا نه. من تقریبا هفت فیلم در حوزه داروسازی ساختم و همه فکر کردند که رشته تحصیلیام مرتبط با این حوزه است اما من با توجه به فضای کاری که تجربه کردم از پزشکان سوال و اصطلاحات و مفاهیم را آموختم، سپس با چند مشاور هم مشورت کرده و در نهایت گفتار را نوشتم. البته همیشه به گفتار نیازی نیست، چون گاهی گفتار مزاحم فیلم صنعتی میشود، تصویر یا صحنه میتواند بهخوبی جای سخن، تاثیر بگذارد.
این سینماگر ادامه داد: اگر یک فیلم چه در قالب صنعتی و ... یک کلمه به مخاطب بیاموزد یا او را پیش ببرد کار خود را کرده و تاثیری که باید را گذاشته است. فیلم صنعتی آینه تمامنمای آبروی تکنولوژی در سرزمین مادری من و شماست. من قسمت پژوهش مستندسازی را دیوانهوار دوست دارم. وقتی فیلم صنعتی درباره تکنولوژی کشور خود برای کشورهای خارجی میسازیم باید از گویندهای بومی استفاده کنیم که صدایش زنگ و تأثیرگذاری مورد نیاز را داشته باشد. ما باید فرصت بیاعتنایی بهعکس و فیلم صنعتی را از مخاطب بگیریم.
اهمیت پژوهش و گفتار متن در ساخت مستند
بخش دیگر این نشست به معرفی اجزای فیلم مستند صنعتی اختصاص داشت و درخشان با تاکید بر اهمیت پژوهش، بیان کرد: به نظرم ابتدا باید یک گام به عقب بازگردیم و راجع به پژوهش حرف بزنیم، پژوهش واقعی به معنای مطالعه دقیق، زمانبر و شاید فرساینده و طولانیمدت است و پس از آن باید وارد تولید فیلم مستند شویم.
او افزود: وقتی گفتار متن فیلمها خوب نیست حتما پژوهش درستی پشت آن نبوده است و سازندگان میخواهند با بزرگنمایی جبران کنند. مستندسازان معمولا آدمهای با دانشی در حوزههای مختلف هستند اما ادبیات لازمه مستندسازی است، فیلمسازی که با ادبیات مادری خود بیگانه باشد هرگز فیلمساز خوبی نمیشود. شرط اول این است که ادبیات و قالبهای رمان، داستان و شعر را بشناسیم و بتوانیم بنویسیم. اگر فیلمسازی نمیتواند بنویسید باید قبول کند و آن را به یک نویسنده وارد و مختصص بسپارد. از طرف دیگر امکان ندارد یک فیلمساز در همه حوزهها یک تنه عمل کند و تخصص کافی را داشته باشد. پژوهش قدم اول است و پس از آن گفتار متن مورد توجه قرار میگیرد. انتخاب عوامل هم برای این حوزه بسیار مهم است، سپس تدوین در اولویت قرار دارد و فکر میکنم بخش عمده فیلمهای مستند روی میز تدوین شکل میگیرد.
سعید تارازی، مستندساز که از حاضران در این نشست بود، درباره اینکه نیاز حوزه مستند چیست؟ توضیح داد: سواد بصری مخاطبان امروز بسیار افزایشیافته است اما مدیران صنعتی ما بیسلیقهتر شدند و این نریشنهای ثقیل و ... نشان از این امر دارد. به نظرم بخش عمده این اتفاق به سفارشدهنده بازمیگردد که تکبعدی به ماجرا نگاه میکند و نمیداند چه میخواهد. به نظرم باید رابطه دو طرفه باشد اما متاسفانه گسست وجود دارد، ضمن آنکه کارفرمای خصوصی نداریم و همه کارفرماها دولتی به دنبال رزومه هستند.
صنعت و فناوری دغدغه فیلمسازان نیست
سپس رشیدی درباره ارتباط فیلمسازان با موضوعات صنعتی، گفت: به نظر میرسد موضوعات مرتبط با صنعت و فناوری دغدغه فیلمسازان ما نیست و اگر فرض کنیم که مدیران صنعت سفارشی ارائه ندهند، این مسئولیت متوجه جامعه سینمایی ما نمیشود؟
در بخش پایانی این نشست درخشان با اشاره به جنبه دراماتیک فیلمهای مستند، گفت: هر فیلم مستندی باید نهاد دراماتیک داشته باشد، روایتی که در هر فیلم مستند به کار میرود میتواند در لایههای پنهان خود صاحب درام باشد. یکی از مسایلی که به این اتفاق کمک میکند تاریخ است، هر موضوعی صنعتی در این جهان پیشینه تاریخی دارد.
نظر شما :